مأخذ، مراجع و تبصره ها

از کتاب: بالاحصار کابل و پیشآمدهای تاریخی

مأخذ :

(۱) - اسطخری "المسالک و الممالک"  طبع لیدن، اپریل ۱۹۲۷. 

(۲) - جیهانی "اشکال العالم" ، نسخه قلمی موزه کابل. (منسوب به جیهانی) 

(۳) - جیهانى "حدود العالم من المشرق الى المغرب". (منسوب به جیهانی) 

(۴) - احمد على کهزاد " تاریخ افغانستان" جلد دوم، انجمن تاریخ، کابل ۱۳۲۵.

(۵) - عبدالرزاق بن اسحق سمرقندی، مطلع "السعد" ، نسخه قلمی موزه کابل .

(۶) - ابو الفضل علامی "اکبرنامه" ، جلد اول، طبع لکنهو، ۱۸۱۳. 

(۷) - "ظفرنامه"، نسخه ،قلمی مربوط کتابخانه دوست فاضل، محمد صالح پرونتا. از اینکه کتاب خویش را در دسترس اینجانب گذاشتند، خیلی متشکرم. 

(۸) - "مطلع السعدین"، نسخه قلمی کتابخانه مطبوعات.

(۹) - میرزا عبد القادر خان، "اویماق مغل"، طبع مطبعه بازار امرتسر. 

(۱۰) - ظهیرالدین محمد بابر، "بابرنامه" موسوم به "تزک بابری" یا "تجارب الملوک "، ترجمه از ترکی بفارسی در زمان جلال الدین اکبر توسط خان خانان بیرم خان طبع از طرف میرزا محمد ملک الکتاب. (۱۱) - جان لیدن و ویلیم ارسکین، ترجمه " تزک بابری" به انگلیسی. 

(۱۲) - ابوالفضل علامی "اکبر نامه"، جلد سوم.

(۱۳) - فرناد گروناد "بابر".

(۱۴) - گلبدن ،بیگم "همایون نامه ، طبع مطبعه عالمگیر لاهور 

(۱۵) - استاد خلیل الله خلیلی "آرامگاه بابر".

(۱۶) - "تاریخ عهد سلطنت نورالدین جهانگیر" موسوم به " توزک جهانگیری". 

(۱۷) - ملا عبد الحمید لاهورى، تصنیف "پادشاه نامه"گ ، جلد اول، طبع کالج پرس کلکته، ۱۸۶۷.

(۱۸) - ملا عبد الحمید لاهورى، تصنیف پادشاه نامه، جلد دوم، طبع کالج پرس کلکته، ۱۸۶۷م.

(۱۹) - خواجه نظام الدین احمد، "طبقات اکبری"، جلد دوم، 

(۲۰) - احمد علی کهزاد "از سروبی تا اسمار" (سفرنامه) 

(۲۱) - "اقبال نامه جهانگیری"

(۲۲) - موسیو بوگدانوف، مقاله "آرامگاه بابر" در "کتیبه های هند و اسلامیکا" جلد سوم.

(۲۳) - محمد صالح کتبو لاهوری، تصنیف، "عمل صالح" ، جلد اول، به تصحیح غلام یزدانی طبع باپتیست میشن انجمن آسیائی بنگال.

(۲۴) - محمد صالح کتبو لاهوری، تصنیف، عمل صالح ، جلد دوم، به تصحیح غلام یزدانی، طبع باپتیست میشن انجمن آسیائی بنگال. 

(۲۵) محمد صالح کتبو لاهوری، تصنیف، عمل صالح ، جلد سوم، به تصحیح غلام یزدانی، طبع باپتیست میشن انجمن آسیائی بنگال. 

(۲۶) - "سیر المتأخرین"، جلد اول.

(شماری از موا اخذ بصورت مستقیم در داخل متن کتاب ذکر شده اند. ن)


مراجع و تبصره ها :

نوت - ص (صفحه) و م (موخذ).

(۱) - صفحه ۲۸۰، موءخذ (۱).

(۲) - ص ۷۰ ، م (۲).

(۳) - ص ۷۰ ، م (۳).

(۴) - ص ۵۶۲، م (۴).

