دورۀ سدوزائی
جلد دوم بالاحصار کابل و پیش آمدهای تاریخی با دورۀ سدوزائی شروع میشود. این دوره در تاریخ افغانستان با جلوس احمدشاه بابا در شیر سرخ قندهار (ماه شوال ۱۱۶۰ = اکتوبر١٧٤٧م) آغاز یافته در کابل بعد از (۹۸) سال با امارت چند ماهه فتح جنگ پسر شاه شجاع در چهاریواری بالاحصار کابل در ۱۲۵۸ (۱۸۴۲م) و در هرات با کشته شدن شهزاده کامران (١٢٥٦ هجری = ١٨٤٠م) خاتمه می پذیرد و تقریباً صدسال تاریخ مملکت را فرا میگیرد.
از نظر مرام این کتاب که پیش آمدهای تاریخ را در کابل و مخصوصاً در بالاحصار شهر تعقیب میکند یک واقعه اهمیت خاصی دارد و آن انتقال پایتخت است که به تاریخ ۱۱۶۸ قمری در سال اول جلوس تیمورشاه درانی صورت میگیرد و چون بالاحصار و ارگ آن محل تقرر پادشاهی و کانون اداره ممالک بشمار میرفت در طی سه ربع دیگر عصر سدوزائی سلسله پیش آمدها به تدریج زیاد میشود شبهه نیست که در واقعات صدساله دورۀ سدوزائی مخصوصاً بعد از فاجعه قتل سرداران درانی به امر شاه زمان در قندهار (١٢١٤) برخی وقایع مربوط به بارک زائی ها و بعد از ١٢٥٤ با تاج پوشی اول امیر دوست محمد خان در عیدگاه سیاه سنگ کابل قسمتی از پیش آمدهای مربوط به محمه زائی ها هم در بین می آید.
احمد شاه بابا ١١٦٠-١١٨٦هـ ق ١٧٤٧-١٧٧٣م
احمد شاه درانی موسس سلاله سدوزائی که در سال ۱۱۶۰ هجری قمری (١٧٤٧م) در قندهار به پادشاهی رسیده و در ۱۱۸۶(۱۷۷۳م) در کوه توبه وفات نموده است. در مدت بیست و شش سال پادشاهی خود در طی سفر بری ها و رفت آمدهای متعدد خود بطرف پنجاب و قلب هندوستان چندین مرتبه از کابل عبور و مرور نموده است چنانچه در اولین ورود خود بکابل که چند ماه بعد از تاریخ جلوسش صورت گرفت از ارگ بالاحصار دیدن نمود و به شهر و موقعیت آن دلچسپی گرفت و حتی تا جائی که از بعضی منابع معلوم میشود به پایتخت ساختن آن تمایل نشان داد ولی گرفتاری های داخلی و تنظیم امور در مناطق شمال و شمال غرب کشور و بیشتر سوقیات و لشکرکشی های فاتحانه تا قلب هندوستان و خورد ساختن قوای محمد شاه مغلی و حکام او در نقاط مختلف پنجاب مشغولیت های مهمتر برای وی بمیان آورد معذالک فکر کابل و آبادی های مزید در آن شهر از سرش بیرون نشده و در سال ششم سلطنت خود راجع به کشیدن حصاری به دورادور شهر به سپه سالار خویش خان جهان خان پوپلزائی امر اکید صادر کرد و قراریکه خواهیم دید با اینکه اتمام کار دیوار مذکور سال ها بکار داشت در ظرف پنج ماه خاتمه پذیرفت آبادی دیواری به دورادور شهر کابل بزرگترین خاطرۀ عمرانی عصر احمد شاه بابا بشمار میرود که ضمن سائر واقعات عصر او مربوط به بالاحصار و شهر کابل در ذیل شرح داده میشود.
