111

ضمیر یا جاگزین

از کتاب: زبان د آری
گاهی نام کسی بنابرپیدا بودن گرفته نمی شود . نمی گويند : شهرزاد آمد . می گويند که : او آمد .
يا می گويم : من به کمک شما حاضرم . يا می گوييم : ايشان چند روزی با ما بودند .
کلمه های او ، من ، شما ، ايشان و ما را جاگزین یا ضمیر می نامند .
به اين دو جمله بنگريد : سرور درباغ درخت شاند .
او فراموش کرد که آنرا آب بدهد . او وآن درجملۀ دوم ضمير ها اند که درجای اسم سرور ودرخت نشسته ا ند.
جاگزین واژه یی است که درجای اسم می نشیند. جاگزین چهارگونه است : شخصی ، اشاره ، مشترک و وصفی .
ضمیرشخصی شامل همه انواع ضمیرهای شخصی وضمیرهای ملکی( جدا و پيوسته ) می شود.
ضمیر شخصی که جانشین اسم آدمان می شود ، نشان دهندۀ متکلم یا اول شخص ، مخاطب یا دوم شخص ، غایب یا سوم شخص ، هم مفرد هم جمع می باشد ، بدینگونه :
من ، ما ، تو یا شما ( برای احترام ) ، شما ، او یا ایشان ( برای احترام ) ، ايشان .
جمع کردن شما به شکل شما ها یا شمایان و جمع بستن ما هم به شکل ماها یا مایان نادرست است.
درجمله گاهی ضمير مفعول واقع می شود . درآن صورت پسوند مفعولی « را » با آن می پيوندد ، مانند : اورا ، ايشان را و ازمن ، «نون » و از تو « واو » می افتد و مرا و ترا می شود .
گاهی می گوييم : دست من، وطن ما، خانۀ او، فيصلۀ ايشان ، سخن تو ، پيشنهاد شما
درچنين موارد من ، ما _ تو، شما _ او ، ايشان را جاگزینهای دارنده ناميده اند ، زيرا به جای اسم مالک يا دارندۀ چيزی جا می گيرند .
گاهی جاگزینهای دارنده به اسم پيوسته می باشند ، مانند :
ام در کتابم ، به جای کتاب من
ما درکتاب ما تغير نمی خورد
ات درکتابت ، به جای کتاب تو
تان درکتاب تان ، به جای کتاب شما
اش درکتابش ، به جای کتاب او
شان در کتاب شان ، به جای کتاب ايشان
اين ضماير که دارندگی را نشان می دهند ، جاگزینهای پیوستة دارندگی ناميده می شوند .
ضمیرهای مشترک (Reflexive Pronoun):
ضمیر مشترک نیز جانشین اسم انسانها میشود. و در زبان دری سه تا ضمیر مشترک داریم :
یکی خود، دیگری خویش ، و سومین خویشتن ، خود با ضمیر های شخصی برای تاکید می آیند .
براين جمله ها غور کنيد : من کار خود را تمام کردم . ما خودرا بالا تر ازديگران نمی دانيم .
ايشان دربارۀ خود چه می داند . تو خودرا اصلاح کن . به یاد باید داشت که خود جمع نمی شود و ازکاربرد خودها پرهیز باید کرد.
درجمله های بالا به جای خود ، خويش و خويشتن را هم می توان نشاند .
واژگان خود ، خويش و خويشتن درموارد يادشده ضماير مشترک اند ، که درعين زمان وظيفۀ تأکيدی نيز دارند .
ضمير تأکيدی مشترک « خود » با ضماير پيوسته نيز ، می پيوندد ، بدین گونه :
من خودم گفتم . ما خود ما گفتیم .
تو خودت گفتی . شما خود تان گفتید .
او خودش گفت . ايشان خودشان گفتند .
ضمیر اشاره frown emoticon Demonstrative Pronoun )
واژگان اشاره دوگونه اند ، يکی واژگان اشارۀ نزديک و ديگری واژگان اشارۀ دور .
واژگان اشارۀ نزديک اينها اند : این ، اینان ، اینها
واژگان اشارۀ دور ازاين شمار اند : آن ، آنان ، آنها
واژگان اشاره هر گاه با اسمها بیایند اسم اشاره نامیده می شوند ، مانند : این شهر و آن کشور و هر گاه در جای اسم بنشینند ضمیر اند ، مانند : کودکان را باید خوب پرورد ، زیرا آنان زینت باغ زنده گی اند . آنان ضمير است .گلها را نباید کند ، از دیدن و بوییدن آ نها باید لذت برد . آنها ضمير است .
ضمير وصفی یا صفت هنری (Epithet ) :
آن صفتهايی که به جای اسم می نشينند ، ضمير وصفی ناميده می شوند، مانند: درجملة
بلند قامتها را به تيم باسکتبال بگيريد ! واژة بلندقامتها و درجملة ازلايقها يک صنف جدا ساختند، صفت لایقها و درجملة بيماربايد زود پيش داکتر برود ، بیمار ، ضمیرهای وصفی اند که درشعرشناسی صفتهای هنری نامیده می شوند. دراين بيتهای بیدل : خوبان ، خوشدلان ، تنگ قبا ها ، نازنینان ، عریان تنان و خانه بدوشان زین صفتهای هنری اند.
کی بود یارب که خوبان یاداین بیدل کنند
کزخیال خوشدلان چون غم فرا موشیم ما
*
خوبان به تة پیرهن از جامه برون اند
درغنچه ندارند گل این تنگ قباها
*
می دهندم دل به هر آیین که می آیند پیش
نازنینان طرفه ره آورد پیدا کــــــــرده اند
*
گرامان خواهی زگردون سر به جیب خاک دزد
ورنــه رحمی نیست بر عـــریان تنان شمشیر را
*
بیدل غنیمت است که عمر جنون عنان
پا در رکاب خانه بدوشانِ زین دود