(۵) - ص ۵۷ ، م (۵).

(۶) - ص ۸۹، م (۶).

(۷) - ص ۱۱۳ ، م (۵). 

(۸) - ص ۱۲۰ ، م (۵).

(۹) - م (۷) این نسخه قلمی مربوط کتابخانه دوست فاضل محمد صالح پرونتا است و از اینکه کتاب خویش را در دسترس اینجانب گذاشتند، خیلی متشکرم.

(١٠) - ص ۲۳۹ ، م (۸).

(۱۱) - ص ۸۹ ، م (۹) .

(۱۲) - در نسخه قلمی مطلع السعدین که در کتابخانه مطبوعات میباشد صحرای افسار (صحر اقار) ضبط شده.

(۱۳) - م ، (۷) مربوط کتابخانه دوست گرامی آقای محمد صالح پرونتا.

(۱۴) - ص ۱۴۷ ، م (۸).

(۱۵) - ص ۲۸۹ ، م (۹).

(۱۶) - ص ۴۶۳ ، م (۸).

(۱۷) - ص ۵۳۸ ، م (۸)

(۱۸) - سلطان ابو سعید یازده پسر بجا گذاشت از آن جمله عمر شیخ پدر بابر در فرغانه و الغ بیگ در کابل و سلطان احمد میرزا در سمرقند و سلطان محمود میرزا در حصار قندوز و بدخشان به پادشاهی برداشته شدند. ص ۱۰، م (۱۵). 

(۱۹) - ص ۹۴اکبرنامه جلد اول چاپ لکنهو.

(۲۰) - ص ۶۹۵ ، م (۸).

(۲۱) - اینجا از ذکر پاره مطالبی که مربوط به تعیین سائر پسران میرزا ابوسعید در سائر نقاط افغانستان و جاهای دیگر بود، صرف نظر شد.

(۲۲) - ص ۸۱، م (۱۰). 

(۲۳) - همکار محترم جناب آقای محمد ابراهیم خلیل در باب مزار سه اغر مطالعاتی کرده و لوحه مزار قبور را قرائت نمودهاند چون مطالب این مبحث سراسر از روی یاداشتهای ایشان گرفته شده است اینجا از ایشان صمیمانه تشکر میکنم.

(۲۴) - پاورقی نمره سوم ص ۱۳۳، م (۱۱).

(۲۵) - ص ۸۷ ، م (۹).

(۲۶) - ص ۶۳۶ ، م (۱۲).

(۲۷) - ص ۸۷، (۹).

(۲۸) - ص ۴۲ ، م (۱۳)

(۲۹) - از روی نوشته های خود بابر در تزک معلوم میشود که گورخانه قتلق قدم در شاه شهید بود زیرا اولانگ سیاه سنگ را بطرف شرق شهر قرار میدهد و میگوید در میان دروازه چرم گران (دروازه شاه شهید) و این اولانگ گورخانه قتلق قدم بود.

(۳۰) - در زمان جلال الدین اکبر خان خانان بیرام خان از ترکی به فارسی ترجمه نموده است.

(۳۱) - ص ۷۹ تا ۸۰، م (۱۰).

(۳۲) - ص ۸۹، اکبر نامه جلد اول، چاپ کلکته

(۳۳) - ص ۴۷، م (۱۴).

(۳۴) - این متن از صفحه ۸۰ تا ۸۲ کتاب بابر نامه موسوم به تزک بابری ترجمه خان خانان اقتباس شده ولی چون بسیار نامها در چاپ غلط آمده و برخی قسمت ها اصلاً ترجمه نشده از روی متن انگلیسی تزک بابر بعضی جاها تصحیح و بعضی جاها تازه ترجمه شده است.

(۳۵) - مقصد از قلعه شهر مستحکم بالاحصار است.

(۳۶) - یعنی در موقع.

(۳۷) - در ترجمه انگلیسی تزک عوض کلمه خانه وار رخت باب یا پارچه باب دیده میشود. یعنی سالانه پانزده ، بیست پارچه ذریعه کاروان ها به کابل می آمد.


(۳۸) تلفظ صحیح پاراندی است که حالا هم معروف است.

