آموزش و پرورش
گسترش چشمگیر زمینه آموزش از خصوصیات مبرم این دوره دهساله است مبارزان " اخوان افغان " که کارهای عمده را در دستگاه دولتی به دوش داشتند به تعمیم دانش در مملکت ارج فراوان می نهادند و بر قرار شدن مناسبات خردمندانه را بین افراد جامعه یکی از عوامل اساسی تر قی کشور می پنداشتند و شخص اعلیحضرت امان الله عشق بیکرانی به تعلیم و تربیت فرزندان مملکت و تعمیم سواد بین مردم داشت چنا نکه در یکی از بیانیه های خویش گفته بود " ... من هر قدر در باب تر قی و بهبودی شما ملت تفکر نموده ام بدون راه علم دیگر راه نیافته ام و پایه اول علم مكتب است .. چون چنین است نيک بدانید که بخیر شما بوده و شما را براه مستقیم مایل ساخته میخواهم با کمال سویه از عالم، باخبر شوید ، ترقی کنید تاکی درين مغاک جهل بوده از عالم بی خبر و از علم محروم باشید" در ایندوره دلبستگی حکومت را به معارف تا حد زیادی پشتیبانی مردم نیز همراهی میکرد .چنانکه در ستارۀ افغان میخوانیم : ". . از همه مقد متر حاکم ریزه کو هستان و پنجشیرعا لیجاه محمد،اما انخان رعایای مستقله خودش را به فوائد معارف آگاه ساخت چنانچه مردم کوهی هفده صدروپیه آغانه سالانه برای بنای مکتبی در ریزه کوهستان متقبل شدند . چون وجه مذکور کافی نمیآمد سالانه سه هزار روپیه دیگر اعلیحضرت همایونی منظور فرمودند. از يک و نیم سال است که مکتب مذکور مسمابه مكتب عزت قایم و شصت نفر بچه ها در آن مشغول تحصیل میباشند. بعد از آن مردم پنجشیر برای تاسیس مكتب فی یک روپيه (ده پیسه) در مالیات خود افزودند که مکتبی به نام " اخوت " در رخۀ پنجشیر بنیاد شد حالت تعلیمی آن مانند مکتب عز ت است.
مردم سمت جنوبی هفتاد و پنج هزار افغانی با چهار صد نفر معلم برای تاسیس چهار مکتب در خوست و چمکنی و زرمت و گردیز دادند. تاجران قندهار برای تاسیس يک باب مكتب دوازده هزار روپیه به محصول تجارتی خود افزودند و در سال ۱۲۹۹ که ملکه ثریا در يک مجمع زنان درباره ارزش علم و معارف و پیشرفت زنان جهان و عقب مانده گی زنان افغانستان سخنرانی کرد پنجاه نفرزن در کار تاسیس اولین مکتب دختران و خدمت معارف داوطلبانه اظهار آماده گی کردند. و خود ملکه پذیرفت که به حيث مفتش مكتب مستورات کار کند. مردم جمال آغه و پنجشیر وغیره با تقاضا دو لت را واداشتند تا هرچه زودتر برایشان مکتب تاسیس کند اینها همه گواهی هاییست به علاقه مردم افغانستان به تعلیم و تربیه فرزندان شان که در آئینه جراید آن دوره انعکاس یافته است. مصارف معارف قبل از سال ۱۹۱۹ شصت و هشت هزار روپیه کابلی بود در سال ۱۹۰۲ به پانزده لک روپیه رسید و درسال ۱۹۲۸ قرار اظهار اعلیحضرت امان الله در سومین لویه جرگه مصارف تعلیم و تربیه به شصت لک و هشتاد و هشت هزار روپیه میرسید که از جمله پنج لک و چهل هزار افغانی آنر املت بنام مصارف معارف می پرداخت و باقی بدوش دولت بود. بعد از آنکه بر اساس " نظامنا مه تشکیلات اساسیه افغانستان وظایف نظارت معارف مشخص شد نظارت معارف در همان سال ۱۹۲۰ پیشنهاد ذیل را به حضور شاه تقدیم نموده منظور ی حاصل کرد.
۱ - تاسیس مکتب عالی برای تنظیم امور شرقیه که نصاب آن نیز
ساخته شده است.
