تاریخچه نسخه های خطی افغانستان و احیای متون آن
دانشمند گرامی مدیر مجله وزین يغما !
این خطابه را در سیمینار کتب خطی که در کابل تشکیل شده بود ، و نمایندگان دوازده مملکت آسیایی و دیگران در آن اشتراک کردند خواندم و برای نشریه آن مجله عزیز فرستادم.
درین سیمینار که بنده کرسی ریاست آنرا داشتم ، اکثر مطالب به حفظ کتب خطی منظور و در قطعنامه آخر سیمینار جای داده شد.
امید است نشر این خطابه برای خوانندگان گرامی یغما خالی از دلچسپی نباشد.
عبدالحی حبیبی
رئیس انجمن تاریخ افغانستان.
قدیم ترین نسخه های خطی دوره اسلامی افغانستان و سرزمینهای مجاور آن که در زبانهای عربی و دری موجودند، مربوطند بدوره ئیکه رسم الخط کوفی درین سرزمین بافرهنگ عربی ودین اسلام بعداز قرن اول هجری رواج یافته بود در عصر پیش از اسلام عربها خطی داشتند ، که با قلم نبطی شباهتی داشت و از همین خط بعدها رسم الخط کوفی به میان آمد که قدیم ترین نمونه های این خط منبع قلم کوفی را در نقش زبد نزديک دریای فرات یافته اند، و تاریخ آن ۵۱۱ م است و پس از آن نقش حران کوهسار جنوب شام بر دروازه دیریست که در سنه ٥٦٨م به همین رسم الخط پیش از ازدواج کوفی نوشته شده است ، و علما گویند که نشئت این خط هم در اواسط قرن ششم میلادی است. و بعد از این در خلال سالیان ظهور اسلام خط عربی نشوو نمایافته ، که پس ازاین به خط کوفی مشهور شده است ، و قدیم ترین نمونه این خط نوشته سنگ قبریست که در مصر پیدا شده ، و در جمادی الاخری سنه ۳۱ ه آنرا نوشته اند ، و بعداز این کتیبه قبه صخره بیت مقدس در سنه ۷۲ ه کتابت شده است در دوره قبل از اسلام در افغانستان رسم الخط های مختلف خروشتهی ، یونانی، آرامی سره داناگری ، پهلوی ، اوستاو غيره رواج داشت ، ولی فتح عرب تمام آن رسوم قدیمه را از بین برد ، و در نصف اول قرن اول هجری رسم الخط كوفي باوضع ساده ابتدایی خود بمدد علم و فکر اسلامی جای آنرا گرفت و ما می بینیم در آغاز قرن دوم هجری این رسم الخط کو فی به شرق افغانستان یعنی وادی سند هم رسیده بود چنانچه سنگ نبشته های مسجد بمپورسند مربوط سال ۱۰۷ ه و ٢٩٤ ه به خطوط نسبة مهذب كوفي اخیراً کشف شد ، و هم در وادی تو چی وزیرستان متصل سرحد افغانستان سنگ نبشته سا ل ٢٤٣ ه بدست آمد که بدو خط داناگری سنسکریت است، و از این برمی آید که فرهنگ قدیم توام با آثار ثقافت عربی در قرن سوم هجری درین سر زمین موجود بود.
