نورستان قدیم از نظر آئین

از کتاب: افغانستان در پرتو تاریخ

دردامنه های جنوبی هندوکش شرقی درحصص شمال غرب کابل وشمال جلال آباد بین مجرای رودخانه پنجشیر وکنردرغرب ومشرق ودامنه های هندوکش وسیاه کوه درشمال وجنوب یک سلسله دره های پرتاب وپیچ ویک سلسله کوها و قله های پرجنگل دشوارگذارافتاده که امروز بنام عام(نورستان)و80 سال قبل به اسم(کافرستان)یادمیشد.حصص شرقی این سرزمین کهستانی را(بلور)وقسمت های غربی آنرا(کتور)میگفتند واین تقسیمات را امروز به صفت نورستان لغمان ونورستان اسمار با نورستان غربی ونورستان شرقی میتوان ازهم متمایز نمود.

نورستان به مفهوم عام جغرافیائی دامنه های جنوب هندوکش شرقی را دربرمیگیرد وتنها علاقه ایست که تمدن وفرهنگ محلی هندوکش درآن تا اندازه زیاد مصئون ودست نخورده مانده.نورستان بعلت اقلیم کهستانی تقریبأ درتمام ادوارتاریخ سرپوشیده وکناره ماند وهم زندگانی منزویانه سبب شد که عرف وعادات ومعتقدات پارینه درآن جا مدت ها بهمان شکل وصورت اولیه وقدیمه خود دوام یابد.

درباب اصلیت نورستانی ها اراده و عقاید دانمشندان متفاوت است؛ ولی بعد ازتحقیقات هئیت مردم شناسی دانمارک ثابت شده است که مردمان چشم آبی وموخرمائی وسفید پوست وبلند قامت وباریک اندام این ناحیه باشندگان اصلی هندوکش بوده وازجمله آریاهای کوه نشین این دیارمحسوب میشوند.

نورستانی ها دردوره های باستان معتقدات وآئین مخصوص داشتند که اصل مبدا واساس آنرا باید در معتقدات اولیه کتله(هندواروپائی)و(هندوآریائی)تجسس نمود.ازاحتمال بیرون نیست که نورستانی ها در مراتب اولی حیات خود اقلأمانند آریاهای عصرویدی مجموعه ارباب انواعی داشتند که بیشترازعناصر طبیعی ترکیب شده بود؛ تا اینکه اصلاحات وتحولات دوره اوستائی زوراستری وحدانیت خداوندی را متداول ساخت.

دراثرتحقیقاتی که ازیکصد سال باینطرف جسته گریخته درباب معتقدات مذهبی نورستانی های قدیم بعمل آمده چنین مینماید که این کتله مردمان کهستانی هندوکش معتقد بیک خدای واحد بودند که وی را بنام(امرا)یاد میکردند؛ انفستن انگلیس می نویسد:"دین کافرها به هیچ دین شباهت ندارد؛ ایشان بوجود خدای واحد اعتقاد داشتند واورا(امرا)یاتسوکوی دگوری مینامیدند اما یکعده زیاد واصنام را که نماینده پهلوانان زمان قدیم میدانند ستایش میکردند.

این اصنام یا سنگی یا چوبی است ومذکرومونث دارد ومجرد یا سواربرمرکوبی نمایش میدادند.

جنرال کورت تذکرات"انفستن"را به نحوی که گذشت تائید میکند وخدای آنها را بنام(ایمرا)یا(امرمری)میخواند. موسیوبول لوی کوشو یکی ازدانشمندان فرانسوی درکتاب اسطوره های آسیائی مقاله ئی بحیث عنوان(اساطیرکافرها)راجع به معتقدان قدیم نورستانی ها نوشته که درآن نظریات نویسندگان فوق راشرح میدهد.