(۳۹) - شاید هفت پیچ صحیح تر باشد. در ترجمه تزک به فارسی که از طرف خان خانان بعمل آمده هفت کوتل مذکور (هفت پیچ) ضبط شده. 

(۴۰) - ص ۲۶۲، جلد اول اکبر نامه 

(۴۱) - این کلمه در بعضی نسخ بصورت (لیمغان) هم ضبط شده. البته در عصر بابر (لغمان) هم بصورت (لمغان) ضبط شده است ولی گمان غالب بر ین میرود که مقصد از آن (پغمان) باشد و اسم (بیک (توت که نزدیک پغمان است موید این نظریه است در ترجمه انگلیسی تزک این کلمه با تفظ صحیح انوقت (پیمغان) ضبط شده است.

(۴۲) - ص ۹۹ تا ۱۰۰، م (۱۰). 

(۴۳) - ص ۸۹، اکبر نامه جلد اول. 

(۴۴) - ص ۴۷، م (۱۴).

(۴۵) - خان میرزا را سلطان ویس میرزا هم میگفتند و پسر سلطان محمود میرزای حصار بود مادرش همشیره اندر مادر بابر میشد. 

(۴۶) - در دفتر اول اکبر نامه که در ۱۸۷۷ در کلکته به طبع رسیده صفحه ۹۰ بزرگان کابلی به صورت ذیل اسم برده شده اند :

ملا بابا به شاعری، امیر محب علی خلیفه، امیر قاسم کوه بر، احمد یوسف، احمد قاسم.

(۴۷) - ص ۱۲۵ ، م (۱۰) و هم م (۱۱).

(۴۸) - ص ۹۰ دفتر اول اکبر نامه طبع کلکته

(۴۹) - از ص ۴۹ تا ۵۰، م (۱۴).

(۵۰) - ص ۲۴ ، م (۱۵).

(۵۱) - ص ۹۵، م (۱۴).

(۵۲) - ص ۵۴، م (۱۴).

(۵۳) - تا سن چهل سالگی در این سن از شراب توبه کرد و چام و صراحی را شکست و ندیمان و درباریان را هم منع نمود.

(۵۴) - ص ۲۶ ، م (۱۵).

(۵۵) - ص ۵۳ ، م (۱۶).

(۵۶) - ص ۱۴۹ ، م (۱۰).

(۵۷) - این کول همین چمن قلعه حشمت خان است که حالا هم آب دارد و شکارگاه .میباشد در آن کشتی رانی هم میشود.

(۵۸) - از این جمله مولف پادشاه نامه به ذکر آبادیها و مخصوصاً باغ هائی که از طرف همایون و اکبر در کابل طرح شدهبود و از آنها در جایش ذکر خواهیم کرد. ص ۵۸۵ ، م (۱۸).

(۵۹) - ص ۵۹۰ تا ۵۹۱ ، م (۱۸).

(۶۰) - ص ۱۵۰ ، م (۱۰).

(۶۱) - در زمانیکه بابر بار دوم کابل را فتح میکند موقع نزدیک شدن به کابل از چارباغی در تزک وی اسم برده شده.

(۶۲) - ص ۵۲ ، م (۱۰). 

(۶۳) - ص ۱۵۱ ، م (۱۰).

(۶۴) - چون در جزئیات درین کتاب کاری ندارم از ذکر مریضی همایون و قربان کردن خویش را بابر برای او در نتیجه جور شدن همایون و مریض شدن بابر و پادشاه ساختن همایون را در حیات خویش و دیگر واقعات صرف نظر شد. مختصر سطور هم مربوط به همایون محض برای مراعات سلسله مطالب نوشته شده است و گرنه هدف اساسی این اثر بالاحصار کابل و واقعات آنجا است. 

(۶۵) - طفل هنوز شیر خوار بود و قبل از اینکه موعد شیرخوارگی پوره شود او را از شیر دادن منع کرد.

(۶۶) - ص ۲۳۰ دفتر اول اکبر نامه طبع مضهر المعروف به اردوگاه ید کلکته ۱۸۷۷.

(۶۷) - این الغ بیگ میرزا بن محمد سلطان میرزا از قبایل تخاری سلطان حسین میرزا بود.