رسم الخط كوفی در نوشته های عربی و دری در قرن سوم و چهارم هجری رواج کامل یافت و ما میبینیم که قدیم ترین نسخ خطی دری در خراسان به همین رسم الخط نوشته شده و آنچه از نسخه های قدیمتر دری تاکنون مكشوفند، همه نوشته و تالیف مردم این سر زمین اند : مثلا کتاب الابنيه عق حقايق الادويه تالیف ابو منظور هروی است که تا کنون کتاب کهن تر دری خطی مکشوف دنیا شمرده شد ، واينك در کتابخانه و یانا موجود است، که آنرا حکیم اسدی طوسی درسنه ٤٤٧ه نوشته است . کتاب دوم خطی دری هم به سرزمین شمال خراسان تعلق دارد که در بیست و چار شوال سنه ٤٧٣ ه . بیست و شش سال بعد از نسخه کتاب الابنیه کتابت شده و جلد سوم شرح دری کتاب التعرف فى مذهب التصوف ابوبکر کلا باذی بخاری متوفا ۳۸۰ ه است. که امام اجل زاهد فقيه ابو ابراهیم اسماعیل مستملی بخاری (متوفا ٤٣٤ ه ) با همان دری روان و شیرین اواخر عهد سامانی کرده است و نسخه منحصر بفرد آن در کابل بود ، و متاسفانه این کتاب کهن تر دوم مکشوف مخطوطات دری اکنون بیرون رفته و در موزه کرا چی موجود است . نسخه خطی سوم کهن تر دری همان هدایه المتعلمین ابوبکر ربیع بن احمد بخاری است که در سنه ٤٧٨ ه نوشته شده و در کتابخانه بو دلیان آکسفورد موجود و خط آن بسیار شبیه به نسخه دوم است، و آنچه بعضی مولفان ایرانی این نسخه را کتاب دوم کهن تر مخطوط دری بعد از کتاب الابنيه شمرد انده و من درین باره مقالتی را در ارمغان علمی طبع لاهور (ص ۵۱ به بعد درسنه ۱۹۵۵م نوشته بودم.
مراد از این تذکر اینست که خط کوفی در مخطوطات دری ازمدت یکهزار سال بدین طرف رواج داشته و کهنترین آثار مکشوف مخطوط دری نیز در خراسان و حواشی آن بوجود آمده و سه نمونه قدیم آن اکنون هم باقیمانده اند و این خود آشکا را میسازد که زمین خراسان مدتی پرورشگاه نسخه نویسی قدیم زبان دری ورسم الخط کوفی بود ، که در قرون ما بعد این رسم الخط به انواع خطوط دیگر مانند نسخ و ثلث و تعلییق ورقاع و نستعلیق و شکست و غیره تبدیل و متفرع شده است.
داستان نسخ خطی خراسان وضياع آن مانند سرنوشت شهر های آن خیلی ملال آور و حسرت انگیز است باین معنی که در دور های مشعشع نضج و درخشانی تمدن و فرهنگ خراسانی اسلامی یعنی عصر سامانیان و غزنویان و غوریان درین سرزمین بسا شهکارهای ادبی و هنری و مکاتب ادب و هنر بوجود آمده بودند . وکتاب خانه های نشابور ، مرو، هرات، بلخ، ، بامیان ، بخارا و غیره از نسخ فراوان خطی عربی دری پر بود ، ولی فتنه های تمدن سوز یغمان های اقوام خانه بدوش غز و سلاجقه و بالاخر چنگیزیان منگولی این خزاین علم و هنر را طوری از بین برد که اثری از آن باقی نماند و حتی از شاهکار مشهور فردوسی که لابد در خراسان خوانندگان فراوان داشت، اکنون نسخی خطی قبل از مغول باقی نمانده . و همچنین از کتاب تاریخ بیهقی جز قسمت كوچک آن در دست است . و کتاب جغرافى ابو عبدالله جیهانی وزیر سامانیان نیست . و که محمد بن احمد بشاری نویسنده احسن التقاسیم پیش از ۳۷۵ ه ، در عصر امیر نوح بن منصور سامانی هفت جلد آنرا در کتابخانه عضد ، و همچنین مختصری از آن را در نشابور دیده بود اکنون بکلی از بین رفته و مفقود الاثر است . کتاب مقامات بونصر مشکان صاحب ديوان رسالت دربار سلطان محمود و مسعود که محمد عوفی آنرا در جوامع الحكايات بنام "مقامات بونصر" یاد میکند ، و علما درباره آن شک و شبهتی داشته اند به تصریح تاریخ منظوم زجاجی (نسخه خطی پشاور) فزونتر از ده جلد بود ، کتا ب تاریخی هم اکنون بکلی معدوم است.
