حارث محاسبی
(تولد۱۶۵ه / ۷۸۶م) وصال (۲۴۳ه/۸۵۷م):او اهل کلام بود او در ابتدا مذهب شافعی داشت ، معتقد بود که باید از شیوه استد لال استفاده کرد و خود نیز در بحث هایش با معتزله روش ایشان را بر گزید پیش رو عشاعره بود او نیز مانند امام غزالی در کلام مهارت کسب کرده و بعدا به تصوف روی اورده بودند. کتاب وصایای محاسبی که خود الگوی المنقد غزالی بود شرح حوادثی است که باعث انقلاب درونی او گردید. نخستین چیزی که او را سخت تحت تاثیر قرار داد انشعابات مذاهب اسلامی بود که هر یک مدعی بودند که راه نجات منحصر باوست . حارث بخش اعظم از عمر خود را صرف یافتن راه روشن و طریق حق در میان این اختلافات کرد او میگوید :«زمانیکه از معاشرت با اعیان گونه خسته شدم ! از برای رهنمایی خود به علم و کتاب و سیره رسول الله (ص) پرداختیم و اجماع امت را معلوم کردم که هوا پرستی شخصی را از دیدن راه حق محروم میسازد و او را به گمراهی می برد.« ۴۲۸ همین اعتقاد بود که موجب شد به محاسبه نفس بپردازد ( و از همین روست که اورا محاسبی خوانند)۴۲۹ حارث به رغم اینکه توبه کرده و راه باطن در پیش گرفته بود بر خوردار با تصوف روش عقیلی او بود جنید بغدادی از شاگردان مشهورش بود و اکثرا در مناظره های شیخ شرکت داشت که نتیجه این گفتگوی ها در یاداشت کرده بشکل کتاب در می اورد.*۴۳۰. در اینجا ما تصویر یکی از مشایخ بزرگ صوفیه را مشاهده میکنیم که بر خوردش با موضع خود (تصوف) مانند بر خورد یک محقق و متفکر بر خوردیشت عقلی . یکی از خدمات محاسبی به تصوف تعاریفیست که از مقام و حال کرده رضا را از جملۀ احوال به شمار اورده است از نظر او مقام مرتبه خاص است که سالک پس از سعی و تلاش لازم کسب میکنند و این اکتساب مستلزم گذاردن همه حقوقی است که به آن مرحله تعلق دارد . اما حال چیزیست از پرتوی فضل خداوند و لطف او بدون تحمل رنج مجاهدت که نصیب سالک میشود.*۴۳۱