(۶۸) - در صفحه های اول همین کتاب حین تعیین یکی از آخرین حدود کوه شاه کابل از تنگی (دورین) ذکر بمیان آمده حالا دفتر اول اکبر نامه از (جلگه دورین) صحبت میکند. (دورین) یا (دوری) یا (انورین) هر کدامش که صحیح باشد مقصد از جلگه اینجا جلگه چهاردهی به مفهوم عام کلمه است.

(۶۸) - نعمان و ارقندی عبارت از پغمان و ارغندی است. 

(۶۹) - پاورقی صفحه ۲۴۳ اکبر نامه نشان میدهد که در نسخ مختلف بصورت (تکنه خمار)، (نکنه خمار) ، (نکته خمار) هم ضبط شده است و ضبط صحیح آن (کهنه خمار) میباشد.

(۷۰) - پاورقی صفحه ۲۴۴ متن نشان میدهد که این کلمه در بعضی نسخ (کوس) و (کورگه) هم ضبط شده است.

(۷۱) - ص ۱۲۶ ، م (۱۴).

(۷۲) - ص ۲۴۶ دفتر اول اکبر نامه

(۷۳) - کوکه

(۷۴) - خواجه نظام الدین احمد در صفحه ۶۵ جلد دوم طبقات اکبری مینویسد : " کابلیان از غاییت شوق تمام شهر را از افروخنم چراغ چون روز روشن ساخته بودند.

شب سیاه فروغ بیاض دیوارش موذنانرا از صبح در گمان افگند 

(۷۵) - ص ۱۲۸ تا ۱۲۹، م .(۱۴).

(۷۶) - از صفحه ۲۵۷ تا ۲۵۹ دفتر اول اکبر نامه تالیف ابوالفضل علامی. 

(۷۷) - ص ۱۲۹ ، م (۱۴). 

(۷۸) - در میان شش اولانگی که بابر در تزک خود در اطراف کابل اسم میبرد (صفحه ۶۷؟ این اثر ملاحظه شود) دو اولانگ (تیپه)، (کوش نادر) بیک نام اولانگ (دیورین) هم خوانده شده این کلمه به ضبطهای مختلف : (انورین)، (دیورتن)، (دیوزین) دیده شده حینی که باب حدود کوه شاه کابل یعنی شیر دروازه را تعیین میکند یک حد آنرا تنگی انورین (صفحه ۸۱ ترجمه فارسی تزک) میخواند. آیا احتمال ندارد که مقصد از ین اولانگ (بوری) باشد که یک وقتی به کل چهاردهی اطلاق میشد؟ 

(۷۹) - ص ۱۳۰، م (۱۴). 

( ۸۰ ) - ص ۱۳۱، م (۱۴). 

(۸۱) - ص ۱۳۱، م (۱۴).

(۸۲) - صفحه ۲۸۶ اکبرنامه حصه اول طبع لکنهو ۱۹۱۸.

(۸۳) - صفحه ۲۶۲ دفتر اول اکبرنامه طبع کلکته ۱۸۷۷.

(۸۴) - این دروازه دهلی به کمان غالب در حدود دروازه یی قرار داشت که در ین اواخر بنام دروازه لاهوری شهرت دارد.

(۸۵) - ص ۱۳۱ تا ۱۳۳، م (۱۴).

(۸۶) - دلدار بیگم والده میرزا هندال زن بابر بود.

(۸۷) - حمیده بانو بیگم از زنهای همایون میرزا بود.

(۸۸) - گمان میکنم کلمه (تور) عبارت از (طور) باشد اگر مقصد از (تورخانه)، (سیاه خانه) باشد، ملتفت باید بود که (تور) در پشتو (سیاه) را گویند. 

(۸۹) - ماه چوچک بیگم یکی دیگر از زنهای همایون بوده که وی را به بدخشان با خود برده بود.

(۹۰) - خانش بیگم زوجه دیگر همایون بود این زن دختر جوجوق میرزای خوارزمی بود.

(۹۱) - ص ۱۳۴، م (۱۴).

(۹۲) - اکبرنامه طبع لکنهو سال ۱۹۱۳ صفحه ۳۰۹ نام نارین را بصورت (ناری) ضبط کرده است. 

