32

در بیان مصالحه نمودن امیران سندهـ با سردار محمد عظیم خان

از کتاب: تازه نوای معارک

در بیان مصالحه نمودن امیران سندهـ با سردار محمد عظیم خان و عبور کنانیدن، شاه را از دریا بآن لب دریا


امیر قلم خوش رقم، که جلوس فرمای مسند سخندانی است، در تحریر این مدعا چنین جلوۀ بیان میدهدکه : در سنه یکهزار و دو صد سی و شش هجری ۱۲۳۶هـ امیران سندهـ بمدبر اندیشۀ وزیر تدبیر خود، و باستظهار اولیای دولت شاه، عنان اسپ سرکش عزیمت سردار محمد عظیم خان، از مالیه ستانی و اخراجات معهود کثیر تافته، بر خیر الامور اوسطها راضی ساخته، اورا رخ نهاد سلوک و اتحاد خود نمودند، و شاه از بساط شطرنج بازی امیران سندهـ، پیاده وار، در ششدر حیرانی مات گردیدهف فیل کردار بار بونۀ رفتن خود انداخته، آه سرد از سینۀبی کینۀ خود میکشید، و بر صداقت و اخلاص و بلند ناموسی امیران ممدوح دست افسوس می سائید.

هر گاه امیران موصوفف چون اساس قصر مدعای ما فی المضیر خود ها را با مسالۀ (۲) تدبیرات، به همراه سردار ممدوح مستحکم نمودند، بعده در تجویز ملاقات جسمانی سردار موصوف 

--------------------------------------------------------- 

(۱)بارو بونه = سامان و لوازم و زاد و راحله سفر.

(۲)مساله= لوازم هر چیز که غالبا مصجف مصالح عربی است.

شدندف و ابواب رسل و رسایلف بر چهرۀ حال یکدیگر مفتوح ساختند.

لیکن سردار معظم الیه، بسبب بی اعتباری امراء و خوانین خود، دل نهاد ملاقات نگردیده بامیران موصوف  نوشته فرستاد: 

که تا اولیای دولت بان لب دریا، منزل انداز نشود، هر آینه فیما بین شمع ملاقات در بزم آرزوی یکدیگر روشنی پذیر نخواهد شد، و عکس صورت ملاقات در آئینه خیال نخواهد دید.

امیران موصوف چون ازین چنین نوشتۀ سردار معظم الیه واقف شدند، در ساعت وکلای خود را به پیشگاه اشرف، واقع منزل قبۀ محمد شاهل عباسی (۱) فرستادند، و التماس کردند: که ما هواخواهان را آداب حرف عزا پرسی، که رسم عالم اسباب است،از مرحوم فتح خان با سردار محمد عظیم خان از جمله ضروریاتست.

لیکن سردار موصوف از اندیشه و خیال سرکار اشرف اعلی دل نهاد ملاقات نمی شود، هر گاه امنای دولت از راه نوازش شاهانه و عنایت خسروانهف عبور دریا فرموده، منزل انداز ان لب دریا گردد، عین لطف سرکار اشرف خواهد بود، و بعد ملاقات سردار ممدوح و ادای [فاتحه] معذرت مرحوم وزیر فتح خان اولا بانتظام مجموعۀ امورات اولیای دولت خواهیم پرداخت و انشاء الله تعالی این زنگ کلفت و کینه دیرینه که برمرات ضمایر دولتین نشسته است، بصیقل کاری تدبیرات 

------------------------------------------------------------------ 

(۱)ک: قبۀ محمد شاهی، که قرار الف، ب،ج قبۀ محمد شاهل عباسی صحیح است. و محمد شاهل یکی از اجداد سلاله کلهوره سندهـ بود.

صایبه مصفا نموده، چهرۀ شاهد دولت سلطنت، بکام دل امنای دولت رخ نمای خواهد شد. و بعد ازان سردار عظیم الوقار و برادرانش و جمیع خوانین و امرای خراسان در همه باب فرمان بردار و تابع فرمان اولیای دولت خواهد بود.

از انجا که اولیای دولت، سابق ز اراده امیران مطلع بودند، که این همه لطایف الحیل بجهت کشیدن سرکار اشرف می نمایند، طوعا و کرها از منزل قبۀ مذکور نقل فرموده، واپس منزل انداز لارکانه (۱) از انجا هم امیران ساعی شده، بهر قسم سرکار اشرف را راغب عبور دریا نمودند.

اولیای دولت از بس خفگی چون موج در خروش و پیچ و تاب آمده لابد عبور دریا نموده، به آن لب دریا منزل انداز، و از خدعه طرازی امیران موصوف، حباب وار حیران این ماجرا مانده، و از بد عهدی امیران تآسف می نمود.


-------------------------------------------------------------------- 

(۱)ک:لدوکانه [؟].