الثانی السلطان الاعظم یمین الدولة محممود الغازی
محمد -----------نصر-------مسعود------محمود--------اسمعیل-ابراهیم---عبدالرشید
السلطان الاعظم یمین الدوله، نظام الدین ابوالقاسم محمود بن سبکتگین انار الله برهانه. سلطان غازی محمود پادشاه بزرگ بود، اول کس را که دراسلام از پادشاهان بلقب سلطانی خطاب کردند او بود از دارالخلافة ( ۵ ) ولادت او در شب عاشور ( ۶ ) سنه احدی و سبعین و ثلث مائه بود، درهفتم سال از ولایت بلکاتگین ( ۷ ). و پیش از ولادت او بیک ساعت ، امیر سبکتگین بخواب دیده بود: که در میان خانه او را از آتشدان درختی برامدی و چنان بلند شدی، که همه جهان در سایه او پوشیده گشتی . از فزغ این ( ۸ ) خواب ، چون بیدار شد در ان اندیشه بود، که تعبیر چه باشد ؟ مبشری ( ۹ ) درامد و بشارت داد: که حق تعالی تر \سری داد. سبکتگین شادمان گشت و گفت: پسر را محمود نام کردم ، و هم درآن شب که ولادة او بود، بتخانه و یهند ( که در حدود پرشاور بود)
______________________________________________________________________ (۱) مط: صادق القول ( ۲ ) مط: وهرچه ولادت و امراء وملوک را از اوصاف حمیده بباید . ( ۳ ) اصل: دیه بربل مدوری، مط : برمل مدوری. راورتی از روی اختلاف نسخ: ما در و موی بارمل مادروی، مد روی، مدریدی. در یکی از نسخ خطی ترمز. چون این نام شرحی لازم دارد به تعلیقات آخر کتاب رجوع شود ( ر : ۱۹ ) . ( ۴ ) اصل: ست. مط و راورتی و تول جمهور: سبع( * ) اسمای اولاد محمود در اصل و مط مانند متن است، اما راورتی اسماعیل، نصر، محمود حسین، حسن ، یوسف. ( ۵ ) مط :کردند از دارالخلافه محمود بود.( ۶ ) مط: ولادت او شب عاشورا.( ۷ )مط: درهفتم سال از زمان امیر ملکا تگین ( ۸ ) مط : آن . ( ۹ ) مط : که مبشری.
غزنویان طبقه(۱۱) (۲۲۹)
بر لب آب سدره ( ۱ ) بود، بشکست واو را مناقب بسیار مشهور است ( ۲ ) ، و طالع او با طالع ( صاحب ) ملت اسلام موافق بود. در سنه سبع و ثمانین و ثلثمائه ببلخ بر تخت پادشاهی بنشست ( ۳ ) و تشریف دارالخلافت پوشیده ،و در ین عهد مسند خلافت با میر المومنین القادر بالله مزین بود. چون پادشاهی نشست، اثر او در اسلام بر جهانیان ظاهر است ( ۴ )، که چندین هزار بتخانه را مسجد کرد، و شهر های هندوستان را بکشاد، و رایان هند را مقهور گردانید ، و جیپال را که بزرگ ترین رایان هند بود بگرفت، و در من یزید بخراسان بداشت و بفرمود: تا هشتاد درم او را بخریدند . و لشکر بجانب نهر واله و گجرات برد، و منات را از سومنات بیآورد، و چهار قسمت کرد: یک قسم بر در مسجد جامع غزنین نهاد، و دیگر قسم بر در کوشک سلطنت، و یک قسم بر در مسجد جامع غزنین نهاد، و دیگر قسم بر در کوشک سلطنت ، ویک قسم بمکه فرستاد، و یک قسم بمدینه ( ۵ ) . و عنصری در ین ( ۶ ) فتح قصیده مطول گفته است، این دو بیت آورده شد.
نظم ( ۷)
تا شاه خسروان سفر سومنات کرد آثار غزو را علم ( ۸ ) معجزات کرد
شطرنج ملک باخت با هزار هر شاه را به لعب دگرشاه مات کرد
و در( ین ) سفر آنچه از کرامات ( ۹ ) او ظاهر شد( ۱۰ ) یکی آن بود: که چون از سومنات باز گشت بزمین سند و منصوره، خواست تا بر راه ( ۱۱ ) بیابان لشکر اسلام را ازآن دیار بیرون آورد، بفرمود:( ۱۲ ) تا را هبران ( را ) حاصل کردند . هندوئی پیش آمد، و دلالت راه قبول کرد، شاه ( ۱۳ ) با لشکر اسلام روی براه آوردند ( ۱۴ ) چن یک شبانروز ( ۱۵ ) راه قطع کردند ( و رقت نزول کردن لشکر آمد، چندانکه آب طلب ګردند به هیچ طرف نیافتند ) ( ۱۶ ) سلطان فرمود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ( ۱ ) در تحقیق نامهای بتخانه و پرشاور و آب سدره ( ر : ۲۰ ). ( ۲ ) مط: مناقب بسیار است و مشهور . مط ( ۳ ) نشست . ( ۴ ) مط : ظاهر گشت . ( ۵ ) مط : یک قسم بمکه و یک قسم بمدینه فرستاد . ( ۶ ) مط : و در ین فتح عنصری . ( ۷ ) مط: شعر. ( ۸ ) اصل: سفر معجزات . ( ۹ ) اصل: کرمات . ( ۱۰ ) اصل: ظاهر است. ( ۱۱ ) مط : براه . ( ۱۲ ) مط : فرمود. ( ۱۳ ) اصل: آنشاه . ( ۱۴ ) اصل: آورد . ( ۱۵ ) مط : شناروز . ( ۱۶ ) جمله بین قوسین در اصل نیست، از مط است ، بعد از قطع کردند در اصل چنین است : هیچ جاء آب نیافتند .
غزنویان طبقه(۱۱) (۲۳۱)
و بالتماس ایشان پسرسلجوق را که همه خانان ( ۱ ) ترک بجلادت او درمانده بودند، با اتباع ایشان از جیحون بطرف خراسان بگذرانید و عقلاء آن عصر این ( ۲ ) معنی را از وی خطا دیدند ، که ملک فرزندان او در سر ایشان شد. و بزمین عراق رفت، و آن بلاد را فتح کرد و عزیمت خدمت ذارالخلافه کرد، هم بفرمان امیر المومنین بازگشت و بغزنین آمد و در گذشت، و مدت عمر او نشست ( و ) یکسال بود، و عهد ملک او سی و شش سال بود ( ۳ ) ، وفات او سنه احدی و عشرین واربعمائه بود، رضی الله عنه. حق تعالی سلطان السلاطین را بر تخت سلطنت باقی و پاینده دارد. آمین ( و ) رب العالمین.