الخامس عشر فیروز بن یزدجرد
چون پدرش بمرد ، میان او و برادر حربها و مصافها شد درحدود مرو، وبرادرش کشته شد، فیروز تخت عجم بمدد ملک طخارستان که ایشانرا هیاطله گفتندی بگرفت و داد وعدل کرد و سیرت نیکو و مرحمت پیشه گرفت، و بعد از ان هفت سال در ملک او قحط افتاد، چنانچه درین هفت سال باران نبارید و بیشتر حیوانات بیابانها هلاک شدند . فیروز بلاد ممالک خود ( را ) فرمان داد تا در انبارها ء غله و خزاین و ذخایر کشادند و آنچه بود برخلق بوظایف ( ۲ ) مایحتاج ایشان قسمت کردند ، تا درین مدت هفت سال هیچکس در مملکت او از گرسنگی هلاک نشد مگر یک مرد بشهر اردشیر . این حدیث از تاریخ مقدسی نقل شد. پس ازهفت سال حق تعالی از آسمان باران فرستاد چندان غله و نعمت از زراعت حاصل شد که ازهر دانه هفت خوشه ، واز هر خوشه هفصد دانه برست ، چنانچه حق تعالی در قرآن فرمود: کمثل حبة انبتت سبع سنا بل فی کل سنبلة مائة حبه ( ۳)
مقدسی چنین نقل کرده است از مفسران: که معنی این آیت درهیچ وقتی نبوده است مگر در وقت فیروز، بعد از قحط فیروز با هیاطله جنگ کرد و شکسته شد و عهد کرد با ایشان، و بملک باز آمد، و بعد از ان دوم بار عهد بشکست وبا هیاطله مصاف کرد و کشته شد، و فیروز نه شهر بنا کرد در اطراف ممالک خود، و بیست و هفت سال بود تا اجل فیروز آمد. والله اعلم بالصواب