32

شاهی کامران در افغانستان

از کتاب: تاریخ افغانستان در عصر گورکانیان (تیموریان) هند ، فصل دوم

اما قضیۀ کابل و حکمرانی افغانستان درین موقع چنین بود که کامران و عسکری براه پشاور بکابل رفتند و در آنجا خود را تقویه بخشیدند، و به حکمران بدخشان سلیمان میرزا تکلیف اطاعت نمودند ولی سلیمان قبول نکرد، بنابران کامران از کابل به بدخشان رفت و در موضع ناری (نارین) با سلیمان جنگ کرد، چون سلیمان خود را در خور مقاومت ندید، تسلیم گردید و سکه و خطبه را بنام میرزا کامران خواند و کامران پس بکابل آمد، چون قراچه خان حکمران قندهاری نمی خواست قندهار زیر تسلط کامران رود، بنابران کابل میرزا هندال را به با موکب همایون به روهری سند رسیده بود، تشویق نمود تا بقندهار بیاید، هندال هم روی بدانسو نهاد و قراچه خان قندهار آمد و هندال و قراچه را در آنجا محصور ساخت، تا که بعد از چهار ماه هندال به کامران تسلیم شد و کامران از طرف خود عسکری را به حکمرانی آنجا گماشت ,‌‌‌‌‌و شهزاده هندال  را با خود بغزنین برد و از آنجا در کابل منزویش ساخت و حکمرانی بدخشان و غزنی و قندهار و کابل بر کامران مسلم آمد و سکه و خطبه را بنام خود خواند و بعد از چندی معمورۀ جوی شاهی که بعد ازان بجلال آباد مشهور شده به هندال داده شد.(۱۱) 

درین وقت حکمرانی بدخشان سلیمان میرزا باز دم از مخالفت زد و کامران در اندراب با وی مصاف داد و اورا در قلعۀ ظفر (مرکز بدخشان) متحصن ساخت و در (۱۷) جمادی الثانی ( ۹۴۸ه‍) بدخشان را فتح تماما ضمیمۀ مملکت خود نمود(۱۲) و باین صورت قسمت شرقی و جنوبی و شمالی افغانستان بتصرف کامران در آمد و فرمانروای بلا معارض این دیار گشت.