(۹۳) - بعد از وفات سلیم شاه سوری برادر زاده شیر ،شاه سلطان محمد عادل یا عدلی وزیر وی (همیو) و ابراهیم خان سوری شوهر خواهر عدلی و احمد خان سور برادرزاده و داماد شیر شاه که بنام اسکندر سوری بیشتر شهرت دارد همه روی صحنه برآمده و همین نفاق سبب شدکه بالاخره همایون تخت دهلی را مجدداً تصاحب کند.

(۹۴) - اکبر نامه دفتر دوم، صفحه ۳۴. 

(۹۵) - اکبر نامه دفتر دوم، صفحه ۵۵.

(۹۶) - اکبر نامه دفتر دوم، صفحه ۵۴.

(۹۷) - درین وقت جلال الدین اکبر از آگره به دهلی مراجعت کرده بود. 

(۹۸) - ص ۱۶۲ تا ۱۶۴، م (۱۹).

(۹۹) - از صفحه ۱۸۳ تا ۱۸۸ دفتر دوم اکبر نامه.

(۱۰۰) - دروازه دهلی به سمت شرق بالاحصار بوده چنانچه در همین سمت شهر دروازه لاهوری تا همین سالهای اخیر معروف بود و این اسم هنوز از بین نرفته است.

(۱۰۱) - احمد بیگ از خویشاوندان حسن قلی حاجیپوری بود و بدست ابوالمعالی در تارنول کشته شد.

(۱۰۲) - ص ۱۶۸ تا ۱۶۹م (۱۹).

(۱۰۳) - از صفحه ۲۰۴ تا ۲۰۸ دفتر دوم اکبر نامه تالیف ابوالفتح علامی.

(۱۰۴) - دفتر دوم اکبر نامه ص ۷۳۲. 

(۱۰۵) - ص ۱۹۸ تا ۲۰۰ ، م .(۱۹).

(۱۰۶) - ص ۲۷۲ تا ۲۷۳ دفتر دوم اکبرنامه.

(۱۰۷) - معلوم نشد ایسا و بحرا کجاست؟ در یک نسخه دیگر کلمه دوم بصورت (بخراد) هم قید شده احتمال دارد مقصد از آن (نجراو) باشد. 

(۱۰۸) - در رساله ئی موسوم به به ذکر سلطنت اکبریه این قاضی خان بدخشی بنام غازیخان بدخشی خوانده شده. 

(۱۰۹) - معصوم کابلی را مورخان عصر اکبر عاصی کابلی خوانده اند و علت این تغیر نام را مخالفت وی با جلال الدین اکبر نوشته اند. 

(۱۱۰) - ص ۳۵۷ ، م (۱۹).

(۱۱۱) - بادام چشمه سر راه کاروان رو قدیم کابل - جلال آباد قرار داشت و اگر از طرف کابل حساب شود، منزلی بودپیش از باریک آب.

(۱۱۲) - صفحه ۳۶۴ و ۳۶۵ دفتر سوم اکبرنامه.

(۱۱۳) - ص ۲۶۱ تا ۲۶۲، م (طبقات اکبری جلد سوم).

(۱۱۴) - ص ۳۶۹ تا ۳۷۰ دفتر سوم اکبر نامه.

(۱۱۵) - طبقات اکبری : فراموش نباید کرد که در سال ۳۷ سلطنت اکبر، زمین خان کوکه از راه ملگند لشکری به سرکردگی وحدت علی خان علیه ولایت کافران میفرستد ولی مقصد از ولایت کافران در اینجا علاقه کافرستان است که آنطرف رود کنر افتاده است.

(۱۱۶) - ص ۳۹۵ م (طبقات اکبری جلد سوم). 

(۱۱۷) - اکبر نامه دفتر سوم صفحه ۴۶۶ وفات حکیم میرزا را ۱۶ امرداد میگوید و مینویسد : "میرزا حکیم مرزبان کابل شانزدهم امرداد رخت هستی بربست و در زابلستان گرد شورش برخاست."

(۱۱۸) - ص ۳۹۶ و ۳۹۷ دفتر سوم، طبقات اکبری

(۱۱۹) - اینجا جزئیات سفر پنجاب میآید که از آن صرف نظر شد.

