الراضی بالله

ابوالعباس محمد بن المقتدر. مادر او ام ولد بود ظلوم نام ، بیعت او همان روز بود که قاهررا خلع کردند، ولادت او در ماه رجب سنه سبع و تسعین ( ۳ ) و مائتین بود، و او بسی فاضل و ادیب و شاعر و فصیح بود و نیکو سیرت و عادل و خصال حمیده داشت، نصر احمد سامانی را عهد ولواء فرستاد بر ممالک عجم و در عهد او و شمگیر ( ۴ ) طبرستانی با ماکان کاکی ( ۵ ) خشم شد، و دیلم را با خراسانیان ( ۶ ) در ان حدود مصاف افتاد، و ما کان کشته شد ( ۷ ) و بجکم ( ۸ ) که حاجب ماکان بود ببغداد آمد، ابن مقله وزیر با ترکان ضم شده بود، بجکم 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

( ۱ اصل: الظاهر بالله هر ماج حرمهای پدر را و برادر را استخفاف کرد چون بر سر مادر مقتدرمی نهادند تا همه الخ .( عبارات متن از ( پ ) گرفته شد ( ۲ ) اصل: ساخته . پ : رجنه . بقرار الکامل و ابن خلدون ( ۳ – ۳۹۳ ) ساجه فرقه از عساکر خلافت که برای امتیاز از عساکر باین نام مسمی بودند . ( ۳ ) اصل: تسع و سبعین ولی بقول ابن اثیرو سیوطی ۲۹۷ ه درست است. ( ۴ ) اصل: شمگیر . ( ۵ ) کذا الکامل : کالی . ( ۶ ) این کلمات در اصل سیاه شده و در ( پ ) هم مغشوش است و با تکلیف چنین هم میتوان خواند : دیلم را باخر با بنی سامان در ان . . . ( ۷ ) طوریکه می آید قتل ماکان در عصر المتقی است. ( ۸ ) اصل و پ : بحکم حاجب . . . گردیزی : بحکم ، الکامل وغیره بجکم از غلامان ابی علی العارض بود و نزد ماکان ابن کانی دیلمی رتبه وزارت داشت ( ج ۸ – ۱۳۳ ) در باره بجکم رجوع شود به تعلیقات آخر کتاب . 

عباسیان طبقه(۴) (۱۲۲)

 چون بدار الخلافت آمد ( ۱ ) بعضی از ترکان متعدی ( ۲ ) را بقتل رسانید، و بعضی متفرق شدند، واین مقله را بز ندقه نسبت کرد، و دست راست او را از بازو قطع کرد، و هیچ وزیر در دنیا خوب خط تر از ابن مقله نبود، و ازین عهد باز کار خلافت ضعف پذیرفت . مدت خلافت او شش سال و ده ( ۳ ) ماه و ده روز بود، وفات او به واسط بود. و الله اعلم و احکم