خایف
از کتاب: آثار هرات
، فصل ششم
، بخش خ
درهمین نزدیکیها مرده و قراری که میگویند شاعری مدیحه گو و طماع بوده و برعلاوه جوع البقر نیز داشته است اهالی او را به عنوان مولوی خایف یاد کرده به کثرت آثار ادبی ستایشش میکنند ولی ما هر قدر خواستیم از آثار او به دست آریم موجود نشد جز همین قدر که در اینجا ثبت می نماییم.
به نگه سرمه تو از چشم غزالان زده ای
تیرها بر دلم از ناوک مژگان زده ای
ارغوان موج زند از ورق نسرینت
تاب صهباست که پنهان ز حریفان زده ای