(۱۲۰) - ص ۵۱۹ اکبرنامه، دفتر سوم. 

(۱۲۱) - ص ۴۰۵ تا ۴۰۷، م (۱۹).

 (۱۲۲) - ص ۵۶۶، اکبرنامه، دفتر سوم.

 (۱۲۳)- ص ۵ تا ۸، اکبرنامه، دفتر سوم.

(۱۲۴) - یورت پادشاه منزلی بود بین باریک آب و خورد کابل.

(۱۲۵) - حدود قلمروی که از طرف مرزبان یا صوبه دار کابل در ین وقت ها اداره از طرف جنوب غرب تا غزنی بود در هزاره جات دامنه وسیع تری داشت. در شمال بسیار محدود بود که اکثراً تا قلعه ضحاک آنطرف شبر میرسید. در سمت جنوبی خاکهای وسیعی در آن داخل بود که همه را (بنکش) میگفتند و تمام علاقه سفید کوه را با معنی وسیعی که داشت، دربر میگرفت. 

(۱۲۶) - ص ۵۷۰، دفتر سوم اکبرنامه. 

(۱۲۷) - صفحه ۶۱ تاریخ عهد سلطنت نور الدین جهانگیر موسوم به توزک جهانگیری . علامی جای دیگر در همین صفحه ۵۷۰ دفتر سوم اکبرنامه خود میگوید که (یکطرف نیمله و دیگر سو دکه که دوازده کروه باشد، جانوران را از کهسار رانده بدشت ارزنه آوردند)

(۱۲۸) - ص ٩ ، م (۲۰).

(۱۲۹) - ص ۵۲ و ۵۳، م (۱۶).

(۱۳۰) - ص ۵۲، م (۱۶).

(۱۳۱) - ص ۵۳ ، م (۱۶).

(۱۳۲) - ص ۲۳۹ (مسیر المتاخرین).

(۱۳۳) - ص ۵۳، م (۱۶).

(۱۳۴) - ص ۵۳، م (۱۶).

(۱۳۵) - ص ۵۳، م (۱۶).

(۱۳۶) - ص ۲۵ ، م (۲۱).

(۱۳۷) - ص ۵۷، م (۱۶).

(۱۳۸) - ص ۵۸، م (۱۶).

(۱۳۹) - ص ۵۸ تا ۵۹، م (۱۶)

(۱۴۰) - راجع به موقعیت این باغ و باغ صفا به صفحه ۹ رساله : "از سروبی تا اسمار" ملاحظه شود درین رساله موقعیت باغ وفا در باغبانی پیشنهاد شده بود ولی طوریکه شخصاً امسال منازل راه قدیم را دیدم باغبانی از نمله بطرف جلال آباد افتاده حال آنکه باغ وفا پیشتر از نمله وقوع داشت.

(۱۴۱) - ص ۲۳۸ ، م (۲۱).

(۱۴۲)- موسیو بوگدانوف که تقریباً ۳۵ سال قبل سکرتر امور شرقی وزارت مختاری فرانسه در کابل بود در مقاله ئی که تحت عنوان آرامگاه بابر در جلد سوم . کتیبه های هند و اسلامیکا نشر کرده است مینویسد که جسد بابر را ده یا دوازده سال بعد از وفاتش از باغ نورافشان (آگره) به کابل انتقال دادند 

(۱۴۳) - ناگفته نماند که کتیبه های مزار هندال و محمد حکیم میرزا از نظر حسن خط به کتیبه مرقد بابر نمیرسد و با اینکه هر سه لوحه مزار در یک عصر و به امر یک پادشاه ساخته شده میان آنها فرق زیاد است خطاط و حکاک که مامور نوشتن و کندن مضامین لوحه مزار میرزا هندال و حکیم میرزا بود، قابلیت زیاد نداشت و علاوه بر بی ذوقی اشتباهاتی هم کرده است. 

(۱۴۴) - در اقبال نامه صفحه ۲۶۸ (کافران دره نور) آمده یعنی کافران به دره نور نسبت داده شده در تزک بدون تشخیص محل به صفت عام کافران خوانده شده اند. 

