هخامنشی ها و خاک های افغانستان روی صحنه تاریخ
هرکشوروسرزمین دوره های تاریخ و قبل ازتاریخ و دوره های مقدم برتاریخ (پروتوهستوار) و دوره های داستانی و نیمه داستانی دارد که درطی یک سلسله مقاله ها مختصر بهرکدام آن تا حدی که وقت معین برنامه های رادیو ایجاب می کند روشنی افگنده ام. حد فاصل دوره های تاریخی و قبل التاریخ رسم الخط ونوشته است وتاریخ نوشته شده خاک های کشورما با ظهور دودمان هخامنشی یکی از قبایل آریائی شروع می شود.
اصلأ قبایل آرائی که درهند و افغانستان و ایران پراگنده شده اند؛روزی درشمال مسیرآمو دریا بین سرد و دریا سواحل خزریکجا زندگانی داشتند وسپس ازراههای مختلف به مناطق جنوب فرود آمده اند واز کوههای زگروس در غرب تا کرانه های اباسین درشرق پراگنده شده اند و با عناصر غیر آریائی در غرب درکرانه های دجله با سامی ها (آشوری ها) و درشرق درحوزۀ اندوس یا سند با (دراویدی) ها مواجه گردیدند و تصادم و جنگ های خونین میان ایشان بوقوع پیوست تا اینکه درجبهه غرب اول قبایل آریائی (ماد) قدرت آشوری ها را درهم می شکنند و متعاقبأ قبیله (هخامنشی) درعلاقه فارس درجنوب ایران به تشکیل سلطنت مقتدری موفق میشود.موسس این سلاله (سیروس) یا (کوروش) کبیراست که یکی ازنوابغ رجال دنیای قدیم محسوب میشود و درحوالی (۵۵۰ ق م) به سلطنت رسیده است و احفاد او تاحوالی (۳۳۰ ق م) مدت دوصد سال سلطنت کرده اند و درمیان آنها چند (داریوش) و (خشایارشاه) شهرت زیاد دارند.
دولت هخامنشی که درآغازمحدود به ولایت فارس بود به تدریج هم درغرب و هم درشرق وسعت پیداکرد؛ تا اینکه تعداد ولایات آن به (۲۸) رسیده و ازآنهم تجاوزکرد وپهنه آن درحوزه های چهار رودخانه بزرگ و معروف آنوقت یعنی دانیوب تجاوزکرد و پهنه آن درحوزه های چهار رودخانه بزرگ ومعروف آنوقت یعنی دانیوب و نیل وسیحون و جیحون انبساط یافت و اولین امپرطوری آریائی و تاریخی بوجودآمد.
دورۀ تاریخی یا تاریخ مدون افغانستان با همین دودمان هخامنشی ایران شروع می شود زیرا با اول نام های نقاط مختلف و اسمای ساکنان آن وحتی اسمای بعضی از رجال این سرزمین درسنگ نبشته های میخی این دوره تذکار یافته بعبارت دیگرنام های اماکن و مردم ورجال وبرخی مطالب مربوط قید تحریردر تاریخ سپرده شده است بناء علیه سال (۵۵۰) ق م یا درست وسط قرن ۶ ق م آغاز دوره تاریخی خاک های افغانستان است و تاکدام سنگ نبشته ئی مبنی بروقایع تاریخی ازخاک های کشورما پیدا نشده باید این سال و این زمانه را شروع دورۀ تاریخی سرزمین افغانستان قبول کرد.
شبهه ئی نیست که درین زمان خاک های ماحول هندوکش چه درشرق چه درغرب چه درشمال چه در جنوب همه آباد و فراورده های زیاد زراعتی و معدنی و حیوانی داشت واهالی آن سلحشور بودند و در هرولایت سرداران و امرای قوم حکمفرمائی داشتند؛ چنانچه همه این چیزها توسط منابع ایرانی و یونانی بما رسیده و جزء وقایع تاریخی شده و شاهان هخامنشی بعد ازیک سلسله لشکرکشی ها به ولایت باختریش (بلخ) هاریوا (حوزۀ هری رود) هراویتی (حوزۀ هیرمند) زرنگا یا درانجیان (سیستان) و تحت گوش(علاقجات کهستانی مرکزی) و گندارا (علاقه ننگرهاروتمام سمت مشرقی) دست یا فتند و نام و شهرت این ولایات بحساب ولایات مفتوحه در ذیل ولایات امپراطوری هخامنشی ثبت شد.
شرح چگونگی طرز اداره هخامنشی ومیزان اخذ مالیات و بسا مطالب دیگررساله های مفصل میخواهد و یک نکته عمده این است که بازهم سرداران قومی وامرای محلی درهرولایتی نفوذ وحکومت داشتند و (استان بان ها) یا (ساتراپ ها) به کمک ایشان وظیفه نائب الحکومتی خود راانجام می دادند.
مقصد اساسی درنگارش این مقاله این است که نام های نقاط مختلف خاک های افغانستان و نام های برخی رجال و شرح بعضی واقعات تاریخی مدون افغانستان ازین وقت آغازمی شود.
علاوه برتذکارنام های ولایات صورت وتندیس رجال وحیوانات محتصه هرنقطه با لباس های محلی شان درهیکل تراشی های قصورتخت جمشید پایتخت دولت هخامنشی ثبت و نقش شده.
دورۀ صد ساله هخامنشی ازنظر فرهنگ عمومی ومطالعات روش معماری و ادبی و هنری درتاریخ افغانستان قدیم اهمیت بسیاردارد. ما بسیار چیزها را دردنیای فرهنگ و هنر به دورۀ یونانی نسبت می دهیم و دوصدسال سلطه یونانی حتمأ درهمه رشته های ادبی و فرهنگی و هنری تاثیری بسزا داشته ولی باید هیچگاه اهمیت دورۀ دو صد ساله مقدم ترازآن را که دورۀ هخامنشی باشد؛ فراموش ننمائیم؛ زیرا مبداء بسیارمسایل فرهنگی وهنری و ادبی برآن دوره تعلق می گیرد وهنرایرانویایونانی و رسم الخط آرامی و خروشتی وبرخی از سبک های معماری، وکشیدن راه های عمومی و مفکوره ساختن کاروان سرای ها درامتداد راهها و بسط تعلقات هند و ایران و شناسائی راههای بحری و بسیار مطالب دیگربه این دوره مربوط است و سرآغاز آن ازین دوره شروع می شود.
۷/۱۱/۳۸