گاتها
قرای که اشاره شد مهمترین قسمت اوستا از نقطه نظر زبان و ادب «گاتها» می باشند که ۱۷ فصل « یسنا» جزء اول اوستا را تشکیل می دهد, فرق کلی و اساسی که گاتها با سایر اجزای اوستا دارد, این است که «گاتها» منظوم است و بقیۀ اوستا زنگ شعری خود را از دست داده و شکل نثر را به خود گرفته است. تجزیه اوستا از نقطه نظر نظم و نثر دقت بیشتری می خواند زیرا بعضی نظریات موجود است که اصلا اوستای اولیه و باستانی , مانند سرود ویدی , تماما منظومه بوده و به شکل سرود خوانده می شد؛ چنانچه این نظریه هنوز اقلا در مورد یک کتاب دیگر اوستا صدق می کند زیرا علاوه بر «گاتها» جز چهارم اوستا یعنی یشت ها نیز اصلا منظوم بوده ولی ترکیب شعری آن در اثر تصرفات و تفسیر بعدی که جزء متن شده است از میان رفته ، معذالک هنوز هم بیشتر جمله های آن شکل مصرع دارد و اکثرا آن هشت و برخی هم ۱۰ و ۱۲ سیلابی است که اگر به اواز خوانده شود ؛ باید وقفه ای در وسط مجموع خرکات قرار گیرد گذشته از این تخیلات شاعرانه و افکار بدیع دلیل بر پیرایۀ اصلی شعری آن است . به هر حال « گاتها » یگانهه قسمت کلی منظوم اوستا می باشد قرار نطریل ملک الشعرای بهار معنی لغوی« گاتها» هم سروده است و به صفت سرود شهرت دارد تلفط اصلی گاتها « گاث» است که در پهلوی «گاس» شده و به زبان دری « گاه » گردیده که هم ظرف زمان و هم ظرف مکان می باشد و هم به معنی آهنگ موسیقی آمده. گاتها به اساس نظریۀ تمام مدقیقن ، قدیم ترین حصۀ اوستا است . قدامت آن را زبان و شکل کلمات و ترکیب کلام ثابت می سازد و به عقیده «دار مستتر» اکثر لغات آن در «زند» عامیانه از بین رفته و تنها شباهتی از آن در قدیم ترین زبان هند یعنی زبان ویدی می توان یافت. گاتها در تاریخ ادبیات قدیم افغانستان , منحیث زبان و کلمات و شیوۀ بیان اهمیت زباد دارد, و حلقه ایست که ادب و زبان ویدی و زبان عمومی اوستا پیوند می سازد و نشان می دهد که اجداد ریشی های وید و گویندگان « گاتها» در سرزیمن معینی که عبارت از خاکهای ماحول شمال و جنوب و هندوکش می باشد یکجا میزیستند و مرور زمانه و ایجابات وقت تحولی در زبان اولاد انها وارد ساخته که با وجود اسمای مختلف وید اوستا از هم دوری ندارند و با مختصر مراعات اصولی صرفی و نحوی و صورت تلفط آن میتوان پارچه های منظوم یکی را به دیگری دی اورد.گاتها مرکب از پنج منظومه است ؛ هر منظومه دارای فصولی می باشد که ان را «ها» گویند هر «ها» به قطعات و مصرح ها تقسیم شده که اولی را «وجس تشتی » یعنی پارچه سخن قطعه , دومی را افسمن » گویند معنی این کلمه « مقیاس» می باشد، و مفهوم ادبی آن, یک اندازه کلماتی است که از مجموع آن مصرعی ساخته شود. منظومه پنجگانه « گاتها» قرار آتی است : ۱- آهون ویتی؛ یا سرود مولا , مرکب از هفت «ها» میباشد و هر «ها» از روی عدد قطعات مختلف دارد و هر قطعه شامل سه مصرع بوده و هر مصرع شانزده سیلاب دارد. ۲- گاتها اشتاویتی ؛ سا سرود سلامتی که مکرب از چهار «ها» می باشد و قطعات مختلف هر « ها» شامل پنج مصرع و هر مصرع دارای پنج سیلاب است. ۳- گاتها سپنتا مینو؛ یا سرود خردمقدس ؛ این گاتها چهار «ها» دارد و مصرع های آن یازده سیلابی است. ۴- گاتها و هو خشتریا ؛ یا سرود قدرت و کشور زیبا که یک « ها» دارد و مصرع های ان چهارده سیلابی می باشد. ۵- گاته و هیشتوات , یا سرود خواسته و ثورت که دارای قطعه است و هر قطعه دارای دو مصرع می باشد, کوتا و طویل ؛ اولی دارای دوازده سیلاب و دومی دارای نوزده سیلاب است.روزی هم رفته گاتها شامل ۲۳۸ قطعه و ۸۹۶ مصرع می باشد . علاوه بر این ۴۰۰ قطعه یا ۱۲۰ مصرع دیگر هم در اوستا هست که مجموع ان ادب منظوم اوستایی را تشکیل می دهد. موضوع سرود گاتها عموما هدایاتی است مربوط به امور مذهبی و فهم ان نسبت به سایر حصص اسوتا مشکلتر است اکثر لغات در بقیه جزوه های کتاب قدیم دیده نمی شود و تخیلات شاعرانه آن را مرموز و پیچیده ساخته است.