32

فریغونیان (حدود ٢۵۰ تا ٣۱۰هجری)

از کتاب: تاریخ مختصر افغانستان (جلد ۱) ، فصل سوم ، بخش دورۀ مستقل اسلامی
23 August 1967

این دودمان در عصر سامانیان و غزنویان در گوزگانان حکمرانی داشتند و روابط دوستی را با هر دو خانوادۀ سلطنت حفظ میکردند،  و شاهان صلح دوست و علم پرور و دانشمند بودند،  سرحد حکومت شان شمالا دریای آمو و جنوباً غرستان و غور و تالقان (نزدیک رباط کروان) تا حوالی زمینداور و هیرمند بود،  که در غور حکمرانی بنام غور شاه زیر دست فریغونیان بودی،  خود گوزگان بر حوالی سرپل موجوده اطلاق شدی و این دودمان از نسل شاهان قبل الاسلام (گوزگان خداة) مربوط رباط فریغون بودند که بقول مقدسی بفاصله راه یکروزۀ  اندخود (اندخوی کنونی)  و کرکی واقع بود. و کلمه افریغ در اعلام قدیم این سرزمین تا خوارزم بنظر می آید از خود فریغون سر سلسله این خاندان معلوماتی نداریم،  جز اینکه بقول العتبی در حدود قرن سوم هجری در نواحی رباط افریفون میزیست،  اما فرزند او احمد بن فریغون نخستین مردیست که در تاریخ دورۀ اسلامی ازین خاندان او را میشناسیم،  نرشخی گوید:  بسال (٢٨٧ه - ٩۰۰ع) که امیر اسمعیل سامانی با عمرولیث صفاری در بلخ مصاف داد، امیر احمد فریغونی از طرف عمرولیث حکمران بلخ نیز شناخته شد.  قابوس نامه او را مالک بسی از گله های اسپان میشمارد،  که روزی هزار کرۀ ارزق می آورد،  و این سخن مبالغه نیست،  زیرا مردم آن سرزمین تا کنون به گله داری اسپ مشهورند. 

دیگر از حکمداران این خاندان ابوالحارث محمد بن احمد است که ما او را از کتاب جغرافی قدیم زبان دری حدود العالم میشناسیم او حکمدار علم دوست بود،  و کتاب مذکور بسال ٣٧٢ه- ٩٨٢ع) به وی تقدیم شده بود،  و در ریعان اقتدار این خاندان حکمرانی داشت،  و اصطخری در حدود (٣۴۰ه- ٩۵۱ع) از او ذکری دارد،  و بقول بارتولد بسال ( ٣۶۵ه- ٩٧۵ع) دختر خود را به شاه جوان سامانی نوح بن منصور داد،  و بعد از (٣٨۰ه- ٩٩۰ع) بقول العتبی نوح بن منصور او را به پیکار فایق طلبید ولی شکست خورد.  ابن اثیر گوید که بسال (٣٨٣هجری) نوح از خراسان به گوزگانان آمد،  و ابوالحارث بدو پیوست و بسال (٣٨۵هجری)  که سبکتگین با فایق مصاف داده بود،  ابوالحارث به کمک سبکتگین بهرات آمد،  و در همین اوقات بقول العتبی دختردیگر خود را به محمود پس سبکتگین داد،  و یک دختر سبکتگین را به پسر خود ابوالنصر احمد بن محمد نکاح کرد. و بسال (٣٨۶ه- ٩٩۶ع) چون سبکتگین در گذشت،  همین ابوالحارث بین محمود و برادرش اسمعیل صلح کرد و با محمود به غزنه رفت و بسال ( ٣٨٩ه-  ٩٩٨ع) محمود گرفتاری اسمعیل را نیز به ابوالحارث سپرد و این آخرین ذکریست از ابوالحارث در اوراق تاریخ. 

العتبی بسال (٣٩۴ه- ۱۰۰٣ع) ذکری از یکنفر بنام فریغون بن محمد دارد که محمود او را از بلخ به تعقیب آخرین شهزادۀ سامانی منتصر بحدود اندخود و مرورود فرستاده بود ولی تحقیقی از احوال او در دست نیست اما شخص دیگر از این خاندان ابونصر احمد بن محمدابوالحارت است که بقول العتبی و گردیزی والی گوزگانان بود،  بسال (٣٩٨ه- ۱۰۰٧ع) در جنگ پل چرخیان بین قراخانیان و برادر محمود در قلب لشکر محمودی قیادت میکرد،  و بسال (٣٩٩ه- ۱۰۰٨ع) در جنگ بهیم نگر هند نیز با محمود همراه بود،  و بسال(۴۱۰ه- ۱۰۱۰ع) از جهان رفت.  بیهقی در حوادث سال ( ۴۱۰ه-  ۱۰۱۰ع ) گوید که در همین سال محمود به جنگ های غور رفت،  ولی شهزادگان او مسعود و محمد بعمر ۱۴سالگی در زمینداور بمرافقت حسن نام فرزند امیر فریغون گوزگانان میزیستند.  چون درین سال امیر ابوالحارث مرده بود،  لهذا حسن فرزند جوان او از بطن دختر سبکتگین نامزد تاج و تخت گوزگانان بود،  ولی بیقین معلوم نیست که این حسن فرزند همان فریغون بن محمد بود یا فرزند ابونصر ؟ اما میدانیم که سلطان محمود بقول العتبی و عوفی دختر ابونصر فریغونی را برای پسر خود محمد گرفت،  و سرزمین گوزگانان را به ابونصر باز داد و ابومحمد حسن بن مهران را بکفالت امور آنجا باوی مقرر کرد،  گویا خطۀ  گوزگان بسال (۴۰٨ه- ۱۰۱٧ع) کاملا در تحت اقتدار غزنویان آمده بود،  و ناصر خسرو علوی درین بیت اشاره کرد:  

کجاست آنکه فریغونیان زهیبت او

زدست خویش بدادند گوزگانان را

باینصورت دودمان فریغونیان شاهان محلی شمال غربی افغانستان بودند که به پرورش علوم و عدالت و نیکنامی شهرت داشتند و به دربار آل فریغون علما و نویسندگان معروفی پرورده شده اند،  که از آنجمله اند: بدیع الزمان همدانی-  ابوالفتح بستی-  خوارزمی صاحب مفاتیح العلوم-  و مؤلف نامعلوم حدودالعالم. 


۱ - امیر فریغون (٢۵۰هجری) 

٢- امیراحمد بن فریغون (٢٧٩- حدود ٣٣٧هجری)                                                  ٣- ابوحارث محمد بن احمد (٣٣٧- ٣٨٩هجری)                                                    ۴- فریغون بن محمد (حدود ٣٩۴هجری)                                                              ۵- ابونصر احمد بن محمد (٣٩۰- ۴۱۰هجری)                                                      ۶- حسن بن ابونصر احمد ؟(۴۱۰هجری)