138

معلومات و درجه تحصیلات سنائی

از کتاب: احوال و آثارحکیم سنایی

سنائی یکی از بزرگترین علمای عصر خود بود در حکمت و فلسفه صفت استادی داشت علم کلام را نکو میدانست و چنانچه از حدیقه بر می آید در تفسیر قرآن و اصطلاحات این علم مهارتی بسزا داشت (1)

و در حدیقه چندین جا آیات قرآن را تفسیر کرده و منظوم ساخته است. در اخبار و احادیث نبوی نیز معلومات کافی داشت، در حدیقه قسمتی از احادیث نبوی  را یاد کرده و آنرا بقالب شعر در آورده است.

در علوم ادبیه نیز از قبیل صرفُ نحو و عروض دارای مطالعات و معلومات وسیعی بود و اکثر در اشعار خود به اصطلاحات این علوم تلمیحات زیباړی نموده دریکی از قصائد خود گفته :

نشنیدند آنچه من گفتم 

علم نحو و عروض و شعر و حکم

لاینصرف توئی ز بزرگان روزگار 

اینک بنام خویش مراین را دلائلی

در دیوان شعرای عرب علم داشت خودش نیز اشعار عربی گفته و چند جا در اشعار خود از بحتری و قصائد سبعه مکرر یاد کرده است:

در تایخ قبل از اسلام نیز اطلاع داشته بود در حدیقه وقتی که مرگ را تعریف می کند و بی وفائی دنیا را نکوهش می نماید به تفصیل از جهانگیران و ناموران قبل از اسلام صحبت میکند.

زان ملوک عجم که در تاریخ

بخردان راست موجب تو بیخ 

زان سخن های ملک کیخسرو

رستم و زال و نیرم و جم و زو

------------------------------------------------------------------- 

(1)درحدیقه می گوید بهر یک مشت کودک از وسواس نامش اعشار کرده و اخماس کرده منسوخ حکم هر نساخ نشده در علوم آن راسخ

زان خبر های آل ساسانی 

راندن کام دل به آسانی 

حکیم سنائی یکی از اطبای بزرگ عصر خود محسوب می شد و در این علم مهارتی بسزا داشت در حدیقه فصلی جداگانه  و مفصلی در این باب کشوده است واولا در ضمن چند بیت از اطباء ناقص که از علم طب واقفیت پوره ندارند و علاج آن ها موجب آزار دیگران واقع میشود و طبابت را مایۀ جمع مال و پیشبرد اعراض شخصی خود قرار می دهند مذمت می نماید و برای خیر جامعه و حفظان صحت عمومی و دلسوزی از مریضان از این چنین اطباء بحضرت خداوند پناه می برد و می گوید:

وای آن کس که هست حاجت مند

به چنین قوم کور بی در و بند

ای خداوند از این چنین حکما

خلق را کن بفضل خویش رها 

چون جهان شد زفعل شان ویران

خلق رازین بدان بجان برهان 

سنائی طبیب کسی را می داند که اصول طب را مکملا تحصیل کرده باشد از ریاضیات و طبیعیات آگاه باشد اسرار علمی و عملی طب را بداند.

باز مردی که وی طبیب بود

در سخن صادق و ادیب بود

از ریاضی برد بدانش راه

وز طبیعی بود به وجه آگاه

بیند احوال علت و امراض

داند اسباب جوهر و اعراض 

و در حدیقه علل و امراض را تقریبا در شصت بیت تفصیل داده است که این همه به طبابت و مهارت او در این علم شهادت می دهد.

سنائی در علم نجوم نیز معلومات کافی داشت و با این که این علم را محل اطمینان قرار نمیداد  و آنرا ژاژ خائی می دانست و آسمان پیمایان را باده پیمایان میگفت.

همه در راه حکم خود را یند

بسر می که ژاژ می خایند 

غافلند این منجمان از کار

نیست در کار شان دل بیدار

همه باد است حکم باد انگار

تو زاحکام خیره دست بدار 

سخن فال گر ندارد سود

باد پیموده  کاسمان پیمود

با این هم در حدیقه بحث مفصلی از اصطلاحات این علم نموده از قبیل صفت افلاک ، صفت بروج، سعادت و نحوست، شرف در بالف هبوط و صعود، زوال و تسویه و (وغیره) و در اکثر قصائد مدحیۀ خود نیز اصطلاحات این عبم را آورده است.

حکیم علاوه از علوم فوق علم تعبیر رویا را نیز میدانستس و در حدیقه تقریبا صد بیت در این علم آورده و تشریحات بسیطی در این باب داده است.