یاقوت حموی که در سنه ٦١٦ه حضرت مرو شاهجان پایتخت خراسان را دیده بود، ده کتب خانه بزرگ را درین شهر نام میبرد ، که از آن جمله کتابخانه عزیز یه در جامع شهر واقع و دارای دوازد هزار کتاب بود که موسسین عزيز الدين عتيق مرد میوه فروش مروی باشد یاقوت گوید: کتابهای این خزاین بسہو لت مورد دسترس بود و من همواره دو صد جلد آنرا بدون رهن بمنزل خود می آوردم و از آن سود میبردم و حتی درین عالم کتاب شهر ودیا رو خانواده و فرزندان خود را فراموش کردم . فتنه چنگیز تمام این مخازن فرهنگ و دانش را با شهرهای بزرگ متمدن خراسان چنان از بین برد ، که بقول منهاج سراج در برخی شهرها دیواری نماند و متنفسی را از انسان و حیوان باقی نگذاشتند چون مردم این سرزمین همواره خلاق مدنیت و فرهنگ ، دو صد سال از آن فتنه نگذشته بود ، که با زهرات و بخب ارا و دیگر بلا دخراسان مراکز پرورش هنر و کتاب نویسی و کتاب آرایی شدند ، و در دوره تیموریان هرات شهکار هائی در هنر خط و میناتور و تذهيب و تجلید کتب به وجود آمد که تا کنون هم از بهترین کتب خطی دنیا محسوبند مثلا به اتفاق هنر شناسان نسخه شاهنامه با یسنقری که در سنه ۸۲۳ ه در هرات به خط جعفر بایسنقری نوشته شده از گران بهاترین کتب دنیاست ، که اکنون در موز ه گلستان تهران موجود است . این کتاب نفیس بیست و دو میناتور مکتب نقاشی هرات و تذهیب و تزیین بسیار عالی نظر ربای حیرت آوری با بهترین كاغذ و صحافي و وقایه و شیرازه بندی دارد، و از عالیترین کتابهایی است که تا کنون در تاریخ بشر ساخته شده است .
با سقوط دولت تيموريان هرات بقية السيف شهزادگان ورجال هنر دوست هرات با عده ای از هنریندان و شاعران و دانشمندان وخطا طان و نقاشان و رجالیکه حامل خزاین نفیس کتب خطی بودند به سند و هند و بخارا و دولت عثمانی ترکی روی آوردند که بقایای این آثار هنری و کتب خطی منقول اکنون در کتابخانه های هند ، شوروی ، ایران، ترکیه لندن ، قاهره و دیگر بلاد جهان محفوظند ، و مقدار بسیار کمی در افغانستان باقی مانده اند و اگر توجهی به فراهمی و نگهداری آن نشود این میراثهای گرانبها عنقریب از مملکت خارج کرده خواهند شد و این خسارت عظیمی باشد که از ناحیت فرهنگ و کلتور متحمل میشویم، و تلافی آن هم در آیند بکلی ناممکن است ، زیرا که هر کسی که آنرا بدست چنین نفایس را به بهایی باز نفروشند، و مانند حرز جانش نگهدارند. نسخه های خطی که از نظر تاریخ و فرهنگ جزو مهم میراث عظيم کلتوری ما اند ، به لحاظ ارزش علمی، ادبی، فرهنگی ، تاریخی آن که به چند قسمت مهم بخش کرد ه میتوانیم در سطور ذیل به موارد استفاده از آن هم اشار ت میرود :
۱- از نظرهنر
برخی از نسخه های خطی صرف از نظر هنر وآرت بهایی دارند باین متن آن جدا گانه در دست است و نادر و نایاب نیست و بار ها چاپ هم شده ولی نسخه خطی آن از چندین نقطه نظر ارزشی دارد : گل کاری ، جداول، تذهیب، مینیاتور، نقاشی ، کاغذ ، خط، استعمال رنگها ، سیاهی ، تزئینات وغيره مثلا نسخ خطی قرآن که متن آن نایاب نیست ، ولی هر نسخه خطی آن بیکی از لحاظ های فوق دارای اهمیت است ، زیرا این نسخ متبرک را همواره عقيده با خط خوش بر کاغذ نفیس ، بانقاشي وتزئينات برگ و گل به سیاهی و رنگهای دلچسپ می نوشتند ، و قرآنها که در عصر پیش از مغول نوشته شده اند، از نظر تحول خط و نقاشی اهمیت فراوان دارند و گاهی برخی نسخ و تفسیرهای آن برای شاهان و حکمرانان نوشته شده که از این نقطه نظر هم دارای بهایی اند، مانند تفسیر دری موزه ایران باستان که در ٥٨٤ برای مطالعه غياث الدين محمد بن سام غوری پادشاه افغانستان نوشته و یا نسخه های قرآن که بر آن برخی عهد نامه ها را نوشته اند ، و از جمله نسخه پیست درکتابخانه کابل که هم از حیث خط و تذهیب ارزنده است و هم بر ورق اول آن عهد نامه شاه شجاع الملک باسيد خداد خان و تعهد محمد اکرم خان و زیر با حقداد خان بار کزیی نوشته ، و از نظر تاریخ افغانستان اهمیتی دارند .در کتاب مانند خانه عامه کابل هم نسخ گرانبها از این قبیل موجود است كليات بيدل به خط و تذهیب و نقاشی سردار غلام محمد خان طرزی کندهاری ، یا نسخه بوستان یا نسخه بوستان به خط میرعماد نستعلیق نویسی معروف و همچنین است مجموعه های خطوط میرعبدالرحمن هروی و سید عطا محمد شاه کندهاری و نسخه های دیوان جامی و امیر علی شیر نوایی و سلطان حسین بایقرا كه خطاطان معروف و اساتیدهرات نوشته و نقاشان و مذهبان نامی مکتب هرات و بران کار کرده اندو در موزیمهای دنیا موجودند. و همین چند ماه قبل يک نسخه منطق الطیر عطار با چندین میناتور مکتب هرات که از کتب خانه امیر عبدالر حمن خان بود، در لندن به هجده هزار پوند فروخته شد.
۲- نسخه های که متن آنها بهادارد :
برخی از نسخه های خطی موجودند که از نظر هنر و خط چندان جالب نبوده ولی موضوع آنرا از دو لحاظ مطالعه کرده میتوانیم : اولا مسایل علمی و فلسفی که از نظر تاریخ فکر و کلتور معنوی اند. مثل تاریخ اجتماع، سیرعلوم ، ارتقای فکری ابتکار های علمی و فکری وضع عقاید و افکار و غیره.
ثانيا : تاریخ نظم و نثر و لغت و سبکهای تاریخی زبان نکات گرامری و فصاحت و بلاغت خصوصیات لهجه مقامی و تعابیر واداهای خاص مردم مناطق خاصه مثلا نسخه های خطی تاریخ بیهقی تاریخ هرات ، زین الاخبار گردیزی طبقات الصوفیه خواجه انصاری هروی آداب الحرب و الشجاعه فخر مدبر ، و آثار گرانبهای البیرونی و صوفیان و حتی برخی از کتب تحقیقی دانشمندان متاخر مانند مغتنم و ریاض المهندسين ولسان الميزان و دیگر آثار علامه حبيب الله محقق کندهاری ودیگر علما منبع فواید گوناگون اند که احیا و نشر آن کاردانشمندان محقق و بصیر است این نسخه ها و لوبا خط بدو صورتی عاری از تزئینا تظاهری بدست آیند ، وجود آنها نزد ارباب علم مانند طلای نابست .
برای مثال باید گفت که طبقات الصوفيه خواجه هرات علاوه بر ارزش فکری و صوفیانه بهای هنگفت ادبی نیز دارد و مخزن گرانبها پست از لغات و کلمات وتعابیر و اداهای زبان دری که در قرن پنجم در هرات وخراسان رواج داشت و هكذا تاریخ بیهقی هم وضع اجتماعی مردم و دربارو سیاست عصر را روشن میسازد ، و هم نمونه ارجمندیست از نثر فصیح دری قرن پنجم هكذا نسخه واحده خير البيان بایزید روشان که در آلمانست ، و نسخه دیگر خطی پشتو به همان سبک و لهجه که در کندهار است از مغتنمات آثار قدیم پشتواند.
