32

مسیب بن زهیر

از کتاب: تاریخ گردیزی (زین الخبار) ، فصل باب هفتم ، بخش اندر اخبار خلفا و ملوک اسلام
25 January 1968

پس مهدی خراسان مر مسیب بن زهیر را داد، و اورا بخراسان فرستاد، و مسیب اندر جمادی الاولی سنه ست و ستین و مائه بخراسان آمد، و در وقت که فراز رسید، خراج جبایت کرد، و آهنگ بخارا کرد، و قصد مقنع نمود. پس خبر فتح یافت، که سعید حرشی کرده بود، و بر مقنع حصار تنگ کرده، و چون مقنع از جان خویش نومید، همه زنان خویش را گرد کرد، و زهری بساخت، و ایشان را همه بهشت پذیرفت، تا همه از آن زهر بخوردند، همه اندر ساعت بمردند، و مقنع زهر نیز بخورد، و دیر تر همی مرد، فرمود تا یکی از یاران او مرمقنع را گردن بزد، ووصیت کرد، تا تن اورا به آتش بسوختند، تا تن اورا باز نیابند.

و بعضی از گمراهان که به او اقتدا کرده بودند گفتند: که بآسمان بشد. و گروهی بدین سبب بروفتنه شدند، و تا بدین غایت مقنعیان هنوز هستند. و لشکر اندران قلعه افتادند، وقلعه از مردم خالی بود، و چیزی که یافتند، و مسیب بن زهیر هشت ماه بخراسان بماند، و بروظیفت خراج یاده کرد، و رعایا ازوی گله کردند، تا مهدی اورا معزول کرد، و درم مسیبی که در ماوراء النهر رود، بدو باز خوانند. چنانکه غطریفی به غطریف بن عطاء الکندی. و محمدی به محمد بن زبیده. و این درمها با روی وارزیر آمیخته باشد.