32

حجاج بن یوسف

از کتاب: تاریخ گردیزی (زین الخبار) ، فصل باب هفتم ، بخش اندر اخبار خلفا و ملوک اسلام
25 January 1968

وعبدالملک خراسان مر حجاج بن یوسف را داد، و حجاج مهلب بن ابی صفره را به خراسان بفرستاد اندر سنه تسع و سبعین. و او بشهر کش شد، و با (116) مردمان سغد صلح کرد، و ملک سغد اندر آن روزگار طرخون بود از وی گرگان بستد و مهلب بمرد اندر ناحیت مرورود بدهی که آنرا زاغول گویند  و پسر خویش یزید را خلیفه کرد. و پسر او چهار سال در خراسان خلیفه بود از جهت حجاج  و از پس ا حجاج خراسان ببرادر او مفضل بن مهلب داد، و مفضل مردی دانسته و آهسته و مردم شناس بود.

حجاج سیستان مر عبدالرحمن بن محمد الاشعث را داده بود، و چون بسیستان رسید، اندر حجاج عاصی شد و بروی بیرون آمد، و میان حجاج و عبدالرحمن هشتاد حرب بیوفتاد، و اندر دیر الجماجم عبدالرحمن هزیمت شد، و از آنجا بکابل رفت بنزدیک رتبیل امیر کابل، حجاج رسول فرستاد، و اورا رتبیل عبدالرحمن را بر سول سپرد، و رسول اورا بند کرد، و یک حلقه بند بر پای او نهاد و یک حلقه (برپای) مردی دیگر و اندر راه بمنزلی فرود آمدند، و بر بام خانه شدند. و عبدالرحمن خویشتن را از آن بام فرود انداخت با آن مرد، و هر دو بمردند.


وچون ولید بن عبدالملک بنشست، حجاج مفضل بن المهلب را معزول کرد از خراسان و فرزندان مهلب را اندر مطالبت کشید، و هند دختر مهلب را که زن حجاج بود طلاق کرد، و صد هزار درم کابین بنزدیک او فرستادف تا هند آن مال بدو باز فرستاد و نپذیرفت (117) و حجاج پسران مهلب را سه سال ببصره باز داشت، تا یزید بن ابو سلم در باب ایشان سخن گفت، و شش بار هزار هزار درم ضمان کردند، و ایشان را  با موکل اطلاق کردند و ایشان هر جهار برادر حیلتها کردند( و بختیان ساخته بودند، بگریختند) و بشام شدند، و رجاء بن حیوة الکندی راگسی کردند و ازو حاجت خواستند، تا حدیث ایشان با سلیمان بن عبدالملک بگفت، و سلیمان ایشان را اجابت کرد

پس سلیمان بن عبدالملک تا اجابت کرد، و سلیمان را فرمود که : ایشان را نزدیک وی فرستد. سلیمان پسرخویش ایوب را بایزید بن ولید فرستاد، و ایوب را گفت: « یک زمان از یزید بن المهلب غائب مباش اگر بدو بدی خواهد کردف نخست تا ترا کشند.»

پس یزد ابن المهلب پیش ولید آمد، ولید شفاعت سلیمان بپذیرفت و یزید را سوی سلیمان باز فرستاد، سه بار هزاز هزار درم ار مصادرۀ او فرود نهاد و حجاج را فرمود که: «هر که از فرزندان مهلب و تبار ایشان بنزدیک تو مانده اند، همه را زینهار ده و بشام فرست» و همه بدمشق امدند بنزدیک سلیمان و شش سال آنجا بماندند، تا آخر عهد ولید بن عبدالملک، قتبیه بن مسلم که والی (118) ری بود، فرمودش بخراسان شود.