ثالثا گاهی نسخه هایی خطی بسیار زیبایی منقش و مجدول نفیس بنظرمی آیند، که در عین حال ارزش معنوی هم دارند و مزایای صوری و معنوی در آن موجود است مثلا نسخ خطی بسیار خوشخط و مذهب منقوشی که انواع هنر در ترتیب آن بکار رفته و متن آن تفسیر است یا طب یا گیاه شناسی یا ادب و تاریخ ، نسخه های شاهنامه که دارای الوان و نقوش و تصاویر و مزایای صوری اند هر یکی در ترتیب متن جامع انتقادی این شهکار ادب و حماست بکارمی آیند و همچنین نسخه های تفاسیر دری قرآنی که با خطوط وتزئينات بسیار دل انگیز نوشته شده اند ، وانواع هنر انسانی را در ترتیب آنها بکار برده اند متن آن هم از نظر ادب، گرامر ، بدیع و بیان وتعابیر خاصه و استعمال لغات همواره مورد استفاد و تحقیق دانشمندان خواهد بود. که از این جمله نسخ خطی تر جمه تفسیر طبری ، تفسیر سور آبادی تاج التراجم ، جزو ، تفسیر قديم کیمبرج و دیگر تفاسیر دری بهترین منابع سبک شناسی و نکات دستوری و دیگر منابع لسانی و بیانیاند. و هم از این جمله اند تذکر ه الكحالين تحریر ٥٧٥ و مجموعه متون مهم نایاب طبی مشتمل بر اعمار والعقاقير المفرد والمركبه زهرا وی اندلسی ، و تقويم الا دویه المفرده از طبیب ابوه از طبیب ابو العلائی و غیره که در کتابخانه بالا ماری پشاور موجود بودند.
۴- نسخه های منحصر بفرد و طرز ترتیب آن :
نسخه هاییکه متن آن جای دیگر کشف نشده و منحصر بفرد اند ، در خور توجه فراوان ،باشند زیرا متن واحد و لو از نظر محاسن صوری ارزنده نباشد ، مگ ر به لحاظ موضوع و محتوا دارای ارزش است.
نسخه های مکرر را در حین ترتیب متن انتقادی آن برای تصحیح بکار میبرند، و نسخه بدلهای آنرا در پاورقی میدهند و صورت اصح و متقن يک پارچه مختلف را در متن میگذارند ، واختلافات نسخ را به حاشیه میبرند ولی این ترتیب در متن واحد منحصر به فردست نمیدهد، و باید خود صورت متن را مورد تحقیق قرار داد . چون اغلب نسخ خطی را کاتبان جاهل یا خوشنویسان نا آشنا به موضوع کتاب می نوشته اند بنابر این گاهی در متن سهو های فاحش روی داده و حتی سقطات واضافاتی هم در آن واقع شده است. گاهی کاتب اشتباه کرده و بزم را نرم نوشته و حتى عادت نداشته که کلمات را نقطه گذاری بجایی نماید و بنابرین در متن واحد تحريفات غیر ارادی کاتبان دخیل است، و حتی نسخه های خطی را دیده ام که کاتب آن صرف نقاش حروف بوده و ابدا زبانرا نمیدانسته است. و این نوع نسخ در هند فراوانند، که اشخاص خوش نویس اما جاهل بزبان نوشته اند ، مثل نسخه طبقات ناصری پوهنتون پنجاب که نویسنده آن خدارا هم نمی شناخت و در اکثر موارد آنرا (جدا) می نوشت.
اما گاهی کاتب ارادتاً تحریفی را در متن وارد کرده و بزعم خودکامه یی را کشید ه و کلمه دیگری را به جای آن نشانده است که درین صورت اولا ذوق کاتب از قریحه مولف کتاب والاتر و رساتر نبوده و اگر هم باشد
ذوق او به لحاظ حفظ امانت مدار اعتبار نتواند بود.
