یکی از کتابخانه های بودائی در سموچ بامیان

از کتاب: افغانستان در پرتو تاریخ

مهمان درطی هزارسال از قرن( 2 ق م تا قرن 9 مسیحی)یکز ازمراکز بسیارمهم بودائی آسیا بود و شواهد آثارمکشوفه ازنقاط مختلف مثل هده و بگرام وشترک و فندقستان و مجسمه های عظیم بودائی بامیان و بقایای استوپه های بزرگ که چند نمونه آثار درکابل بودائی ،توپ دره،درون ته،ایبک،بلخ،سراغ داده میتوانیم این مفکوره را بخوبی ثابت میسازد.

دردوره هزارسال که آئین بودائی به دوطریقه مختلف دره کوچک و راه بزرگ نجات(هنایآنا)و(مهایآنا)درین سرزمین عمومیت داشت؛ صدها معبد خورد و بزرگ در نقاط مختلف مملکت آباد بود وبرخی از این معابد چه درهده چه درکابل چه دربگرام چه دربامیان چه دربلخ،خارج حدود مهمان در پهنای آسیا شهرت داشت.

معابد بودائی عمومأبشکل خانقاهای دوره اسلامی به چهارطرف یک حیاط بزرگ مستطیل شکل حجره های متعدد داشت؛ مخصوصأ رهایش راهب ها،علما،روحانیون ودانمشندان بعضی اوقات در بعضی ازین معابد دویا سه یا چهارصد نفر راهب درعالم انزوا و تفکرزندگانی میکردند و بیشتر محصول فکری آنها نگارش و ترجمه کتب مذهبی و اخلاقی و قصص و روایات بود.بعبارت دیگر این معابد مانند مدرسه های دوره اسلامی کآنون تعلیم و تعلم و تدریس و افاده و استفاده بود و راهب ها و شاگردان شان بکمال آرامی خاطر درانزوای مطلق به تعلیم و نگارش آثار و ترجمه کتب مشغول بودند و هر معبدی از خود کتابخانه ئی داشت .

درجاهائیکه معابد را دردل کوه بطورسموچ میکندند؛ مثل بامیان (درمهمان)و توآن،هوانگ و لنگ من(درچین)و"اجآنتا"درهند"کتابخانه ها بیشتر درهمین سموچ ها می بود و علی العموم آثارتحریری دوره های بودائی را ازهمین قبیل غارها و سموچ ها کشف کرده آند. 

خوشبختانه درسال 1930 که بار اول با پروفیسرهاکن بغرض تحقیق و حفاری به بامیان رفتیم با تجسساتی که تحت نظر بروفیسر مذکور شروع شد؛ درمجاورت شرقی پای مجسمه 35 متری بامیان سموچ جدیدی پیدا کردیم که بعدها به اسم سموچ مسمی شد و در آن سموچ شواهد یک کتابخانه قدیم بودائی بامیان افشا و آشکارا گردید.

این سموچ که درآن ورق گارهای کتب بودائی به زبان و رسم الخط های سانسکریت کشف شد؛ یکی از قدیم ترین سموچ های بامیان بود که با اکثر احتمال قبل از ظهورمسلمانان دراین دره و محتملأ درطی قرن 4  یا 5 مسیحی در اثرجدا شدن و فرود آمدن بعضی پارچه های بزرگ جدارسنگی عمودی  کوه نیمه ویران شده و بعد از ویرانی در اثرعوامل طبیعی دهن آن مسدود گردید و بهمین حال تا 1930 یعنی تا موقعی باقی مانده بود که هئیت باستان شناسی فرانسوی فرارسید و بعد از یک سلسله کاوش های علمی شواهد مکشوفه به موزه کابل آنتقال داده شد که دراطاق مخصوص بامیان موجود است.

بیادم است که دروسط این سموچ استوپه کوگی ملاحظه کردیم که دیوارهای اطراف آن تصاویر رنگه داشت و مجالس تولدی وفات بودا را نشان میداد درمجاورت همین استوپه کوچک روی زمین پارچه ها وورق پاره های کتابخانه ئی پهن وپریشان شده بنظرخورد که دراثررطوبت نفوذ آب های باران بهم سخت چسپیده و جدا کردن این ازهم خالی از اشکال نبود.باین ورق پارها کاغذ نبود؛ بلکه پوست بسیار نازک نباتی بود که ازکاغذ های خان مانع بیشترضخامت نداشت و دراثرمرورزمان سخت خشک وبسیار زودشکن شده بود که با جزئی تماس ازهم می پاشید.برداشتن این پارچه های نازک و زود شکن ادوات نفیس ساعت سازی بکار داشت. بازحمات زیاد و بریدن پارچه های گل از زمین در اثر بخار آب پارچه های نسبتأ کلان نوشته بدست آمد که عرض و طول بعضی از آن تا 25/10 سانتی میباشد.دراثرموافقت وزارت معارف مهمان بعضی ازپارچه های مذکوربرای مطالعه به پاریس فرستاده شده که مجددأ به موزه کابل عودت داده شده و یکی از خاورشناسان متوفای فرانسوی موسیوسیلون لوی مطالعاتی درآن مورد نموده که خلص آن قراراتی است.