احمدشاه بابا و عبور و مرور مکرر وی از کابل: احمدشاه بابا در ارگ کابل: کابل سرراه سوقیات احمدشاه بطرف هند: سردار جانخان سپه سالار و تعمیر دیوار بدور کابل در ۱۶۶۶: مفکورۀ پایتخت ساختن کابل: دروازه های دیوار احمدشاهی کابل:
در آغاز انتخاب احمدشاه به پادشاهی افغانستان در شیر سرخ قندهار، در کابل و مضافات آن صوبه دار سابق محمد شاه مغلی که قبل از وصول نادر قلی افشار به کابل، شهر را گذاشته و جان خود را به پشاور کشیده بود مجدداً حکومت میکرد بدین ترتیب که صوبه دار مذکور بعد از مراجعت نادر از دهلی همانطور که دستگاه سلطنت محمدشاه کماکان جابجا ماند او هم در اوضاع مبهمی که تولید شده و شرح آن پیشتر گذشت بکابل مراجعت نموده و به ادارۀ امور کابل و از کابل تا غزنی و پشاور مشغول شد تا اینکه احمدشاه بابا به سلطنت افغانستان رسید و اول کارش طبیعی این بود که خاک های قلمرو افغانستان را از سلطۀ تصرف بیگانگان رهائی بخشد بعد از انتظام قندهار فوری آماده حرکت بطرف کابل و پشاور شد و سردار جان خان سپه سالار او به حیث مقدمة الجیش حرکت کرد حکمرانی که از طرف نادر در غزنی تعیین شده بود فوری تسلیم شد. ناصرخان صوبه دار مغلی هم در کابل مقاومت نتوانسته باردیگر به سمت پشاور گریخت و احمدشاه بابا به شهر رسیده سر راست داخل ارگ بالاحصار کابل شد. این اولین دفعه ئی بود که موسس سلاله سدوزانی احمدشاه درانی وارد کابل شده و از ارگ و بالاحصار آن دیدن نمود و با اینکه گرفتاری های متعدد در تنظیم امور داخلی در چهار سمت کشور در پیش داشت و عزم فتوحات در هند پیوسته خاطر وی را مشغول میداشت معذالک از دلچسپی های بعدی وی بشهر کابل و اوامری که در بنای دیوار جدید دورادور شهر اصدار مینماید معلوم میشود که در همان دقایق اول شهر کابل و موقعیت آن نظر شاهنشاه سدوزائی را بخود جلب نموده بود. به هر حال چون تعقیب ناصرخان و استردد پشاور مدنظر بود بعد از انتظام پارۀ امور ضروری عقب پیشدار سپاه خود بطرف پشاور حرکت کرد. عبدالصمد خان ممن زائی زمین دار و رئیس دوابه و اشنغر که آوازه آمد آمد موکب احمدشاه را شنید فوری جانب جلال آباد حرکت کرد و تصادمی میان وی و ناصرخان هم واقع شد تا اینکه خود را به جلال آباد رسانیده به سردار جهان خان سپه سالار احمدشاه و قوای معیتی وی پیوست و ناصرخان در نزدیکی پشاور شکست خورده شهر مذکور از تصرف صوبه دار مغلی کشیده شد و احمدشاه بابا از راه کابل به قندهار مراجعت کرد بدین طریق در سوقیات بغدی در ۶-۷ مسافرتی که شخصاً بطرف هند به عمل آورد و به تدریج بطرف لاهور و دهلی پیش رفت، چون کابل سر راه سفر بری ها بطرف هند واقع شده بود در رفت و آمد از کابل میگذشت و میتوان گفت که در عصر احمدشاهی مخصوصاً در سال های اول سلطنت او شهر کابل تقریباً هر سال پادشاه درانی و سپه سالار اوخان جهان خان و سپاه فاتح او را حین رفت و آمد بطرف هند. میدید آنچه در تاریخچۀ شهر کابل و بالاحصار آن مربوط به عصر سلطنت احمدشاه پیشتر قابل تذکر است تعمیر دیواری است که به امر پادشاه موصوف از طرف سپه سالارش خان جهانخان صورت عمل بخود گرفت ښاغلی غبار می نویسد که:
"احمد شاه در سال ۱۱۶۶ شهر بیقاعده کابل را بواسطۀ کشیدن دیوار جنگی"
"در محیط آن سر و صورت نظامی بخشید امروز از دیوار آن آثار برجسته نمانده"
حافظ نور محمد کوهگدای، در مقاله ئی که تحت عنوان تاریخچه شهر کابل در نخستین سالنامه کابل نشر کرده در این مورد میگوید:
"چون در سنه ۱۱۶۰ اعلیحضرت احمد شاه درانی پادشاه افغانستان گردید"
"بواسطۀ اینکه کابل تقریباً در وسط افغانستان واقع بوده میخواست مرکز را در"
"کابل نقل بدهد چنانچه برای همین مطلب در سنه ۱۱۲۲هـ تعمیر یک دیوار"
"بزرگ را در شهر کابل داده باهتمام سردار جانخان پوپلزائی سر انجام آنرا"
"گذاشت و سردار جانخان این دیوار را به چهار ماه دور کابل اعمار نموده و باختتام"
"رسانید، یک ضلع دیوار مذکور از حد ماشینخانه اندرابی را در بر گرفته الی آخر"
"گلستان سرای و ضلع دیگر حد سلامخانه خاص و بالای زیارت بابه کیدانی را"
"عبور نموده بهمین وضع از کدام حدی کج شده تا دروازهء لاهوری میرسید همچنین"
"قسمت دیگر آن با پیچ و تاب بالای چند اول را عبور کرده در حدود ماشینخانه"
"تمام میگردید و دروازه های این دیوار ازین قراراست:
"دروازۀ فندهاری در ده مزنگ، دروازه سفید در حد سلامحانه خاص، درروازۀ"
"سردار جانخان در حد بابه کیدانی، دروارۀ پیت در حدود انتهای پشت مسجد عید"
"گاه دروازۀ گذرگاه، لاهوری، خافپا، شاه سمندها، کبریها، قرت ها،شیرازی ها"
"نیز دروازه های این دیوار بود."
