ترقی زراعت

از کتاب: افغانستان ، فصل سوم ، بخش مدنیت اوستائی

دوره ویدی تاریخ کشور ها روی هم رفته دوره ایست که مالداری و زراعت هر دو در آن معمول بوده ولی مال داری نسبت به زمین داری و زراعت ترقی و عمومیت داشت تا جائی که از روی سرودهای ویدی معلوم میشود و در فصل دوم شرح یافت باشندگان آریانا در عصر ویدی بیشتر مردمان مالدار بودند و مالداری به اندازه ئی در زندگانی آنها دخالت داشت که تشکیلات اجتماعی آنها هم به اساس اغیل و چراگاه و غیره صورت گرفته بود (صفحه ۱۱۶ ۱۱۵) و علت آنهم واضح فهمیده میشود زیرا بیشتر وقت مردم در حرکت و جنبش و مهاجرت و انتخاب اراضی به دو طرفۀ هندوکش سپری شد. اگرچه آریاها بعد از ورود به بخدی مدت طویلی را در آنجا سپری کردند و حیات آنها مراتبی را پیمود و حتی به مدارج بلند ترقی رسید ولی باز شروع مهاجرت و پراگنده شدن آریاها به دو طرف هندوکش و مهاجرت بعضی شاخه ها بطرف شرق و غرب تقریباً وضعیت چادر نشینی را برای چندی روی کار آورد و این زندگانی بیشتر به تربیۀ حیوانات مساعد بود. بهر حال با شروع عصر اوستائی مهاجرت هائی که به خاک های هند و فارس بعمل آمد خاتمه یافت و کسانیکه در داخل آریانا باقی ماندند همه در نقاط مختلف مسکون و مستقر شدند و زندگانی از مرحله مالداری بیشتر بطرف زمین داری و کشت و کار میلان پیدا کرد و این قدم دیگری است که آریاهای مقیم دو طرفۀ هندوکش در راه ارتقاء و مدنیت گذاشتند و این وضعیت در دورۀ اوستائی تاریخ ملی کشور ما خیلی ها انبساط یافت و به اندازه ئی عمومیت پیدا کرد که عامل ممیزۀ خاک و باشندگان کشور ما با سرزمین بیگانه و بیگانگان گردید. اهمیت زراعت و کشت و کار و دهقانی و بزر حبوبات و غرس اشجار نسبت به سرود ویدی در اوستا بیشتر نشان داده شده و حتی گفته میتوانیم که فرگاد یا باب سوم "وندیداد" سراسر وقف امور زراعتی میباشد و از محتویات آن دیده میشود که اوستا چه اهمیت بزرگ برای بزر حبوبات و غرس اشجار و کشیدن نهرهای آبیاری و غیره امور زراعتی قایل شده بود چون آئین اوستائی به اساس ستیز قوۀ  نیک و بد گذاشته شده بود سر سبز گردانیدن زمین و کشت و کار هم یکنوع مقابله با گرسنگی و قحطی بود لذا آریاهای عصر اوستائی از روی وظایف مذهبی به انبساط زراعت و کشیدن نهرها و غرس اشجار و بزر حبوبات مکلف بودند و در اثر مراعات همین قوانین بود که خاک های اوستائی یعنی ولایات آریانا هر کدام سر سبز و خرم و آباد شده و در متن اوستا به صفت "زمین اعلی" یادگردیده است. در گاتهای اوستا طبقۀ دهقان و زراعت پیشه به کلمۀ "ورزن" یاد شده که در آن ریشه "ورز" مهم و قابل یاد داشت است زیرا از آن کلمه "برز" و "بزر" عرض وجود کرده و با الحاق کلمۀ "گر" از آن برزگر و "بزرگر" ساخته اند و کلمۀ اخیر در پښتو معمول و مروج است و بر دهقان اطلاق میشود.