سانسکریت ویدی
اصل مبدأ خانواده السنۀ هندی را زبانی تشکیل مدققین آن را به نام فرضی «هندی مشترک» یاد کرده اند که از آن در ظاهر الامر, عجالتا اثری نیست و اگر هم باشد همان هندی قدیم است که به زبان دیگر آن را «سانسکریت ویدی» یا «زبان ودا» می خوانند و با وجودی سوردهای «ویدی» هم یک دسته نیست , ان را صحیح ترین یا قریب ترین مظهر «هندواروپاییم » می شمارند, و این زبانی است که از روی آن بهتر از لسان اشعار هومر و بهتر از حسس قدیم اوستا, کیف زبان مادری اولیه هندواروپایی را درک میتوان نمود؛ سپس سانسکریت کلاسیک می ایند و آن زبانی است که در قرن سوم ق م «پانی نی » عالم صرف و نحوی اتکی برای تفریق ان از زبان سروده ان را «بهشه»biasi) )خوانده است. زبان بهشۀ کلاسیک ، مانند زبان ویدی هندی قدیم است که در یک موقع معین زیر قوانین معین زیر قوانین و انضباط امده, و هنوز تحت تاثیر زبان ویدی می باشد. هندی متوسط از سانسکریت کلاسیک نه, بلکه از همان هندی اولیه جدا شده ست, اگر چه ظهور آن را به قرن 6 ه ق نسبت می دهند, ولی عروج آن در عصر آشوکا است و فرامین سنگی و ادبیات پالی «پراکریت» گندهارای افغانستان و سایر «پراکریت» ها از آن نمایندگی می کند؛ سپس هندی جدید می آید که عبارت از اردو و هندی می باشد اولی با نفوذ اسلام و عر ؛ با زبان عربی وفارسی مخلوط شده و به رسم الخط فارسی وعربی است ؛ دومی ازین گونه کلمات عاری بوده و لغات جدیت خویش را از زبان سانسکریت گرفته و به رسم الخط «دیواناگاری» نوشته میشود.