بهر صورت اگر در پیش محققی که متن انتقادی کتاب خطی را برای چاپ ترتیب میکند چند نسخه موجود باشد بسهولت میتواند از بین اختلاف متن چند نسخه ، آنچه بنظرش موثوق و صحیح تر برسد صورت آنرا در متن گذارد ، و باقی نسخه بدلها را در پاورقی جای دهد. ولی در نسخه واحد اگر متن مورد دستبرد کاتب گشته باشد، در اینجا وظیفه ترتیب کننده متن دشوارتر است، و بايد حتى المقدو ربكو شد که به مدد کتب دیگر موضوع راحل نماید و دلایل خود را هم در پاورقی بگنجاند، و اگر این کار ممکن نشد و حل جملات یا کلمات مبهم در کتب و متون دیگر مربوط به همان فن یافته نتوانستند ، آنگاه ه در پاورقی رای خود را می نویسند ویا رای خود را مینویسند ، و یا اصل متن نسخه واحده را نقل کرده به گذاشتن علامت استفهام بين قوسین یا "کذافی الاصل" و غیره ابهام آنرا نشان میدهند. در ترتیب نسخه های منحصر بفرد دقت و تحقیق فراوان لازم است و باید هر کلمه آنرا از روی استعمال بموقع و وضو مطلب و تلازم با الفاظ وارده در آن متن و هم از نظر سبک شناسی و رواج مسالک ادبی همان عصر مورد غور قرار داد. و اگر پیش مرتب نقاد و بصیر دانشمند دلیلی ادبی یا تاریخی یافتنی برای تبدیل کلمه یی به کلمه دیگر موجود باشد باید آنرا در پاورقی شرح دهد. مثلا نسخه خطی زین الا خبار گردیزی که از روی دو متن خطی کتب خانه های کمبریج و آکسفورد ترتیب کرده ام ، این نسخه در حقیقت واحد است ، زیرا نسخه آکسفورد فقط نقل نسخه اول است و بنابرین برای حل مشکلات فراوانی که درین کتابست بمتونی که ماخذو مدرک خود گردیزی بود رجوع کردم ، و سهوها وقرو گذاشت ها و سقطات ارادی و غیر ارادی کاتبان و نواقص این نسخه خطی را از روی همان متون تکمیل یا تصحیح نمودم که عنقریب به طبع سپرده میشود آفات وارده بر نسخ خطی واحد متعدد است: جهل كاتب، تعصبات خاص فرقوى نا مساعد بودن اقليم وهوا ، هجوم حشرات و کرم های دشمن کتاب نا دانى مالک كتا که با چاقوی جهالت وستم تصاویر کتاب را میترا شد، و یا بنظر خاص تعصب با نام یکی بذوق و عقیده خود علیه السلام ورحمة الله و یا دیگری لعنة الله ، و غیره مینویسد حتى گاهی مطلبی را مسخ نموده و عامدا و قاصدا در آن تصرف ناجایز می نماید . در چنین موارد اگر نسخ متعددی از همان متن در دست باشد کار مدقق آسانست و میتواند متن دست با خورده آفت نزده یی را تشخیص کند . ولی در نسخه واحد چنین انتخاب انتقادی دشوار است، جز اینکه مدقق موارد مشبوه را در پاورقی بانظر انتقادی خویش نشان دهد در اینجا مثالی چند از نسخه زین الاخبار گردیزی که به طبع مهیا شده میآورم: گردیزی در شرح روزهای اسلامی میگوید : که روز یازده ذیحجه را یوم القر گویند، این نام در هر دو نسخه یوم الفر نوشته شده که من آنرا به یوم القر تصحیح کردم ، زیرا البيروني در آثار الباقیه گوید : "يوم القر، لان الناس يستقرون فيه بمنى" (۳۳۴)