۲ - تاسيس یک مكتب صنایع نفیسه. هر چند قبلا چنان مکتبی در پغمان تاسیس شده بود که امور آن توسط اداره مکتب حربيه تنظیم میشد مگر چندان پیشرفتی نکرد.
۳ - افتتاح یک مكتب السنه
٤ - تشکیل وزارت معارف :
- ناظر معارف
مدیر عمومی دو نفر ، یکی مخصوص تعلیم و دیگری
محاسبات.
- مفتشين مضامین و نصاب مكاتب.
- مستشار نظارت معارف.
ناظر ومستشار همه وقت از داخل مملکت و از افراد و طنی میباشند.
۵ - انعقاد یک مجلس علمی از ارباب فضل و دانش و علماء در دائره نظارت معارف که بریاست ناظر معارف در هفته یکبار دائر شود و درباره ترقيات معارف تدوین نظامنامه ها و پروگرامهای صنوفو تاسیس مكاتب جديد غور و تعمق نمایند.
۶ - تشکیل انجمن معارف به شمول اعیان مملکت و نظارو افسران بزرگ که سالی یکی دو بار جلسه کند و راپورها و سالنامه های معارف را سنجیده و ملاحظه و معاینه درجات ترقی معارف را در وطن معلوم نماید."
بنای انجمن معارف قبل از سال ۱۹۱۹ گذاشته شده بود که پلانهای ارزشمندی طرح کرد اما اکثر آن پلانها عملی نشد و نزدیک های سال ۱۹۱۹ مسئاله تعلیم و تربیه در حاشیه برنامه کار دولت قرار داشت و مخصوصاً بعد از آن وقت که مکتب کانون فعالیت مشروطه خواهان شد دربار ازان دل خوش نداشت.
انجمن علمیه در سال ۱۹۲۰ دائر شد. اعضای آنرا ناظر معارف تعیین نموده به تایید شاه رسانده بود . رئیس انجمن خود ناظر معارف بود و دیگر اعضا ذوات ذیل بودند :
۱ - جناب سردار محمد عزیز ایشک اقاسی خارجه.
۲ - شیر احمد ايشک اقاسی نظامی سابق.
۳ - حسن حلمی افندی.
٤ - مولوی غلام محى الدین سرشته دار دارالمعلمین داکتر عبدالغنی.
٦ - محمد اسحق معاون نظارت امور خارجه.
۷- کرنیل عبدالطیف خان.
۸ - على محمد كامياب صنف عالیه تهیه.
۹ - میرسید قاسم قائم مقام مدیر و مشیر رئیس انج انجمن.
۱۰ - قاضی محمد غوث
۱۱ - میر محمد صدیق معلم مضمون مخفف نویسی فارسی.
۱۲ - قاری عبدالله.
۱۳ - ملا آقابابا.
١٤ – غلام محمد رسام.
در سال ۱۲۹۸ وزارت معارف نشر مجله ماهانه ( معرف معارف) را آغاز کرد و در همان سال نشان معارف قلم و کتاب و شمشیر تعیین شد.
یاد آور می شویم که (جمعیت اخوان) افغان در جلسه های سری به کتاب و قلم و شمشیر سوگند یاد میکردند و تعیین شکل نشان به آنصورت گویا قدر شناسی بود از جانبازیهای آن فرزندان فدا کار افغانستان که به سر باورهای پاک جان هایشان را گذاشتند و آنانیکه هنوز در کار آبادی افغانستان مترقی عرق می ریختند. نظارت معارف تا سال ۱۹۲۰ به تهیه نظام نامه ها و پلانهای اصلاحی مصروف بود و از آن سال به بعد مکاتب متعددی در حومه کابل و دیگر ولایات کشور تشکیل گردید. بین سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۱ به تعداد بیست و دو باب مكتب ابتدایی در نواحی اطراف کابل افتتاح شد.
تعلیم در مکتب مدارج سه گانه داشت: ابتداییه، رشدیه واعداديه
دوره ابتداییه پنج سال بود دوره رشدید سه سال و دوره اعدادیه نیز سه
سال بود. بعد از ختم دوره اعدایه به نام صنف تهیه یکسال دیگر نیز امکان تحصیل وجود داشت. شاگرد بعد از ختم اعدادیه اگر می خواست در صنف تهیه به تحصیل ریاضیات یا فلسفه وادب مــی پرداخت و سال تهیه گویا سال فرا گرفتن تخصص شمرده میشد سال تعلیمی ده ما بود شاگردان روز پنجشنبه در خص بودندوروز دوشنبه تانیم روز درس میخواندند و روز جمعه مانند دیگر روزها بدرس حاضر میشدند.
