32

نسخه کهنتر ۶۱۴ ق

از کتاب: کشف شاهنامه قبل از دورۀ مغل

گفتیم که مخطوطه شاهنامۀ قبل از یغمای مغل را قبلاً سراغ نداشتیم و

نسخ تاریخدار تا آغاز قرن نهم بدین ترتیب معلوم بود : 

۱. همان نسخۀ لندن با تاریخ مزعوم ۶۷۵ ؟ که در بالا شرح دادیم.

۲. نسخۀ خطی لینن گراد ۷۳۳ ق ۱۲۷۶.

۳. نسخۀ خطی مصر ٧٩٦ ق ١٣٩٤. 

در ۲۷ دسمبر ۱۹۷۸ م یکتن پروفیسر شرق شناس ایتالوی بنام A.M. Piemontese در نسخ خطی کتابخانه ملی فلورانس ایتالیا دست نویس شاهنامه فردوسی را کشف کرد که مدت ۴ قرن ناشناس مانده و با اشتباه بنام یک تفسیر بینام عربی قرآن مجید در فهارس ضبط شده بود. چون این خبر در یک روزنامه روما منتشر شد، محافل شرق شناسی دنیا را به تعجب و تلاش انداخت و حس کنجکاوی علماء را بر انگیخت و خود پروفیسر موصوف مقالتی مفصل در حدود صد صفحه و هشت فصل بزبان ایتالوی نوشت و عکس هشت صفحه آن دست نویس کهنسال را با مباحث دقیق در آن گنجانید. 


چون من زبان ایتالوی را نمیدانم، درینجا از اختصار انگلیسی آن استفاده میکنم این کتاب از جمله آثاری بود که یکی از دانشمندان و مستشرقان سرشناس ایتالوی G.B.Raimondi ١٥٦٣-١٦١٤م مدیر چاپخانه کتب طبی شرقی در روما فراهم آورده بود و سهواً بعنوان کتاب نامعلومی در تفسیر قرآن شناخته شده بود (دستنویس نمبر ۲۴ CI III ) . 

این نسخه که بعد ازین آنرا بعلامت (ف = فلورانس) معرفی میکنیم در سنه ۱۵۹۴م بوسیلۀ سیاح دانشمندی که G. Vecchietti نامداشت و برای فراهم آوری نُسخ خطی طبی شرق فرستاده شده بود، از مصر بروما برده شد و در تصرف کتابدار کتب طبی فلورانس امگلیا بیچی (١٦٣٣ - ١٧١٤ م) درآمد و بعد ازو در جمله کتبش به کتابخانه ملی فلورانس انتقال یافت. نسخه (ف) عبارت از جلد اول شاهنامه فردوسی است که به خط خوش نسخی سیاه ه در۲۶۵ ورق بقطع ۴۸×۳۲ سانتی متر نوشته شده و در هر صفحه مقدار نوشته شدۀ آن (۳۲) × (٢٦) سانتی متر در۴ ستون است که هر یکی از ۱۴ تا ۲۳ سطر (بطوذ متوسط ۲۲ سطر) دارد.

چون این نسخه از پشتی اصلی برآمده و شیرازۀ آن گسیخته در ترتیب بعدی دو ورق مقدمۀ منثور آن ضایع گشته و اوراق ۱۰۱ - ۱۰۷ آنرا بیجا دوخته اند و اوراق بین ۲۹۵ ب تا ۲۶۰ الف مشتمل بر حدود ۷۰۰ بیت نیز از بین رفته است.

این نسخه نایاب عزیز، بر هر ورق ،خود در بین ابیات، یک یا سه کتیبه مزين و منقش مستطيل (غالباً با خط کوفی پیچیده بین تزئینات هندسی و گل و برگ و حلزونی) دارد که عدد تمام کتیبه های مزین در متن ابیات به ٧٠٦ میرسد ولی این کتیبه های کوفی تزئینی عناوین داستانها و مضامین شاهنامه نیست، زیرا عناوین منثور مضامین در سطور جداگانه بخط نسخی متن کتاب نگارش یافته که تمام آن در ظرف ۵۲۳ صفحه به ۳۵۴ عنوان میرسد. بر ورق اخیر ٢٦٤ ببعد از بیت :

بران آفرین کافرین آفرید      مکان و زمان و زمین آفرید

بخط نسخی کاتب متن چنین نوشته است :

"تمام شد مجلد اول از شاهنامه ببیروزی و خرمی، روز سه شنبه سیئم ماه مبارک محرم سال ششصد و چهارده بحمدالله تعالی و حسن توفیقه و صلى الله على خير خلقه محمد و آله الطاهرين الطيبين".