"این دیوار بزرگ یازده مهره داشت و امروز یک حصۀآن که در یک گوشۀ"
"اندرابی داخل عمارت است و تا بحال مانده بعرض۳ و نیم متر میباشد و یک گوشۀ دیگر"
"آن در مندئی خربوزه فروشی داخل خانقاه آنجا تا هنوز است"
منظومه درباب تعمیر دیوار دور کابل عصر احمد شاه
راجع به تعمیر دیواری که در سال ۱۱۶۶ هجری قمری بامر احمد شاه بابا مؤسس سلاله سدوزائی سپه سالارش خان جان خان به دور شهر کابل کشید منظومه ئی در دست است که از روی جنگ قلمی که در کتابخانه فاضل متتبع ښاغلی آقای گویای اعتمادی موجود است نقل شده و نظر به اهمیتی که از نظر تاریخ دارد متن آنرا اینجا میگیریم:عنوان این منظومه در اصل نسخه جنگ قلمی چنین است:
"در تاریخ حصاری که حسب الامر اعلیحضرت احمد شاه، خان جان خان درانی بر سر کوه کابل کشیده اینک متن منظومه:
ثانی محمود احمد پادشاه
آنکه شد از امرحق عالم شکار
غم نه بندد صورتی در عهد او
گر شود عالم تمام آینه زار
آنکه از بیمش حوادث تا ابد
بر نیارد سر زجیب روزگار
آنکه گربندد کمر از بهر صید
شیر گردون را کند در دم شکار
آنکه از عدلش ندیده دیده ور
پایه ظلمی بعالم استوار
با ایاز خاصش آن یکتای دهر
آنکه گیرد وام از آن گردون وقار
آنکه پاس دولتش دارد مدام
آنکه افزوده زخدمت اعتبار
خان جان خان آن امیر با گهر
آنکه گیرد جان خصم شهریار
امر کرد از لطف آن کیهان خدپو
از سر جاه و جلال و اقتدار
تا کشد حصنى زبهر حفظ خلق
دور کابل همچو گردون پایدار
پرمشید همچو عهد عاشقان
مرتفع چون عزم شاه کامگار
شد پی اجرای امر شه به جهد
از ارادت آن امیر نامدار
شهر بندی کرد بنیاد آن امیر
کوبسر برداشت چرخ زرنکار
گرچه دور از کار بودی کین بنا
سال چار و پنج گردد استوار
لیک زافعال شۀ والانسب
دیگر از سعی امیر بختیار
ماه پنجم این اساس با شکوه
شد تمام از التفات چار یار
باعلو شان حصاری شد بلند
کافگند چرخ بلند از اعتبار
بسکه دارد شان و شوکت هم علو
خانه زادش چرخ اطلس در شمار
از جهان زد سر چو این عالی اساس
عشرت از کابل زمین شد آشکار
سال تاریخش چو جستم از خرد
شد معنیم لطف او از سر کار
در فشان شد از سر اعزاز و گفت
همسری دارد به گردون این حصار
۱۱۶۶
از روی این منظومه که حتماً پس از تکمیل دیوار حصار شهر کابل به سعی خان جان خان سپه سالار احمد شاه بابا به رشته نظم در آورده شده واضح معلوم میشود که حصار مورد نظر مؤسس سلاله سدوزائی بدور کابل که کار دشوار وصعبی بود به اهتمام سپه سالار در ظرف ماه پنجم تمام شد.