الثامن ایرج
ایرج پسر کهتر افریدون بود، او را از دیگران دوستر داشتی ،و گویند نام او ایران بود. چون پدر اورا خلیفه کرد، برادران او حسد کردند، اتفاق نمودند و عهد پدر بشکستند. تور از چین و ترکستان و خزر ( ۲ ) و سقلاب لشکر آورد و سلم از روم و مغرب و خاور حشم جمع کرد، وباهم شدند . ایرج بمصاف ایشان.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این اسماء عینا از اصل نوشته شد، برای شرح ( ر : ۱۱ ) . ( ۲ ) اصل: حرز (۱)
ملوک عجم طبقه(۵) (۱۳۸)
رفت، شکسته شد و گرفتار آمد و شهید شد. ایشان ملک جهانرا نتوانستندی داشت بهرطرف و بهرولایت ملکی برخاست، و پادشاهی بگرفت، و بدست ایشان اقلیم بابل بیش نماند، و بمدت نزدیک هردو بدوزخ رفتند، و به روایت صحیح تاریخ مقدسی افریدون دعا کرد تا حق تعالی اورا چندان حیوة بخشید، که فرزندی از فرزندان او ، کینه ایرج بازخواهد، تا منوچهر دهم فرزند ایرج درخراسان ظاهر شد، و توروسلم را بکشت . افریدون تاج برسر او نهاد در حال بمرد، ملک از دست فرزندان ایشان برفت. بروایت طبری ملکی پیدا شد از فرزندان حام بن نوح . نام او کوش ( ۱ ) ، اقلیم بابل بگرفت، و او بت پرست بود و مدت ملک او چهل سال بود. پس بمرد و ملک به پسر او رسید کنعان نام ، برضلالت پدرخود ، و او نیز بدوزخ رفت ، او را پسری ماند نمرود (۲)