هاتفی
به عقیدۀ تمام تذکره نویسان از عشیره جامیها و خواهرزاده مولوی عبدالرحمان است تربیت روحی و معنوی را از مولوی جامی اکتساب نموده کتاب لیلی و مجنون را به اشاره و تصویب او ساخته است. همت بلند دارد خسرو و شیرین لیلی و مجنون و هفت پیکر را به تتبع شیخ نظامی نوشته و به قول روضة الصفا که در مقابل سکندرنامه کتابی به نام تاریخ تیموری در سلک نظم در آورده است. در افسانه نویسی قــلم توانا و طبع رسایی را مالک بوده و معانی دقیق را در ضمن داستانهای عشقی به نیکوترین صورتی ایراد میکند.
آتشکده قبر او را در عراق مینویسد اما به این سخن برهانی نخواهد داشت رساله مزارات به قسمت دوم قبر هاتفی را در حظیره مولوی جامی معرفی مینماید و ایجاب این قضیه را وجود قبرهاتنی در حظیره جامی به رأی العین ثابت مینماید. در سنهٔ ۹۲۷ مرده و یکی از شعرای معاصر این بیت را به تاریخ وفات او انشاد کرده است:
تاریخ فوت او طلبیدم ز عقل گفت
از شاعر شهان و شه شاعران طلب
میگویند وقتی که میخواست لیلی و مجنون را به رشته نظم بکشد از حضرت مولوی اجازه خواست مولوی فرمود هرگاه این قطعهٔ فردوسی را جواب کردی معلوم است آن را هم میتوانی و الا اقدام مكن. هاتفی قطعۀ فردوسی را جواب نموده از مولانا اجازه نظم لیلی و مجنون را یافت
قطعه فردوسی
درختی که تلخ است وی را سرشت
گرش برنشانی به باغ بهشت
ور از جوی خلدش به هنگام آب
به زیر انگبین ریزی و شیرناب
سرانجام گوهر به کار آورد
همان میوۀ تلخ بار آورد
جواب هاتفی
اگر بیضه زاغ ظلمت سرشت
نهی زیر طاووس باغ بهشت
به هنگام آن بیضه پروردنش
ز انجیر جنّت دهی ارزنش
دهی آبش از چشمه سلسبیل
به آن بیضه دم در دهد جبرئیل
شود عاقبت بیضۀ زاغ زاغ
کشد رنج بیهوده طاووس باغ
اگر چه در هراتی بودن هاتفی مأخذی به دست نیاورده ایم ولی نظر به این که قبر او در هرات ،بود نخواستیم از همچه یک نویسنده نامی صرف نظر نماییم.