گزیو و تمران
تمران ازبلاد معروف غوربود،که درعصرآل شنسب مشاهیر زیادی ازآنجا برخاسته ومنهاج سراج درموارد زیاد ازاین شهرذکرمی نماید،بسال (۶۱۸ه) خود مولف از تمران بغورآمد،وچنانچه گذشت بلاد تمرآن را دراطراف وشعاب کوه ورشك قرارمی دهد.حدودالعالم تمران را بحدود رباط کروان از ناحیت خراسان ضبط کرده و گوید: که مهترآنرا تمران قزنده خوانند (۴) درطبقات ناصری اسمای بسی ازرجال
(۱) اراضی خلافت شرقی،ص ۴۱۵ (۲) رجوع شود به تاریخنامه سیفی هروی طبع کلکته (۳) تاریخ افضل، ص ۱۰۳ طبع تهران (۴) حدود العالم ، ص ۵۹
(۳۴۲) گزیو و تمران تعلیقات
معروف این شهربنظرمی آید مثلا: ملك قطب الدین یوسف تمرانی،ملك قطب الدین یوسف تمرانی،ملك سيف الدین مسعود تهران،ملك تاج الدین تهران، ملك ناصر الدين تمرانی از ملوك و سلاطین معروف سلطان غیاث الدین محمد سام.
راجع بموقعیت جغرافی تمران همین قدر گفته می توانیم: که ازعبارات منهاج سراج (از تمران بطرف غوربازآمده شد) چنین برمی آید که تمرآن خطه ای بود ما سوای غور، یعنی از حدود غوردرآن وقت بیرون بود،و درجای دیگرگوید: که این کاتب درشهورسنة ثمان عشروستمائه خدمت او(ملك ناصرالدین ابوبکر) رابولايت گزيو وتمران دريافت.وازین عبارت هم میتوان فهمید،که گزيووتمران بیم نزديك، واقلا بيك سوى غوربودند.
گزیورا اکنون گزو بکسرة اول و فتحه دوم تلفظ می کنند،وگزاب می نویسند،و درتشکیلات موجوده به حکومتی روزگان شمالی قندهارمربوط و بغرب اجرستان (و جیرستان تاریخی) واقع است، بنا برآن گفته می توانیم، که تمران هم طرف جنوب شرقی غور،ودرجنوب غرب غزنه واقع بود،ومساکین کنونی قبايل تيموری را که باطرف غرب غورواطراف غربی افغانستان است نمی توان بطور قطع ویقين عبارت ازتمران تاریخی شمرد،چه تصریحات مورخین آن را بطرف شرقی غوراشارت نمی کند.
درتاریخ سه به نام دروی نیز رجال تمرآن مذکورنند، مانند حسن بزرگ تمرانی (۴) وغيره. در بهارسال ۱۳۳۶ نویسنده این سطورراسفری به صفحات جنوبی غورافتاد،و(گزیو) و(تمران) و( تمزان) و( اکجران) را دیدم دراین مناطق کوهستاني و دره های صعب المرورآثاروعلایم ابنیه کهن تاکنون نمایان است.
(گزیو) درجنوب شرقی غور بين جبال شامخ بردوکناردریای هيرهند افتاده وشهرکهنه آن تا کنون پدیداراست.
بطرفي غرب گریویعنی درصفحات جنوبی غور،وملتان، و تمران و تمران کجران به یک سلسله مقارن مجری درپای هیرمند واقع اند، که جبال شامخ این مناطق را احاطه می کند،همه این نقاط عبارت ازکوهساردره های شاداب و پرجنگل و چشمه ساراست،وآثار بلاد قديمه و قلاع که من درموارد متعدد بنظرمی آید.