(۱۴۵) - این جمله که میان قوسین گرفته شده در تزک نیست و در اقبالنامه میباشد.

(۱۴۶) - این جمله در اقبالنامه نیست. 

(۱۴۷) - این جمله در اقبالنامه نیست.

(۱۴۸) - در اقبالنامه کلمه هندوستان نیست و جمله چنین آمده : هر چه دل شما خواهد از ما التماس نمائید.

(۱۴۹) - ص ۴۱۸ و ۴۱۹، م (۱۶).

(۱۵۰) - احتمال بسیار دارد که مقصد از ین ،شکارگاه، بگرامی بوده باشد

(۱۵۱) - ص ۴۱۹ تا ۴۲۰، م (۱۶)

(۱۵۲) - ص ۴۲۱، م (۱۶).

(۱۵۳) - ص ۴۲۱، م (۱۶).

(۱۵۴) - ص ۲۱۰، م (۱۷).

(۱۵۵) - ص ۲۱۱، م (۱۷).

(۱۵۶) - ص ۲۶۰ ، م (۱۷) و ص ۳۳۲، م (۲۳).

(۱۵۷) - در صفحه ۶۱ و ۶۲ جلد دوم پادشاه نامه اسامی قلاع مربوط قندهار چنین داده شده : قلعه قندهار

قلعه کشک نخود که میان قندهار و بست است

قلعه قلات با سه قلعه مقر، شهر صفا، هوله رباط

قلعه فوشنج با نه قلعه : دوکی، چتیالی، هزیائی، سه کوته فتح آباد، شال، مستنگ، قلات، نبچاره، تل

قلعه زمین داور با چهارده قلعه : وابستان، درفتی، موسی، پیدزیرک، شهرک، ساربان، ملیون، نوزاد برزاد، دهله، لرغر، سیاه آب، فولاد، دلخک 

قلعه تیرین با قلاع دهگانه : ورزگان، اولنگ، درفشان، چارشنبه، نوح، تمران کزیو، شیر، قلعه ده راوت

قلعه مست با هشت قلعه : خلج، هزار اسپ، هزار جفت، شمالان، ملخان، صفار، لگی، خنشی

قلعه گرشک با هشت : قلعه مالگیر هیرمند آب، تیزی بابا، حاجی، سنگین، دژ غوری، دژ سفید

(۱۵۸) - ص ۱۴۷، م (۱۸).

(۱۵۹) - ص ۱۵۴ م (۱۸).

(۱۶۰) - ص ۱۵۰ ، م (۱۸).

(۱۶۱) - ص ۱۵۵ ، م (۱۸).

(۱۶۲) - به صفحه های ۴۸۳ تا ۴۸۶ ضمیمه م (۱۸) مراجعه شود.

(۱۶۳) - ص ۵۹۰ ، م (۱۸).

(۱۶۴) - ص ۵۹۰ و ۵۹۱، م (۱۸).

(۱۶۵) - چنین معلوم میشود که باغ شهر آرا بطرف جنوب تا دامنه کوه شیر دروازه انبساط داشت و چنداول را در بر گرفته بود. این عمارت دوم در دامنه همین کوه رو بطرف شمال بوده و جوئی که بر بلندی جاری بود غیر از همان بالاجوی که از یادگارهای الغ بیگ عم بابر است چیز دیگر بوده نمیتواند.

(۱۶۶) - ص ۵۸۷ ، م (۱۸).

(۱۶۷) - ص ۵۸۲ و ۵۸۳، م (۱۸). 

(۱۶۸) - ص ۵۹۱ تا ۵۹۳ ، م (۱۸).

(۱۶۹) - ص ۶۷۸ ، م (۱۸).

(۱۷۰) - ص ۵۵۹، م (۲۴).

(۱۷۱) - ص ۱۴۲، م (۲۵). 

(۱۷۲) - ص ۱۴۴، م (۲۵).

(۱۷۳) - ص ۱۴۴ ، م (۲۵).

(۱۷۴) - ص ۲۸۱، م (۲۶).

(۱۷۵) - ص ۱۴۹ ، م (۲۵).

(۱۷۶) - ص ۲۳۹، م (۲۵).