یادی از آن شب ها، یادی از نوای نیستان
دیشب در حومۀ شهر مونتریال کانادا باز حسیب جان که از فضیلتی که دارد همه کارۀ نوای نیستان است هنر پرستان را در تالاری دور هم جمع کرده بود. مجلس را به گرامیداشت خاطر گران قدر هنر مند چیره دست وطن یوسف کهزاد نام گزاری کرده بود خودش از زندگی هنر خیز کهزاد وهمه خوبی هایش به خوبی یاد آور شد. عنایت جان که اوهم از فعالان نوای نیستان است با خواندن اشعار برگزیدۀ کهزاد حاضرین را دلشاد ساخت. هردو گفتند که کهزاد را در زمان زندگی پُر بارش از نزدیک دیده بودند و کهزاد از علاقه مندی خاصش به سبک شعری هندی به هردو چیزی گفته بود، در رعایت ادای دَین از من خواسته بودند تا درین مورد چیزی بگویم. اینست آنچه را من گفتم:
با بیان مراتب حرمت، به ترتیب کننده های نوای نیستان و شنونده های این محفل شکوهمند،
مختصری از نوشت و خوانم را پیشکش میکنم، کمال سید، بروسارد، ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۹
سبک هندی در پندار بیدل شناسان از دید صاحب نظران:
از نظر اندازی در رساله های دستداشتۀ خود آموخته ام که سبک شعری هندی،از امکاناتی که در اوست، برای بیدل جولانگاه وسیع افادۀ فکری بوده است. من که دیدم بیدل هم از طرز کلام پیچیده به معنی که دارد، در عظمت این سبک میافزاید، گویا رابطۀ بیدل و سبک هندی دو جانبه میباشد. دررساله های مورد استفادۀ من، در یکی ازین ستون ها آمده که سبک صفوی به دو شیوه انشعاب کرده یکی طریقت تیموری و دیگری شیوۀ هندی شده، این انشعاب را همه کسان یکسان نپذیرفته اند چنانچه صائب در هردو گرویده می ماند.
از دید فن من یا ethnopsychiatrie یا روانشناسی بر مبنای فرهنگ:
شعر یک هنر است مثل هر هنر، افادۀ ارتقا یافتۀ انگیزه هاست که در روانشناسی این ارتقا گزینی را تصاعد یا اعتلا یا Sublimation میگویند. انسان انگیزه ها را با وجودیکی طبعی و انسانی و ازین درک معصومانه است به شکلی که احساس میکند بیان کرده نمی تواند و این نتوانستن به خاطر رعایت دستور ملامت بار جامعه است که به خاطر ممانعت مبنی بر صلاح یا ،Tabou انسان دست باز ندارد. هنر مند است که آنرا در بیانش به زیایی پیچانیده میگوید، گویا ناگفتنی را به خوبترین شیوه گفته است. بیدل هم ازین هاست و در بیان احساس هر آن در هم آمیزی میکند: ازحیطه و معنی سنتی احساس فراروی دارد: زیبایی چهرا را گاهی نمک گاهی شعله گفته است.
در مورد رساله ها:
آن چیزی که روشنی انداز دیدگاهایم بوده مضمون صاحب نظرانی است که در رساله های دستداشته ام خوانده ام. نویسنده های شان در طور عموم از بیدل شناسان کابل آنزمان (که یادش به خیر) میباشند( به جز محمد رضا شفیعی کدکنی که از برادران دانشگاهی ایرانی است). اینها مردمانی بودند که در حلقه های خورد دور هم جمع میشدند و خوانده ها و آموخته های خودرا ابلاغ و انشاء میکردند. گاهی هم از اقبال بلند به چاپ اثر شان دلشاد میشدند که کار آسان نبود. اینست آنچه من دارم و به ترتیب کننده های نوای نیستان میسپارم تا در یک نشریۀ پی دی اِف درج دانشنامۀ افغان کنند تا از همه باشد. خواهش من از هریک خواننده این است که در گرامیداشت خاطر نویسندۀ اثر که از رواداری به ما اثرش را گذاشته یکی دو دقیقه در سکوت و در رعایت حرمت کمی قامت خمیده بمانند. اینست انانیکه سزاوار ارزش اند:
- محمد رضا شفیعی کدکنی دانشگاهی ایرانی اثرش را به نام: شاعر آئینه ها در سال ۱۹۸۷ در ایران چاپ کرده است.
- عبدالغفور رجا اثرش را به نام : نظری به عرفان بیدل در ۱۹۹۳ در لندن چاپ کرده و در یک پا نویسی در احدا سر فرازم ساخته است.
- عبید صافی اثرش را به نام: گزیدۀ غزلیات بیدل در سال ۲۰۰۳ در کابل نوشته و در انجمن فرهنگی افغان ها در لیموژ فرانسه چاپ کرده.
- عبید صافی اثر دومش را به نام غزلیات بحر طویل و مخمسات ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل را در سال ۲۰۱۱ نوشته و در شهر لیموژ فرانسه چاپ شده است.
- حمیدالله مخدوم زاده اثرش را به نام بیوگرافی ابوالمعانی بیدل در سال ۲۰۱۳ در انجمن انتشارات بامیان در شهر لیموژ فرانسه چاپ کرده است .