32

ابراهیم الخلیل صلوات الله علیه

از کتاب: طبقات ناصری (جلد ۱/۲) ، فصل اول ، بخش انبیاء
01 January 1280

بن                       بن

اسماعیل النبی علیه السلام        اسحاق النبی علیه السلام

این ده خصلت سنت ابراهیم خلیل علیه السلام است: آب دردهان کردن، مسواک کردن، و آب در بینی کردن، و موی

لب باز کردن، فرق سر شانه کردن، موی زیر بغل کندن،موی عانه پاک کردن، موی قفا تراشیدن، استنجا پاک کردن 

الواجبات عشرخصال، حمس فی الرآس: المضمضه والاستنشاق والسواک(۵)

__________________________________________________________________

(۱)اصل: قصص فاریابی (ر:۱) .

(۲) کذا – ولی صحیحآن مطابق بروایات مورخان در طبقه (۵) مبحث نمرود خوانده شود.

(۳) در تاریخ سیستان ۴۳ نام مادر ابراهیم بنت ثمراست. 

(۴)سمج چوتند، زندان دزدان که زیر یا بالی کوسازند ( فرهنگ نوبهار ) ته خانه زیر زمین (لطایف)

(۵)خصلت دهم در اصل نسخه نیامده، شاید کاتب آنرا ننوشته باشد 




 (۲۶)                              طبقۀ اول                                                   انبیاء

وقص الشارب، و فرق الشعر.و خمس فی الجسد: تقلیم (۱) الاظفارو نتق الابط (۲) و حلق العانه (۳) والجیاد

والاستنجاء بالماء. 

چنین روایت کردند: که نمرود، درمدت چهل سال وهفت هزار کودک به جهت ابراهیم کشته بود، ابراهیم چون سیزده

ساله شد، ناگاه پدر اورا بدید، از مادر ش پرسید که این کیست ؟ گفت: پسرتو ابراهیم ، از خوف نمرود متآمل شد 

ابراهیم درغار با مادر در مناظره شد، و با پدر به جهت بتان مناظره شد، و با قوم به جهت کواکب مناظره شد، با

نمرود به جهت شکستن بتان مناظره شد. پس تدبیر سوختن ابراهیم کردند. نمرود بفرمود: تا در دامن کوهی به جهت

آتش موضعی ساختند، شست گز درازی، به جهت او چهل روز آنرا به هیزم پرکردند، و آتش در زیر آن درزدند،

ابلیس ایشانرا تعلیم منجنیق داد، تا ابراهیم را در آتش انداختند، مدت هفت روز، چون برآمد، نمرود بر جای بلندی

رفت، ابراهیم را بسلامت دید، مادر و پدرش را فرمان داد، تا او را آواز دادند، چون نظر کرد، موئی بر اعضاء

مبارک او تغییر نپذیرفته بود، او را بیرون آوردند، و دست از ایذاءاو بداشتند. و بعضی گفته اند: صرحی بساخت، و

درمدت چهل سال، هشت هزار پایه در بالا برد چون بر آنجا رفت، تا به آسمان جنگ کند، جبرئیل بانگ بروی زد،

صرح خراب شد، نمرود هلاک گشت، و مدتعمر و ملک او دویست و هفتاد سال بود، و بروایتی بر پشت کرگس به

آسمان قصد کرد، از آنجا فرود افتاد، هلاک شد. مهتر ابراهیم بسلامت ماند، بروایتی پشه در بینی او رفت، هفت سال

در رنج و زحمت آن درماند، عاقبت هلاک گشت.

مهتر ابراهیم علیه السلام، بعد از بیرون امدن از آتش، دختر عم خود ساره بنت هرمس ناخور (۴) را بخواست، برادر

زاده او لوط بن هارون (۵)

_______________________________________________________________

(۱)اصل: تعلیم، ولی تقلیم بمعنی بریدن ناخن در دست است 

(۲)نتق الباب: کندن موی بغل 

حلق العاله: تراشیدن زیر ناف. جیاد جمع جید بمعنی گردن (۳)

(۴)مسعودی ۱ :۳۵: ساره بنت بتوایل ابن ناحور. اصل: ناجور

مسعودی: لوط بن هاران بن تارح بن ناحور وهو ابن اخی ابراهیم (۵)



 (۲۷)                              طبقۀ اول                                                   انبیاء

آزر علبه السلام بدو ایمان آورد، پدرخود را با ایمان خواند، اجابت نکرد، و او درآن وقت هستاد ساله بود، و بیک

روایت ابراهیم وساره و لوط، چهار کس هجرت کردند، ساره را در صندوق کرده ، بیرون آوردند، باج با نان باج طلب

کردند، درصندوق را بگمان مال بکشادند که قماش است چون ساره را بدیدند خواستند، که نمرود را خبر کنند، حق

تعالی میان زبان ایشان اختلاف پیدا آورد ببلبله اللسن (۱)، آن بلا در ابابل بدان سبب نام شد، و ابراهیم از آنجا نقل کرد،

بشام رفت بزمین فلسطین، پس چون حق تعالی بیست صحیفه بوی فرستاد شریعت مهتر نوح را به شریعت وی، منسوخ

گردانید، و ده سنت که بردین ماست، بر وی فرض بود،و او خود را بعد از هفتاد سال به تیشه ختنه کرد، بر روایتی

بعد از هشتاد سال و اعزاز مهمانان بر وی فرض بود، روزه و نماز و حج و همه. بمزرعه حبرون که ملک او بود،

بحکم شرعی (۲) دفن کردند، و تا بدین عهد مایده اولاد او برقرار است، حق تعالی این پادشاه عالم عادل نیکو سیرت

عالم پرور را سالها بسیار باقی دارد ، آمین ورب العالمین.