درين سطور خاتمه، کاتب نام خود را ننوشته ولی بر رسم قدیم کاتبان كتب رفته است مثلاً نسخۀ خطى ترجمان البلاَغۀ محمد را دویانی هم در آخر چنین دعائیه دارد: اسپری شد این کتاب بیروزی و به روزی و نیک اختری و فرخی بر دستاندر اواخر...  رمضان سال بر پانصد و هفت از هجرت ...۵۰۷ هـ .

از روی عکس هایی که از برخی صفحات این نسخه داده اند، نسخی آن چه در نظم و چه در مقدمۀ منثور از دستبرد تصرفات و تنقیط های کاتبان و خواننده گان بعدی سالم مانده و تمام گ ها (ک) و چ (ج) و پ (ب) و کجی (کژی) و گژدم (کژدم) و ویژهگان (ویژکان) است. اگر چه کاتب نام خود و جای کتابت را ننوشته ولی از طرز خط و خاتمه منثور فوق و تاریخ ۶۱۴ ق پدیدار است که این نسخه به زمانۀ قبل از مغل و دوره متأخر سلجوقیان تعلق دارد از نوشته های زیرین خاتمه مذکور نیز مطالبی بدست می آید، که این نسخه در دست کی و در کجا بوده؟ مثلاً در دست بیاض خالی بخط حدود قرن ۹ مطالبی از قبیل "او را که علی امام باشد... و هرکب آمد عمارت نو ساخت رفت و من زل (كذا) بدیگری پرداخت" بامضاى الفقير نظام کاشی نوشته شده، و بر دست راست بخط تعليق قديم" طالعه العبد المحتاج للرحمة الله تعالى ... الظفر؟ ... المولى في ... الوافق؟... هذا لكتاب الامير المرحوم المغفور نذر؟ الله كتبه عبده محمد اخي المكرم؟ ... من شهور سنه اثنى وثلاثين وستمائه؟ علاوه برین چند نوشتۀ دیگری هم دارد، که در عکس مشهود نیست و دانشمند ایتالوی موصوف کلمات سابقه را در آن خوانده است و بدین جهت گوید که این نسخه در سنخه ٦٣٢ ق ۱۲۳۴ در دست یکی از فرقه اخیان اناتولی سلجوقی بوده و بر برخی از اوراق آن توضیحاتی بترکی نوشته و بر بعض ابیات ممتاز نشانی گذاشته بودند. 

این نسخه جز آسیب های جزوی که در قسمتهای تزئینی و رنگها دیده روی هم رفته سالم مانده و کمتر استعمال شده است و بنابرین از نظر سبک تزئینات نیز در خور اهمیت بوده و با آثار کمی که از دوره سلجوقی باقیمانده همپایه شمرده میشود و جداول تزئینی شنجرفی که متن ابیات کتاب را احاطه میکند، به یک نمونه کهن تزئین اصیل قدیم بر میگردد.

اما نوارهای کوچک مستطیل مزین با اشکال حلزونی و خطوط منحنی که در بین نقاشی های آن مطالبی بخط کوفی تزئینی بین جداول پیچانده شده، هر یکی در حدود ۵۰ / ۵ سانتی متر درازی دارد و چنین نوارهای مستطیل تزئینی در کتب خطی دیگر قرن ۵ – ۶ هم دیده میشود که هنر شناس غربی فلوری آنرا بر شش طرز تقسیم کرده و این شکل سوم از آن اشکالست. ولی دانشمند پیمونتسی نتوانسته است از روی این اشکال، نگارستان (جای نقاشی) آنرا با مقایسه با نواع دیگر این گونه نگارها تعیین نماید.


 با وجودیکه نظایر آن در آغاز سوره های نسخ خطی قرآن عظیم دیده میشود اما ايضاح کامل این موضوع تحقیقات مقایسوی هنری فراوان بکار دارد که مطالب نوینی را در موضوع تزئینات دست نویسه های فارسی قبل از مغل روشن خواهد ساخت و شاید نوشته های پیچیده در خطوط و اشکال تزئینی که بخط کوفیست ربطی با متن داستان های شاهنامه داشته باشد و ما میبینیم که این سنت تزئینی تا قرن نهم هجری در شاهنامه بایسنقری هم پیروی شده است.