در پایتخت علاوه بر لیسه حبیبیه که وجود داشت لیسه امانی در سال ۱۳۰۴ ومكتب رشدیه غازی در سال ١٣٠٦ ورشدیه امانیه (استقلال) در سال ۱۳۰۱ تاسیس شد. همچنان مکاتب تلگراف ، رسامی ، نجاری السنه ، زراعت ، مکتب پولیس ، موزيك، مكتب طبيه ، موسسه قالین بافی ، مكتب مساحت و کورس های شیشه سازی و سمنت سازی وغیره دایر گردید.
در دیگر ولایات رشدیه جلال آباد ، رشدیه کندهار ، رشدیه هرات دارالمعلمين ،هرات رشدیه مزار شریف، رشدیه قطغن و بدخشان در همین ده سال تاسیس شد.
بنابرگزارش وزارت معارف در لویه جرگه سال ۱۳۰۷ تا آنوقت تعداد مکاتب ابتدایی در همه نقاط افغانستان به ۳۲۲ باب و تعداد مکاتب عالی در مرکز و ولایات بشمول امانی و امانیه به ۲۲ باب میرسید از مکاتب ابتدا یی ۸۲۳ نفر فارغ التحصیل شده بودند و يكصد و یک نفر را برای تحصیل به خارج فرستاده بودند که از جمله هفده نفر بعداز ختم موفقانه تحصیل به وطن بازگشتند.
تعداد معلمین مکاتب قبل از سه سال نزده هزار نفر بود که تاسال ۱۹۲۸ به پنجاه و يك هزار نفر رسید ششصد و پنجاه نفر معلم در مکاتب ابتدایی و صد نفر در مکاتب عالی تازه مقرر شدند. ازروی اعداد و ارقا می که ذکر شد، میتوان به سرعت رشد تعلیم و تربیه و افزایش مکاتب به آسانی پی برد اولین مکتب قضات در سال ۱۲۹۹ گاهیکه محمد سلیمان وزیر معارف بود در کابل باز شد. نصاب تعلیمی آن مطابق پروگرام ممالكک اسلامي، مصر ، عراق و عربستان سعودی ترتیب شده بود . مضامینیکه تدریس میشد عبارت بود از تمام علوم اسلامی و شرقی به ویژه عقاید دینیات ، فقه اصول ، منطق، فلسفه ، تصوف ، صرف و نحو، تاریخ، جغرافیه، ریاضی هندسه و اردو ، دوره آموزش آن دوازده سال بود. شاگردان شب را نیز درخوابگا مکتب سپری مینمودند . تمام مصارف را دولت می پرداخت . در سال ۱۳۰۲ مکتب مذکور توسعه یافت و نامش نیز دارالعلوم عربی گذاشته شد.
امور تدریسی مکاتب امانی و امانیه را مدیران جرمنی و فرانسوی اداره میکردند. در امانیه زبان فرانسوی و در امانی زبان المانی تدریس می . در این دو مکتب از هر شاگرد ماهوار شش روپیه فیس می گرفتند که در مقابل، خوراک ولباس همشکل به شاگردان میدادند در مكتب السنه که در سال ۱۳۰۷ تاسیس شد زبانهای انگلیسی ، روسی المانی و فرانسوی آموخته میشد. درس از ساعت پنج و نیم آغاز می یافت و دوساعت طول میکشید . حق التعليم ماه پنج افغانی بود و شاگردان وسایل آموزش را از وزارت معارف میخریدند در سال ۱۳۰۰ (۱۹۲۱ م) نخستین بار در تاریخ مملکت زمینه تحصیل به شکل عصری ورسمی برای زنان افغانستان فراهم گشت و مکتب مستورات تاسیس گردید. نصاب تعلیمی مکتب مذکور با مضامین مانند پخت و پز ، دوخت و بافت، اداره، منزل وتربيه طفل وتاريخ زنان نامور جهان و مسایل دینی بیشتر مورد نیاز زنان از نصاب تعلیمی مکاتب پسران فرق میشد. کتب درسی مخصوص برای این مكتب تالیف و چاپ شد. در مکتب مستورات در آغاز زنان تدریس می کردند و بعد در سال ١٣۰٦ که مکتب وسعت بیشتر یافت مردان سال خورده نیز به معلمی مکتب مستورات گماشته شدند و از همان سال تدریس لسان خارجه هم داخل برنامه گردید. تا سال های اخیر این دوره ده ساله مکاتب دختران عبارت بود از سه باب مکتب ابتدایی و يک باب مكتب رشدی .
