32

مرض و آرامگاه بابر

از کتاب: ظهیرالدین محمد بابر

به تصریح گلبدن بیگم : بابر همایون را از همه اولاد خود دوست تر داشت وچون او در اوائل سال ۹۳۷هـ ۱۵۳۰م بیمار شد ، بابر سخت پریشان گردید وبر دورادور بسترش گشتی و گفتی : خدایا! اگرجان مرا دربدل جان همایون می پذيري جان مرا بیگر!

بعد ازین همایون افاقه یافت، ولی خود بابر به بيماري صاحب فراش گشت و چون طبیبان اور ا دیدند گفتند که این مرض اثر همان زهر است که ما در سلطان ابراهيم لودي بوسیله احمد چاشنی گیربدو خورانده بود.

بابر در اواخر عمر ش میگفت که من پادشاهی به همایون میگذارم و میخواهم در باغ زرافشان گوشه گیری کنم چون تندرستی خود را بکلی از دست داد بود، بنابرین همایون را رسماً به جانشینی خود بر گزید و چانچه گذشت بتاریخ دوشنبه ۵ جمادي الاولى (۹۳۷ هـ) در همان چهار باغ زرافشان کنارجمنا (رام باغ) درگذشت و در همانجا دفن گردید که از طرف باز ماندگان او مبلغ پنچ لک درآمد بیانه وسيگري وقف مزار او بود ، و قاریان و حافظان قرآن همواره برین مزار قرآن می خواندند و پنچ وقت نماز جماعت بر پا میساختند . و محمد علی عسس(؟) متولی این مزار بود. 

نعش بابر تا سال ۹۴۷ هـ ۱۵۴۰ م که همایون در هند پادشاه بود در همین جا مدفون بود ، چون در رجب همین سال همایون از شیر شاه شکست خورد و به امرکوت سند رسید و بعد از آن به ایران رفت همان بی بی مبا رکه یوسفزئي زن بابر (بقول گلبدن بیگم : افغانی آغاچه ) بقاياي عصام وهيكل اورا به کابل انتقال داد و در قسمت علياي باغی که بنام او شهرت دارد مدفون ساخت و محمد قاسم فرشته گوید: که این باغ بقدمگاه حضرت رسول (صلعم )مشهور بود.


چون بعد از بابر تا فتح نادر شاه افشار مدت زیاده از یک قرن، کابل در دست اخلاف او بابریان دهلی بود ، این آرامگاه و باغ در کمال طراوت و آبادانی بود، ولی به تصريح عبد الحميد لاهوري به موجب وصیت بابر بنائی بر سر او ساخته نشد. 

بقول همین مورخ باغ بابرشاه ، ۵۰۰ گز طول و پانزده مرتبه داشت که ارتفاع هر مرتبه از دیگری سی گز بود ، و به حکم جهانگیر در مرتبه پانزده هم این باغ بر قبر رقیه سلطان بیگم بنت هندال میرزا چبوتره خردي از سنگ مر مر نصب شد در حدود ۱۰۱۶ هـ ۱۶۰۷م ) .

( در عصر شاه جهان) این باغ رونق افزونتری گرفت و یک مرتبه ۱۵ هزار روپیه و بار دیگر هم در سال نزدهم جلوس خویش (۱۰۵۶ هـ ۱۶۴۶ م) دو لک و پنجاه هزار روپیه بر و ضۀ بابر و دیگر باغ هاي کابل صرف کرد. که از ان جمله مسجدی کوچک از سنگ مرمر در مرتبۀ پایان قبر بابر در مدت دو سال بمصرف مبلغ چهل هزار روپیه به اتمام رسانیده و دوازده آبشار باغ را با حوض هاي آن از سنگ مرمر کابل بساختند اکنون در باغ بابر نوشته هاي ذيل بالاي قبور وابنيه موجود است:

۱ - قبر بابر شاه :

بريک روي لوح مزار بابر شاه که یک و نیم متر ارتفاع و نیم متر عرض دارد واز مرمر سفید است بخط بسیار خوب نستعلیق درشت و زیبا نوشته اند :


بطرف اندرون :

سطر (۱) يا سبحان يا ملک يا فتاح باعدل ياقدوس 

(۲) الله اكبر

(۳) لا اله اله الله محمدر سول الله

(۴) پادشاهی کز جبین شتافتی نورالله 

(۵) آن ظهیر الدین محمد بود بابر پادشاه 

(۶) باشكو و دولت واقبال و عدل و دادو دین

(۷) داشت از توفیق و فیض وفتح و فیروزي سپاه 

(۸) عالم اجسام را بگرفت و شد روشن روان

(۹) بهر فتح عالم ارواح چون نور نگاه

(۱۰) وشد چوفر دوسش مکان ، رضوان زمن تاریخ جست

(۱۱) گفتمش: "فردوس دایم جاي بابرپادشاه " ۹۳۷ هـ


بطرف بيرون :

(۱) يا الله يانور یا فیاض يا غفار يا رحيم

(۲) يا ارحم الراحمين

(۳) از فیض عنايت بيغايت الهى 

(۴) وقتی که بزیارت روضۀ منورۀ

(۵) حضرت فردوس مکانی

(۶) ظهير الدين محمد بابر پاد شاه 

(۷) غازي ابو المظفر نور دین محمد 

(۸) جها نگیر پادشاه ابن حضرت 

(۹) عرش آشیانی جلال الدین محمد 

(۱۰) اکبر پادشاه غازي کامجو گردیدند 

(۱۱) این لوح فرمودند سنه ۲ جلوس 

(۱۲) جها نگيري مطابق ۱۰۱۶ هجري.