الثامن عمربن عبدالعزیز

عمر بن عبدالعزیز بن مروان بن الحکم مادر او ام عاصم (۲)بن عمر بن الخطاب و کنیت او ابو حفص (۳)بود و او را  برادر بود اصح (۴) نام و او کتب اوایل خوانده بود و علم حوادث نیکو دانستی .روزی اسپی بر پیشانی عمر زخمی بزد بکشت چون برادر او اصح (۴) او را بدید گفت: الله اکبر هذا اشج بنی امیه الذی یملاء الارض عدلا(۵). و در کتاب دانیال پیغامبر نام او اشج (۶)بود و عمر مردی خوب سیرت  و عاق و عادل و منصف و با خیر بود و احوال 

(۱)اصل:بن مهذب الکامل :مهلب (۲)اصل:مادر او علمم بنت عمر. از الکامل و سیوطی و غیره اصلاح شد(۳)اصل: ابوخفص (۴) کذا،ولی چند سطر بعد اضع آمده و در (پ(اصیح و سبع است (۵)عربیه در ست نیست.

(۶)دراصل لایقراء و درپ شیخ است الکامل و مجمل و سیوطی و ابن خلدون :اشج. در ابجد التاریخ گوید:اخرج  الترمذی  فی تاریخه کان عمر بن الخطاب یقول: من ولدی رجل بوجهه شجة یملاء الارض عدلا وصدق  ذک بعمر بن عبدالعزیز . 

امویان طبقه(۳) (۹۸)

برجاده سنت مصطفی علیه السلام و سیرت خلفاء راشدین داشت و لعنت از اهل بیت مصطفی برگرفت و کارها بر جاده عدل کرد ویزید مهلب را بازداشت و خراسان بعبدالله نعیم (۱)داد و در هیچ عهد مال خراسان و عراق زیادت از آن نبود که در عهد او و بعضی از علما برانند: که مهدی آخر الزمان او بود و هر مال و ضیاع و املاک که ولات بنی امیه از خلق بظلم ستده بود باز داد و در عهد او خاقان ترکستان چین سیصد هزار سوار و پیاده بیاورد جراح عبدالله حکمی با بیست و پنج هزار سوار پیش او باز رفت از خراسان و میان بخارا و سمرقند یک ماه در میان ایشان جنگ قایم شد و به آخر نصرت اسلام شد.

ولادت عمر سنه اثنی و ستین بود و ازو آثار خیر بسیار ماند و فوت او به دیر سمعان (۲( بود و مدت عمر او سی و نه سال بود و وفات او روز جمعه بیست و پنجم ماه رجب سنه احدی و مائة بود و مدت خلافت او دو سال و پنج ماه بود. رضی الله عنه و عن اعوانه و انصاره. والسلام  علی من اتبع الهدی.