در شرح حال منصور عباسی می نویسد: و گرداند و گرد کوفه او دیوار کشید و مال آن بر اهل شهرها جبایت کرد. این کلمه در هر دو نسخه خطی جنابت است که طابع این فصل، آنرا بار ها جنایت خوانده و طبع کرده ، در حالیکه اصل آن جنابت است که در عربی جبی المال آمده و مراد از آن وضع خرا خراج باشد همچنین گردیزی در شرح حال مامون گوید که حسن بن سهل نام ابو سرا یارا از دفتر لشکر کشید و این مطلب را چنین افاد ه میکند : "وحسن بن سهل به "امار مردانگارش" نام او بیفگند" در هر دو نسخه این اصطلاح لشکری : بدار مردانگار شی نوشته شده ، که مرحوم سعید نفیسی آنرا بدا رخرد انکارشی طبع کرده و یکی از این صور معنی ندارد. و من این کلمه را به "امار مردانگارش" تصحیح کردم زیرا الیعقوبی در تاریخ خود (۱ر ۷۷۷) صاحب دیوان را "المرد مار و خوارزمی هم امار دبهیر (دبیرمالیات) و گنز امار دبهیر (دبیر خزانه ) و غیره می نویسد (مفاتيح العلوم ) و بدین سند "امار مرد انگارش" صحیح تر خواهد بود یعنی دفتر مرد شمار که همین و جه را من با قید احتیاط بر حاشیت همین مبحث نوشته ام.
۵- نسخه های خطی :
نسخه هایی موجودند که بارها طبع شده و یا متون مخلوط و محدث متعدد آن باقی اند ولی ارزش نسخه اصیل کهن سال آن به جاست. زیرا گاهی ارباب تصوف و تلقین متون دری قدیمی را که بزبان کهن مطابق دساتیر ادبی عصرهای گذشته نوشته شده و بعد از چند قرن فهم مطالب آن بر مردم دشوار بود ، به زبان مروج عصر خود در میآورندند و بدین صورت متن قدیم متروک میماند ، و آنچه بقول جامی بزبان "متعارف روزگار" در آمده بود رواج و مقبولی می یافت.
صوفیان این کار را جایز میدانستند زیرا مراد ایشان از مطالعه يک متن ، جنبه تلقین و تاثیر روحی آن بود و با سبک ادبي آن كارى نداشتند . مثلا کتابی بنام سواد اعظم در عر بی تالیف اسحق بن محمد مشهور به حکیم سمرقندی در حدو د ۲۹۰ه . مشتمل بر عقاید اهل سنت موجود بود و این کتاب در حدود ۳۷۰ ه بخواست امیر خراسان نوح بن منصور به زبان دری دور سامانی ترجمه شد که مقارن ترجمه تفسیر و تاریخ طبری از مهم ترین و کهن ترین متون زبان دری به شمار می این متن کهن اصیل را مورد دستبرد مرد صوفی قرن هشتم که در بلخ مدفون است در سنه ٧٩٥ ه این آید ، ولی خواجه محمد پارسا قرار داده و از آن وسایلی را در شرح عقايد اهل سنت ساخت ، و آن متن قدم را بزبان "متعارف روزگار" خویش در آورد، و اکنون که من نسخه بسیار نادر و شاید منحصر به فرد اصیل دوره سامانی آنرا یافتم ثابت شد که بین دومتن قدیم و جدید خواجه پارسا از نظرادبي وسبک شناسی تفاوت فراوانی موجود است و بنابر این ارزش متن کهن آن با وجودی که مطالب و محتوای آنرا خواجه پار سابر داشته ، به جای خود باقی است و پیدا شدن متن اصیل دری آن از مغتنمات روز گار است. مثال دوم این گونه تحریف و دستبرد همان شرح تعرف مستملی بخاری است که ذکر آن پیشتر کرده شد و نمونه دیگر این کار تصرف مولانا جامی در متن طبقات الصوفيه خواجه عبدالله انصاری است که کتاب نفحات الانس از آن به وجود آمده و چون من متن اصیل طبقات انصاری را با همان سبک و چهره قديم لهجه هروی آن، از روی چند نسخه خطی مکشوف دنیا در سنه ۱۳۴۱ ش با تعليقات وتوضيحات فراوان به اصول انتقادی این عصر از کابل نشر کرده ام، مدققان واهل نظر و کتاب شناسان سبک دان میدانند که بین دو متن انصاری و جامی چه تفاوت فراوان موجود است ؟
