گریز یار

از کتاب: دیوان محجوبه هروی ، غزل

دوش از پیش من نگار گریخت

از دلم طاقت و قرار گریخت

من چو صیاد از پیش پویان

او چو اهوی مرغزار گریخت

هوشم از سرپرید و صبر از دل

چون زمن یار گلعذار گریخت

بسکه جور و ستم نمود رقیب

گلرخم از جفای خار گریخت

از غم نرگس خمارینش

خوابم از چشم اشکبار گریخت

گر تو یاری جفای یار بکش

یار کی از جفای یار گریخت