مؤلف تاریخ و قصص نابی
هنگامیکه قاضی القضات صدر جهان منهاج سراج جوزجانی کتاب معروف خود طبقات ناصری را در حدود (۶۵۸هـ) در دهلی می نوشت در جملۀ مآخذ دیگری که وی در دست داشت کتابی را بنام تاریخ و قصص نابی ابن الهیصم نابی نام می برد، که نام مولف کتاب و نسبت وی در نسخ خطی و مطبوع مسخ شده و آنرا ابن هیضم و قصص نابی و باقی و ثانی و بابی و غیره ضبط کرده اند.
در سال (۱۳۲۱ش) نویسندۀ عاجز این کتابرا از روی نسخ خطی و مطبوع و ترجمۀ انگلیسی آن که راورتی کرده است تکمیل و تصحیح و تعلیق نموده و برای طبع حاضر ساختم که جلد اول آنرا در سال (۱۳۲۸) و جلد دوم را در سنه (۱۹۵۴م) باوضع نا مطبوعی چاپ و نشر کردم.
در پایان جلد دوم کتاب تعلیقات مفصلی را بران نوشتم که از ان جمله شرحی است دربارۀ کتاب تاریخ و قصص نابی و نام و نسبت مؤلف آن که از صفحه (۷۷۵ تا ۷۷۹) کتاب مذکور را حاویست.
درین تعلیق از روی اسناد تاریخی و اشاراتیکه قاضی منهاج سراج در مورد متعدد طبقات ناصری کرده است باین نتیجه رسیده بودم که نام مؤلف کتاب مذکور ابوالحسن الهیصم بن محمد النابی است که باید همین شخص کتاب مذکور را نوشته و پسرش تهذیب و تبویت کرده باشد و بنابرین از طرف منهاج سراج بنام قصص ابن الهیصم نابی هم ذکر شده است.
در همین تعلیق نوشته بودم، که ضبط های (ثانی-بابی- باقی) در نسبت مؤلف سهو کاتبان و ناسخان است و باید صحیح آن (نابی) باشد که نسبت به (ناب) ناحیتی که در اوبه هرات رود واقع بود و درین باره دلایل و اسناد خود را به تفصیل اندران تعلیق آورده ام.
از نوشتن تعلیق مذکور اکنون پوره بیست سال گذشت و دران هنگام هر چیزی که گفته و نوشته شده مبتنی بر حدس و تخمین بوده و برای اثبات همان مدعا سند خارجی دیگری در دست نبود.
چون تعلیق و تشریح مذکور چاپ شده و در جلد دوم طبقات ناصری موجود است درینجا به تکرار آن نیاز نیست، ولی برای تایید همان استنتاج و حدس تاریخی اکنون سندی بدست آمده که اینک آنرا درین سطور می نویسم و امیدوارم که جویندگان و پژوهندگان مطالب تاریخی را در تآئید و تتمیم همان مقاصد مفید بار آید و همان حدس و تخمین به یقین برسد بدین تفصیل:
شهادت مجمل فصیحی
فصیح احمد بن جلال الدین محمد فصیحی بسال (۷۷۷هـ=۱۲۷۵م) در شهر هرات متولد شد و در همانجا به تحصیل علم پرداخت و مدتی در دربار شاهان هرات میرزا شاهرخ و بایسنقر میرزا محشور بود و مشاغلی عمده داشت تا که در سنۀ (۸۳۶هـ) مورد غضب قرار گرفت، و در اوقات معزولی به تالیف کتابی بنام مجمل فصیحی پرداخت و بعمر (۶۸) سالگی در سال (۸۴۵هـ) از جهان رفت.
فصیحی کتاب خود را به ترتیب سنین هجری مشتمل بر وقایع تاریخی و موالید ووفیات و شرح حال رجال معروف و دیگر مطالب مهم تاریخ تا حدود سنۀ (۸۴۵هـ) نوشت که از کتب بسیار مفید و سودمند تاریخ افغانستان بشمار می آید و اینک از روی نسخ خطی بار اول در سه جلد انتشار یافته است.
فصیحی در جلد دوم مجمل (ص ۱۲۳) در شرح وقایع وفیات سال (۴۰۹هت) در ذکر وفات امام ابو المنصور الازهری الهروی می نویسد:
قال الامام هیصم بن محمد بن عبدالعزیز الناوی صاحب کتاب التهذیب فی الغة و هو کتاب صنفه الامام المذکور فی اللغة و فی تاریخ الکرامیه و هذا الامام هو ابن بنت محمد بن هیصم الکرامی الامام المشهور.
در اخیر این مبحث دو مطلب مفید دیگر را بقرار ذیل اضافه میکند: وکان وفات الامام محمد بن الهیصم الکرامی الناوی بنشابور فی الثامن و العشرین من شوال (۴۰۹هـ) در بارۀ نسبت این خاندان تصریح میکند:
الناوی و هو نسبته الی ناو قریة من هراترود.
ازین تصریح فصیحی میدانیم که این امام هیصم بن محمد بن عبداالعزیز ناوی همان شخص است که منهاج سراج اورا بنام ابوالحسن هیصم بن محمد نابی مولف تاریخ و قصص دانسته است وی بقول فصیحی نواسۀ دختری (ابن بنت) محمد بن هیصم کرامی ناوی پیشوای فرقۀ هیصمیه از کرامیان هراتست که در ۲۸ شوال (۴۰۹هـ) در نشاپور در گذشته است.
اما آنچه فصیحی نسبت این رجال را ناوی نوشته شکلی است از همان نابی منهاج سراج که تاکنون هم مردم ناب را ناو گویند، و تبدیل حروف (ب=و) در لهجۀ هروی فراوان است و تصریح فصیحی به اینکه نو در هراترود واقع بود عینا مطابق قول منهاج سراج است.
نا گفته نماند که فصیحی گاهی در ضبط سنین وفیات سهوهای فاحشی دارد که از آنجمله وفات امام ابو منصور محمد بن احمد بن طلحة الازهری الهروی صاحب کتاب التهذیب را در ذیل وقایع سال (۴۰۹هـ) ضبط کرده در حالیکه وفات امام لغوی مذکور که دارای تالیفات زیادیست بقول حاجی خلیفه در کشف الظنون (۱/۳۵۱) در سال (۳۷۰هـ=۹۸۰م) در همین شهر در گذشته است، و جمهور مؤرخان برین اند، که از هری بسال ۲۸۲ هـ در هرات تولد یافته و در سال ۳۷۰ هـ=۹۸۰ م در همین شهر در گذشت است.
بهر صورت باوجودیکه فصیحی در برخی موارد از تساهل کار گرفته و سهوهائی را مرتکب گشته باز هم مجمل وی نکات بسیار مهمی را از کتبی از بین رفته و اکنون در دست مانیست ضبط و حفظ کرده است که ازآنجمله نکاتی است دربارۀ نام و نسبت و مولف قصص نابی (۱)