پارچه های کتبی که ازمعبد مذکور بدست آمده است؛ عمومأ به زبان ورسم الخط سانسکریت است ورسم الخط آنرا از نظرسبک شیوه به سه دسته تقسیم میتوان کرد:

 (1)روش کوشآنا(2)روش گوپنا(3) روش آسیای مرکزی دسته اولی مربوط به قرن های 3 و 4 و دسته دومی متعلق به قرن های 7و8 مسیحی نقاط مختلف آسیای مرکزی مانند(ختن)و(کوتچه) نظیرآن از اقطارخاک های امپراطوری کوشانی پیدا شده است.


انواع مختلف رسم الخط واضح میسازد که درسموچ بامیان یکی از کتابخانه های بودائی بامیان دایرشده بود ونمونه های مختلف رسم الخط نشان میدهد که علما و روحانیون نقاط مختلف حتی از کشورهای مجاور دربامیان رفت و آمد داشتند وچون بامیان روی یکی از راهای بزرگ کاروان رو قدیم بین آسیای مرکزی و هند قرارداشت؛ طبعأ راهب ها ازنقاط مختلف شمال و شرق مهمان و از ماورای سرحدات از هند و چین از آنجا میگذشتند و درآنجا اقامت می گزیدند وحین اقامت دربامیان به انواع رسم الخط ها آثار می نوشتند.پس جای تعجب نیست که دریک کتابخانه بودائی بامیان پارچه های آثار به رسم الخط ها و شیوه های مختلف پیدا شود.

بهرحال قراریکه به اساس نظرموسیوسیلون لوی تصریح شد؛ قدیم ترین آثارتحریری کتابخانه بامیان مربوط به قرن های 3و 4 و جدیدی ترین آنها متعلق به قرن های 7و 8 مسیحی میباشد واین تاریخ ها به دوره های عروج و انحطاط بودائیان بامیان بخوبی وفق و مطابقت دارد؛ چون درمتون نوشته ها کلمه بوریس تکرارشده موسیوسیلون لوی معتقد است که بیشتر ورق پاره های مکشوفه به طریقه راه بزرگ نجات بودائی متعلق بوده است.

چیز بسیارمهمی که ازنظر ادب مذهبی بودائی قابل دقت است وجود بعضی پارچه های اصلی یکی از کتب بودائی است موسوم به وینایا که یک از آثار مذهبی طریقه بودائی راه کوچک نحات بود. به اساس شهادت زایر چینی هیوآن تسنگ مسبوق هستیم که پیروان این  طریقه دربامیان زندگانی ورهایش داشتند وحتی تا قرن هفتم مسیحی هنوزهزارتن از راهبان این طریقه دربامیان زندگانی میکردند.پس جای حیرت نیست که آثارمذهبی پیروان این طریقه از یک سموچ بامیان کشف شود.

پارچه های کتاب(وینایا)به رسم الخط (گوپتا)تحریر شده.اصل این کتاب که یک اثراخلاقی مذهبی بشمار میرفت درمتن سانسکریت مفقود بود و آنرا محض از روی یک ترجمه چینی می شناختند و شامل چندین جلد قطور بود و درکتابخانه بامیان ورق پارچه های چند از متن سانسکریت آن مکشوف شدو قراریکه اطلاع دردست است؛ سه سال بعد از انکشاف بامیان ورق پارچه های چندی دیگرازهمان کتاب ازیک غارازکشمیرهم بدست آمده است.

شبهه ئی نیست که کشف ورق پاره ها ازسموچ یک مفکوره مهم را واضح میسازد که درنقطه مهمی مثل بامیان درآنجا در دل کوه برجست تراشیده شده کتابخانه های مهمی هم داشته که راهبان نقاط مختلف مهمان و کشورهای مجاوردر آنجا به مطالعه می پرداختند.

22/3/41