تاجائی که خود درنورستان از زبان نورستانی ها شنیده ویا درکابل ازنورستانی ها معلومات گرفته ام؛ این مسله محقق است که نورستانی ها درمعتقدات قدیم خود خداوند عالم وخالق کائینات را بنام(امرا)یادمیکردند وبه اصطلاح وبه زبان خوداورا(سوک میوک امرا)یعنی(امرای طلائی روی)میخواندند؛ اورا بشکل وصورت انسان ولی به تناسب فوق العاده بزرگ تصورمینمودند وتا جائیکه ازخلال گفتاراهالی و تحقیقات خاورشناسان معلوم میشود؛ بعد ازیک مرحله ئی به وحدانیت خداوند قائل بودند.البته درمراحل اولی حیات ارباب انواع متعدد داشتند بیشتررب النوع جنگ وپهلوانی درمیان آنها شهرت داشت؛ ولی با تحول زندگانی(امرا)بصفت خدای توانا وواحد درمعتقدات آنها جا گرفته وسائر آرا با انواع ومخصوصأ رب النوع جنگ به صفت کوچک تر درآمد.

مطالعه درمعتقدات قدیم نورستانی موضوعی است؛ متشکل واشکال کاربیشترازین ناحیه است که این مردم درزبان خودکتاب وآثارتحریری ندارند واز روزگاران گذشته جزافواهات چیزی باقی نمانده دریکی ازکتبی که درین ایام درمجله آریانا به تحشیه وچاپ آن مشغول هستم وبنام(جنگ نامه)یا(صفت نامه)درویش محمد خان غازی یادمیشود ودرحدود 400 سال قبل درزمان حکیم میرزا نواسه ظهیرالدین محمد بابرنوشته شده به نورستانی های(کتور)یا کافرهای قدیم نورستان لغمان که بیشتر درحصص علیای دره الیشنگ والینگارزندگانی داشتند؛ تئلیتی نسبت داده شده بنام های(باندا)(شروی)(لامانده)درجنگ که میان مسلمانان وکفارواقع شده،کفارهمیشه ازین استعانت جسته اند؛ولی ازمتن عبارت فهمیده نمیشود که این سه تن چه مقام وچه مفهموم مذهبی درمعتقدات قدیم اهالی کتورنورستان داشتند.

شبهه ئی نیست که روح پهلوانان عظیم الجثه کهستانی مانند(هرکول)یونانی و(رستم)درافکار وتخیلات ایشان بسیار دخیل بود.بزرگترین نظریه که این مفکوره را تقویت میکند؛ اعقتاد ایشان به(گیش)است که حتمأ در روزگاران باستان یکی ازجنگ آوران دلاورایشان بوده وآهسته آهسته بزرگ ساختن کارنامه های وی را درعالم تصورات ایشان مقام ماورای بشری داده است.

برخی ازمردمان نورستان(گیش)را رب النوع جنگ یعنی شبیهه (اندرا)عصرویدی تصورمیکردند وچنین می پنداشتند که بشکل پهلوان قوی هیکل وتوانا کمانی بردوش افگنده ودرقعر دره های وقلل کوها گردش میکردند؛ ناگفته نماند که یونانیائی که باراول به کوهای افغانستان تمایل گرفتند اشاره به وجود پهلوان نیرومندی درکوهای هندوکش کرده اند که بحث لوکل کوها شکل یکنوع(هرکول هندوکش)رابخود گرفته بود.بعضی ازریش سفیدان نورستانی معتقدند که(گیش)را درازمنه قدیمه درطی جنگ هائی که میان قبایل نورستانی واقع میشد؛ درعلاقه(کتوی)یا(کانتوا)دیده بودند که همیشه پیش آهنگ جنگجویان قبیله بود.

دردهکده های نروستان علی العموم(امرا)و(گیش)جلوه گاه یا نظرگاه یا(مذبح)داشتند که بنام(امره تا)و(گیشه تا)یادمیشد؛ برای امرا معمولأ ماده گاو وبرای گیش بزنرقربانی میکردند.درمیان غنایم جنگی حیوانات نررا درمذبح گیش قربانی میکردند وحیوانات ماده رابین خود تقسیم می نمودند.نورستانی های قدیم به ساختن هیکل ها ومجسمه های چوبی عادت داشتند درین مجسمه ها بیشتر پهلوانان وبزرگان خانواده را،چه مرد و چه زن نمایش میداد.

10/6/37