تاثیرات خاک آریانا
درین شبه نیست که تاثیرات محیط وخاک از هر چیز بیشتر در سر نوشت باشندگان یک قطعه دخالت نامه داشته و خطوط اساسی سجایا، عرف، عادات، اختصاصات و تمام مظاهر زندگانی مادی و معنوی و سیاسی آنها را در آن میتوان یافت بیشتر بصورت مختصر دیده شد که آریائیهای مهاجر در محیطهای نو حوضه گنگا و فارس و مدیا و تصادف با عروق بیگانه و مدنیت های سامی چه شدند و زیر چه تاثیرات آمدند حالا میخواهم به بینم که آریائی ها در خانه خود چه کردند و چه شدند و محیط از آنها چه ساخت و در سر نوشت زندگانی مدنی و سیاسی آنها چه رولی بازی نمود. وضعیت جغرافیائی آریانا بصورت عمومی پیشتر شرح داده شد این مملکت در داخل حدود خود با داشتن کوهای بلند، قلل پر برف، دره های هول انگیز، کوتل های دشوار گذار، رودخانه های سیلابی، آبهای خروشان، تپه های سبز، غندی های خشک، جلگه های هموار و حاصل خیز، بیشه های پر جنگل اراضی سنگلاخ منظر. ئى دارد که یک حصۀ آن به حصۀ دیگر نمی ماند یکطرف قلل شش هزار متری افتاده و یک حصۀ دیگر بیش از ۰ ٣٠ و ٤٠٠ متر بلندی ندارد. در دو نقطه نزدیک بهم یکجا تمام سال برف دارد و منجمد است و نقطه دیگر حرارت منطقه حاره را نشان میدهد. در یک فصل در یکجا گندم درو و در دیگر نقطه نو کشت میشود. به این صورت محیط مختلف الشکلی که یک حصه آن کهستانی، یک حصه آن جلگه یک قسمت آن تپه زار و یک قسمت آن هموار، یک طرف آن خشک و یک طرف آن سر سبز، یک گوشه آن گرم و گوشه دیگر آن سرد است تاثیرات عمیقی در روحیات ساکنین آریائی این دیار وارد نموده به ایشان حالی نمود که زندگانی و صحنه حیات جنبه های تاریک وروشن و دوره های آسان و مشکلی داشته هیچ گلی بی خار نیست ولی این خارها به هیچ صورت سد راه موفقیت های زندگانی شده نمیتواند و انسان با اعتماد به نفس باید به زور بازو و قوۀ قلب تمام مشکلات را از مقابل خود بردارد. دوره اوستائی که این فصل را برای آن وقف کرده ایم و پسان به اختصاصات حیات مدنی آن میپردازیم در حقیقت دوره پرورش و تربیه روحی آریائ یهای این سرزمین است و تمام اصلاحات اجتماعی، اخلاقی، مذهبی مدنی که درین دوره بمیان آمده و مدنیت عصر اوستائی را تشکیل میدهد تزکیه نفس، نظافت بدن، تشئید مبانی راستگوئی و راست کاری در فرد و جامعه فعالیت، مقابله با مشکلات، توسعۀ زراعت اصول آبیاری غرس اشجار تربیۀ حیوانات مفید وقتل حشرات مضره وغیره وغیره است که اگر تمام آن را خلاصه کنیم این نتیجه بدست میآید که قرار ایجابات طبیعی محیط آریانا و مبانی اوستائی فرد و جامعه مستعد، متحد، نیرومند، با نشاط، فعال زحمت کش، راست گوو راستکار و خاک مسکونه ایشان حاصل خیز و صحت بخش باشد. در اثر همین تاثیرات محیط آریائی های که چندین هزار سال در شمال آریانا مسکن گرفته و پسان به تمام نقاط منتشر شدند دارای سجایا وخواص مخصوصی شدند و چون کتلۀ آریائی در کوهپایه های آریانا و مخصوصاً از جانب باختر باتورا ودانو وهو نا اقوام آریائی بدوی و عناصر غیر آریائی مقابل بودند و خطرات تنها جمى که یک و قتی اسباب بیجا شدن آنها از آسیای مرکزی شده بود همیشه حس میشد در قدیم ترین زمانه های پیش از عصر مهاجرت از باختر، مفکورۀ اتفاق قبایل و پیوستگی برای حفظ منافع و خاک آریائی و نگه داری ما حاصل زراعت و حیوانات اهلی در میان آنها پیدا شده و برای ادارۀ این سبک زندگانی جدید بار اول نظام سلطنتی آریائی در میان آریائی های باختر ظهور کرد و این زندگانی تا وقتی در باختر به تمام مفهوم خود ادامه داشت که مسئلۀ کثرت نفوس و مهاجرت بمیان نیامده بود و جامعۀ آریائی تحت حکمفرمائی پادشاهان خود طوری شاد و مسعود می زیستند که خاطرۀ آن در هزاران سال بعد مهاجرت از یاد آنها نرفته و همیشه دیار شمال هند کوه، "بخدی زیبا" اقامت گاه یما پادشاه را "فردوس"
خوانده اند.
موضوع مهاجرت طبعاً تا یک اندازه اسباب پرا گندگی این زندگانی مسعود شد ولی تاثیر آن بیشتر مربوط به خود مهاجرین بود و با برآمدن آنها از حدود آریانا خاتمه یافت.
آنهائیکه به گنگا و مدیا وفارس رسیدند مجدداً سعادت و نجات خود را به پیوستگی و اتفاق دیدند. آریائیهای مهاجر هندی برای مقابله با داسیوس ها در حوالی ١٤٠٠ ق م دومین سلطنت آریائی را بمیان آوردند و مادها و فارسی ها برای نجات از نفوذ خون و حاکمیت اشوری سامی بار سوم و چهارم سلطنت آریائی را در خاک های خود در سالهای ۷۰۸ و حوالی ٥٤٩ تشکیل کردند.