در اوایل سال ۱۳۰۷ خوردسالان مكتب مستورات به صنف های اول و دوم مكتب رشدیۀ امانیه شامل شدند و نخستین باردر تاریخ کشور دختران و پسران پهلوی هم بر چوکی آموزش نشستند.
در همان سال تعلیمات دختران تا رشدیه چهارم بلند رفت و تعدادی از آنان برای تحصیلات بلندتر به ترکیه فرستاده شدند مفکوره فرستادن شاگردان به خارج در سال ۱۳۳۱هـ . ق که سردار عنایت الله معين السلطنه آمریت مکتب حبیبیه را به عهده گرفت و انجمن معارف تشکیل شد توسط انجمن مذکور پیشنهاد گردید بدینصورت که بعد از صنوف ابتدایی چهار ساله رشد به واعداديه دو شعبه شود و فارغان یک شعبه به کارهای دولتی گماشته شوند و از شعبه دیگر برای آموزش بیشتر به خارج کشور بروند اما مانند دیگر پلانهای انجمن این پلان نیز عملی نشد .
در اوایل سال ۱۳۰۰ هـ شس (۱۹۲۱ م) اعلیحضرت امان الله منظور فرمود که سه صد نفر متعلم به خارج فرستاده شوند . از جمله صد نفر به اروپا بروند و دو صد نفر در هند بمانند که از آن جمله نیز صد نفر برای تحصیلات اروپا در هند آماده شوند و صد دیگر تحصیلات خود را در هند به پایان برسانند. برای مراقبت متعلمین مذکور مفتشین تعیین شده بودند که برایشان بنام "وظایف اتالیق و هدایت برای طلبا" دستور العمل ساخته بودند در همان سال متجاوز از ۳۵ نفر تحت نظر سردار محمد عزیز بفرانسه فرستاده شدند و تعدادی دیگر تحت راهنمایی سید محمد هاشم به آلمان اعزام شدند و باز در سال ۱۳۰۱هـ ش (۱۹۲۲ م) شماری شاگردان خورد سال را به خارج فرستادند.
در سال ١٣٠٦ دوره اعدادیه که بنابر رفتن شاگردان به خارج منحل
شده بود بار دوم ایجاد گردید و تا پایانهای عهد امانی تا اعداد یه دوم
رسیده بود.
برای تمام مکاتب افغانستان حتی بروی نیاز مندیهای خاص مكاتب ذكور واناث در هر مضمون کتب درسی تالیف یا ترجمه میشد دار التاليف وزارت معارف که قبل از این دوره بنام بیت العلوم حبيبيه تاسیس شده بود موازی با گسترش دامنه مکاتب کتاب تهیه میکرد مثلا تنها در سال ۱۳۰۷ (۱۹۲۸) ۲۷ جلد کتاب جدید برای مکاتب مختلف تهیه شد بدين تفصيل : کتاب حقوق و اداره و مقدمه حقوق و قواعد که توسط کمال عاطف بیگ برای صنوف رشدیه ملکی تالیف شده بود حقوق جزاء وكتاب فن مالي ومعلو مات مالیه را جواد بیگ برای رشدیه ملکی تالیف کرد حقوق تجارت را آقای صفوی و کتاب علم تربیه راهاشم شايق برای رشدیه ملکی تالیف نمود . جغرافیه افغانستان را محمد على برای رشدیه چهارم تالیف کرد و دو جلد فزيک برای رشدیه سوم ورشدیه چهارم توسط عبدالستار تالیف شد. وفزيک برای صنوف اعدادی توسط آقای شیوا تالیف گردید و زیاده بر آن آقای شیوا برای صنوف سوم اعدادی کتاب درسی کیمیا نیز تالیف کرد. محمد علم معلم برای صنوف دوم اعدادی کتاب تاریخ تالیف نمود و سید علی اختر برای مکتب متوسطه اعدادی کتاب نباتات را نوشت و همچنان سید علی اختر كتاب معرفت الارض را برای تدریس در مكتب متوسطه اعدادی تالیف کرد . محمد اشرف کتاب های جبر و هندسه را برای سال