111

گونه های فعل از نگاه معنا

از کتاب: زبان د آری
فعل از نگاه معنا به چند دسته جدا می شود ، بدین گونه :

  •  فعل مثبت و فعل منفی
  •  فعل لازم و فعل متعدی
  •  فعل معلوم و فعل مجهول
  •  فعل اصلی و فعل معاون

فعل مثبت و فعل منفی :
فعل مثبت مفهوم شدن ، بودن ، انجام دادن وانجام یافتن را دربردارد؛ درحالی که فعل منفی ضدآن است و ازنشدن ، نبودن خبرمی دهد، مانند : میلاد می خوابد . هوا گرم شد . پروانه پرید .فعلهای منفی مانند: او خواب نشد ، هوا گرم نشد، پروانه نپرید .

فعل نا گذرا وفعل گذرا یا فعل لازم و فعل متعدی :
فعل ناگذرا آن است که معنایش به فاعل یا کنشگر تمام شود یعنی به مفعول یا کنش پذیر نمی گذرد. اگر بگوييم :
فرید خوابيد .معنای اين جمله تمام است و فعل خوابيدن لازميست واگربگوييم که : فرید شکستاند . مفهوم اين جمله تمام نيست تا نگوييم چی را شکستاند. اين فعل گذرا یا متعديست .

فعل متعدی آن است که معنايش از فاعل به مفعول یا کنش پذیر می گذرد .مفعول آن واژه ایست که به پاسخ چی را و کی را گفته می شود ، مانند :چی را شکستاند ؟

فعل معلوم و فعل مجهول :
فعل لازم همیش به صورت معلوم و فعل متعدی به دو صورت معلوم و مجهول به کار می رود . در فعل مجهول ، فاعل معلوم نيست .، مانند :کتاب خوانده شد ، گپ گفته شد .

فعل اصلی و فعل معاون:
فعل اصلی آن است که به تنهایی معنای کامل داشته باشد. فعل معاون آن است که برای گردان فعل دیگری مدد گار می گردد، چنان که : در رفته بودم، رفتن فعل اصلیست و بودن معاون . در آورده نتوانستم ، آوردن فعل اصلیست و نتوانستن فعل معاون .

وجوه فعل یا ساخت فعل :
ساخت فعل نظر به اقتضای جمله وجه نامیده می شود . وجه یا ساخت فعل نظر به جمله چهار گونه است :

  • اخباری
  • امری
  • التزامی
  • وصفی

وجه اخباری :
تمام ریختهای فعل که از شدن یا نشدن کاری ، بودن یا نبودن ، شدن یا نشدن حالتی خبر می دهند وجه اخباری اند .

وجه امری :
فعل امر يا وجه امری چنان است که تقاضای شدن کاری يا پذيرفتن حالتی را نشان می دهد . گونۀ منفی آن يعنی نهی يا خواست اجرا نشدن کاری ، نيز در شمار وجه امری فعل می آيد . به اين مثالها بنگريد : بخوان ، برو ، مرو ، در زبان گفتار نرو ، نخوان و نیا ( ازآمدن) .

وجه التزامی :
وجه التزامی آن ساخت فعل است که باید و شاید لازم دارد، هم در زمان گذشته به کار می رود و هم در زمان آینده ، یعنی هم فعل مضارع وجه التزامی دارد وهم فعل ماضی.

وجه التزامی واقع شدن فعل را نشان نمی دهد ، بل که آرزوی وقوع يا حدس و گمان دربارۀ وقوع فعل را بيان می دارد ، چنان که دراين جمله ها : می خواهم مکتب بروم . بايد مکتب بروم .شايد مکتب بروم . وجه التزامی زمان آینده اینها اند:ـ ببینم ، بخوانم ، بگویم ، بشنوم ، بروم و . وجه التزامی زمان گذشته ، خواست و گمان وقوع فعل را درزمان گذشته نشان می دهد ، مانند : او اين گپ را بايد گفته باشد .
رامين اين کتاب را خوانده باشد .کاش دوستم از سفر آمده باشد . اگر نامۀ مرا گرفته باشد ، جواب می نويسد .
وجه وصفی : وجه وصفی فعل که فعل وصفی هم نامیده میشود ، از پیوستن مادۀ ماضی با« ه » ساخته میشود ، مانند : خورده ، نوشته ، خوانده ، رفته. درزبان گفتار ونوشتار غالبا با وجه وصفی فعل « شده » را افزوده گفته شده ، خوانده شده ، ديده شده ، نوشته شده را می سازند .