بدین صورت نسخه های خطی ما را به معارف پیشینیان و افکار وهنر و وضع اجتماعی و فکری و سبک نویسندگی و ادا و تعابیر و خصوصیات لهجوی و بسا لغات و کلمات از دست رفته زبانها و واقعیت های تاریخی و مسایل علمی و ادبی و اجتماعی سابقه آشنا می سازد، و چون علم و معرفت بدین چیزها مال مشترک بشر است باید به حفظ و فراهمی انواع نسخ خطی توجه بین المللی مبذول گردد. و مبادله عکسهای این گونه نسخ برای استفاده پژوهند گان؟ همواره با سهل طرق میسر باشد ، و من در پایان مقال درین باره سخنی چند را باین انجمن دانشمندان پیشنهاد مینمایم : ۱- بايد يک انجمن بين المللی کتاب شناسان دری، عربی، پشتو ، اردو ترکی بشمول ممالکی که دارای این زبان ها اند و یا ذخایر چنین کتب را دارند تشکیل گردد، و مرکزی را بسویه بین المللی برای ترتیب ، تنقیح جستجو، فراهمی ، نشر ، حفظ ، کشف نسخ خطی بوجود آورند.
۲- برای این کارها در ممالک مربوط شعب فرعی این مرکز تاسیس گردد و مبالغی تخصیص نسخ خطی و کشف آن صورت ، از کار همه این مراکز ، حفظ و نشر داده شود تا به همکاری و اطلاع گیرد ، دانشمندانی که در تربیت علمی و روش انتقادی ترتیب نسخ خطی تجربه و مهارتی دارند، و اهل همان زبان و همان سر زمین اند بکار گماشته شوند، ووسایل طبع و نشر آن ترتیب گردد.
۳- وسایلی فراهم آید تا تمام نسخ خطی با سهل طرق در دسترس دانشمندان باشد و فهارس کتب خطی در هر مملکت ترتیب و تکمیل و نشر گردد .
۴- عکسها و روتو گرافهای نسخ واحد منحصر بفرد بین تمام این مراکز بین المللی مبادله شود.
۵- يک نشر یه بین المللی برای اطلاعات مربوط به کشف و تحقیق و نشر و دیگر امور کتاب شناسی مخطوطات بوجود آید تا کتاب شناسان دنیا از فعالیت مراکز یکدیگر آگاه باشند و کار های مکرری درین زمینه انجام نشود و ترتیب انتقادی متون خطی و نشر آن به کسانی سپرده شود که به نحو احسن اهل همان کار باشند.
۶- چون برخی نسخ خطی تاکنون و کنار مواجه به خطر واتلاف اند غیر مکشوف بوده و در هر گوشه باید برای نجات آن بسویه بین المللی توجه بعمل آید، و موسساتی امثال یونسکو و غیره به حفظ این امانت انسانی همت گمارند.
( این مقاله مخزنی است عظیم از تحقیقاتی گرانبها متضمن نام و نشان بسیاری از نسخه های خطی دری ، وروش نگاهبانی آن نسخه ها، و طرز تصحیح و مقابله آنها در چاپ و پیشنهاداتی فرهنگی در مبادله کتاب ، در جوامع انسانی ارزش چنین تحقیقات وتتبعات و رنجها را اهل فن می توانند دریافت. مجله یغما از استاد بزرگوار مشرق زمین عبدالحی حبیبی در ارسال چونین مقالاتی امتنان وافتخار بسیار دارد و درباره سیمینار کتاب در کابل ، که ریاست آن با استاد بوده است مقالاتی انتشار خواهد داد ) .