اول اعدادی تا لیف نمود. و ارتقای اصول تربیه توسط محمد ابراهیم معلم نظریات مکتب تلگراف ترجمه شد و کتاب نظم و نسق تعلیم جاپان را آقای محمد حسین رئیس تدریسات ترجمه کرد . كتاب صنایع بودایی را آقای صفوی برای موزیم ترجمه نمود و کتاب های حصه اول هدایا ترسم کردن از برای مناظر طبیعی در تمهیدات راجع به صفت اشیا و ترکیب آمیزش رنگ و درخصوص رسم کردن حصه دوم و در خصوص رسم کردن - حصه سوم وفن رسم کردن مناظر به ذریعه واتر کلر (رنگ آبی) هدایات رنگ کردن شبیه انسان وهدايات فن رسم کردن یعنی رنگ با آب آمیخته توسط عبدالصمد برای مکتب رسم ترجمه و کتاب تمدن جدید را ادیب خان رئیس مکتبین ترجمه کرد. از کتابهای مذکور بعضی در همان سالها چاپ شد و بعضی قرار بود چاپ شود.
در این دوره رشد تالیف و ترجمه کتب دری با افزايش تعداد مكاتب همگام بود بین سالهای ۱۳۰۳ و ۱۳۰۷ دار التالیف وزارت معارف ۱۳۳ جلد کتاب تالیف یا ترجمه کرد و جهت آسان تر بر آورده شدن این مامول وزارت معارف مطبعه یی را بکار انداخت که به تهیه مواد چایی آن وزارت اختصاص داشت. در این ده سال فضای آموزش آزاد و از هر گونه اختناق و فشار سیاسی پاک بود.
و دانش آموزان از هر گونه تشویق مردم و حکومت برخوردار بودند. شاه شخصاً عشق سرشار به تعلیم و تربیه داشت . قصر شاهی "شهر آراء" را به معارف بخشید و خود همیش از مکاتب و وضع امتحاانها ودروس باخبر بود و در بعض امتحانها اشتراک مى ورزند حکومت امانی در کار گسترش تعلیم و تربیه هیچ گوشه دور یا نزد یک كشور را فراموش نکرد به تاریخ ١٦ اسد ۱۲۹۹ مکتب راستی در جلال آباد بنایافت و در ۲٦ حوت سال ۱۳۰۰ مكتب ذکاوت در بامیان با ز شد . و همچنان که مکتب دانش را در چهل ستون نزدیک کابل گشودند مکتب معر فت در تاشقرغان تاسیس گردید. در سال ۱۳۰۰ میرزا علیرضا مکتوب نویسی سابق دربار و بعدها معروف به منشی على رضا شاعر نامدار میمنه شعری به اتفاق اسلام هرات فرستاد که از تاسیس مکتب در میمنه خبر میدهد در آن شعر تصریح میکند که نخستین مدیر نخستین مکتب احمد قلی بوده است :
احمد قلی آنکه مدیر است به مکتب در میمنه بانیست باظهار معارف جهدش که شود جهل ز مردم همه دانش شوقش که شود بیشتر افکار معارف از شکر فزونست چگویم چه نویسم تا خورد و کلان گشته خریدار معارف در میمنه طاوس هنر بال فشان شد گردید رضا بلبل گلزار معارف در این دوره تعدادی از اعضای (اخوان افغان) که آقای عبدالهادی داوی ، مولوی غلا م محى الدين و محمد ابراهیم چنداولی و غیره در شمارشان بودند با اهدای کتابهای شخصی خود بنای کتابخانه ملی را گذاشتند. از جمله مثلا آقای داوی یک صد و پنجاه جلد کتاب از کتاب خانه پدرش را در اختیار کتابخانه ملی گذاشت و شاه از این اقدام طرفداری کرد و کتابخانه غنى نائب السلطنه را با نسخ خطی نفیسس آن به کتابخانه ملی بخشید.
در این دوره ده ساله به سواد آموزی بزرگ سالان نیز توجه کافی بعمل آمد. تاسال ۱۹۲۷ برای سواد آموزی از طرز کاکا استفاده میشد.
