قرضی

از کتاب: یادی از رفته گان

حاجی میرا احمد «قرضی» مشهور به گران شنو- از مردم با فضل و فیض کابل است در نستلیق استاد بود دو خطوط خفی و جلی را خوب می نوشت در زمان اعلیحضرت امیر عبدالرحمن خان شهرت بزرگی در تعلیم و تربیه مخصوصا درحسان خط املای و انشا داشت . اکثرکارکنان دولت تربیت یافته درسگاه او بوده اند آثار قلمی او تا هنوز دستیاب میشود 

قرضی در سراسر عمر جز آموز گاری متوسل بهیچ وسیله یی نشد درسگاه او مسجد محلۀ تنور سازی کابل بود. چون از معاصرین طرزی است قرضی تخلص اختیار کرده و توافق حرکات حروف ووزن را در نظر داشته است و شاید بدو معنی با طرزی دوستی داشته باشد اول حسن که طرزی شفیعه را خوب می نوشتت و نیز در صنعت تذهیب استاد بوده است دوم رابطۀ شاعری بهر حال قرضی تقریبا هفتاد سال عمر دیده و نهایت با فیض بوده که تا آخر بکمالی که داشته شاگردان تربیه کرده است قرضی در ۱۳۱۹ ه ق برحمت حق واصل شده مرحوم قاری عبدلله ملک الشعراء در تاریخ فوتش گفته است :

از فوت قرضی جان گشت غمگین

وز زندگانی دل گشته مایوس 

جستم چو از عقل سال و فاتش

گفتا جوابم (بقرضی افسوس )

بعضی قطعات جلی قلم از حسن خط قرضی در مجلات نشر دشه است اینک نمونۀ اشعار او :

غزل:

آمد آنروز که گویم بتو دوران تو کو

با رقبان دغا صحبت پنهان تو کو

تیر بر تیر کزان غمزه بدلها می زد

ای کماندار چه شد ناوک مژگان توکو

طاعت و علم و عمل در عوضش باغ جنان

اینهمه مزد بود بخشش و احسان تو کو

دل جمعی که پریشان شده زلف تو بود

میروی فرد کنون جمع پریشان تو کو

محو کردیم بیکبار چه خواهی گفتن

گر بپرسند که آن «قرضی» حیران تو کو