کاکاسید احمد فرزند فیض محمد لودين بن ملا نصوح پسر سر دار کهندل خان در سال ۱۲۷۱ هجری قمری در کندهار تولد یافته بود وی تحصیلات ابتدایی خود را در کندهار تمام کرد و به مکتب حربیه که در زمان امیرشیر علی در بالا حصار دائر شده بود شامل شد در دوره تحصیل اکثر در امتحان هاییکه در حضور امیر اخذ میشد به درجه اول کامیاب میگردید. کاکا چندروزی از محضر درس سيد جمال الدين افغانی نیز بهره و رشد . بعد از دوره مکتب مدت کوتاهی در خدمت نظام بود که بزودی آنرا ترک گفته به کندهار رفت و در پایان پادشاهی امیر شیر علی دوباره به کابل آمد . در آغاز امارت عبدالرحمان بزندان افتاد که تاختم پادشاهی امیر موصوف در زندان بود . در عهد امير حبيب الله منتظم مدرسه حبیبیه مقرر شد و در سازمان مشروطه خواهان به فعالیت سیاسی پرداخت و رئیس یکی از حلقه ها بود. در سال ۱۹۰۹ زندانی شد و تا سال ۱۹۱۹ در زندان بود. در آغاز حکومت امانی از زندان رها گردید. وی در این دوره از اعتماد و احترام فراوان حکومت و مردم برخور دار بود . مولفات کاکا عبارت است از :
۱ - ضياء الحساب (چاپ نشده)
۲ - شرح صرف و نحو عربی به دری
۳ - کلید خزائن قرآنی بهترین اصول فهرست قرآن مجید که از روی یک فهرست دیگر آسانتر و مفصلتر ساخته شده است.
۴ - مجموعه اصول متداو له ومقاله اول و دوم اقلیدس باشکال و تصحیحات به دری و پشتو .
۵ - منتخبات کاکا در چنهل صفحه مجموعه نکات تازه واشعار وشاه
فرد های گزیده.
٦ - صرف و نحو پشتو .
۷ - زنده گی نامه کاکا به قلم خودش که تاسی سالگی او را در بر میگیرد.
۸ - کتاب طرز کاکا یا طرز جدید.
(طرز کاکارا) کاکا سید احمد در زندان نوشت و به وسیله یی به هند
فرستاد و در آنجا چاپ شد.
در آغاز جلوس اعلیحضرت امان الله کاکا از زندان رهایی
یافت و "طرز"او در تمام مکاتب مورد استفاده قرار گرفت و زیاده بر
آن مکتب سواد آموزی در کابل گشایش یافت که اداره آنرا به کاکا
سپردند و طرز کاکا در آن تدریس میشد.
سواد آموزی عساکر نیز با "طرز" مذکور صورت میگرفت به اساس طرز کاکا در چهل روز شخصی میتوانست بخواند و بنویسد و کاکاخود در پایان عمرش ادعا میکرد که دوازده هزار نفر را با استفاده از طرز خود خواننده ساخته است کاکا سیداحمد روز یکشنبه ١٤ حوت سا ل ١٣٤٦ هجری قمری (١٣٠٦) در هفتاد و پنج سالگی در کابل وفات یافت انیس دربارۀ وی نوشت :" . . . عجبتر از همه اینکه سی و پنج سال از عمرشان در محبس بنام مشروطیت گذشت و از آن ذواتیکه قربان مشروطیت گردیده اند بود که خوبترین ايام سعادت شان در دوران اعلیحضرت غازی بوده است" شیوه دیگری که برای سواد آموزی به کار میرفت اصول صوتی غازی یا اصول صوتی امانی نام داشت مطابق آن شخصی ناخوان در حالیکه روز دوساعت درس میخواند در ۲۰ ساعت خواننده میشد اصول مذکور را اعلیحضرت امان الله در سال ۱۳۲۷ هـ ایجاد کرد و خودش در همان سال هر شب در مسجد شاه دو شمشیره رفته تعدادی نا خوان را مطابق اصول مذکور درس می داد و در اخیر امتحانی گرفت و معلوم شد که بعد از بیست ساعت درس از روی اصول (صوتی) شخصی می تواند کلمات را بخواند سپس از اصول مذکور برای سواد آموزی عساکر کار گرفتند و نتایج سودمندی حاصل شد.