حکایت ۳۰
چهار برادر بودند ، گفتا شب را بچهار بخش کرده بودند. هر کسی بنوبت برخاستی و ورد خود بگذاشتی ، وی بخفتی ، دیگری برخاستی . یکی ازیشان بمرد . شب را به قسم کردند . دیگری بمرد ، بدو قسم کردند. دیگری بمرد، یکی ماند گفت: میراث برادران ضایع نباید کرد ، پس هیچ نخفت، تا برکات شب بیداری از خاندان ما نرود.
آن قوم که ایشانرا غم دین بود ، برسر خاکهای ایشان خار برامد . امروز شمشیر شهوت برکشیده اند ، و شهوت را شریعت نام کرده . سخن شریعت می گویند، و غلامی هوا می کنند .
حذیفه گوید رضى الله عنه : لو قال لى قائل : والله الذى لا اله الا هو ، ما عملک عمَل من يؤمن بيوم القيمة . قلت : اجل لا تكفر يمينک فانک لا تحنث ازانج انبیا آوردند صلوات الله عليهم اجمعين . حق اینست راه نه اینست که ما میرویم. امروز علم در کتابست و علما در گور. کاغذهای گورستان علم است. آن کاغذها فریاد میکنند که اینچه در ما نهاده اند خوردن راست نه فروختن را .
ای دریغا! هر زمانی حرفی چند میدزد از کتاب ، وبرسر خلق می فرو خوان ! و خود را بعالیمی مردمان می فروش و مردگانرا میخای وزندگانرا می نیکوه !وعلم خود از کام و زبان وی فرو ناگذشته ، اسپ باید و ستام و جاه و نام عالمی ! معاملت هر چه خواهی باش !
چون سلطانان بندگان بوند ، علما در خور ایشان بوند . نه زندگانرا از شمشیر ایشان سلامت است ، و نه مردگانرا از زبان علما در گور سلامت! مولی تعالی همه عالم را به نمرود داد و همه تیغها را معزول کرد ، همه تصرفهای جهانرا بيک قلم باز آورد بقلم نا گرویده یی . آنگه به نیش نیم پشه یی ، سلطان همه عالم را هلاک كرد و قهر کرد ، تا جهانیان قدرت او را به بینند ، و بی قدری دنیا معلوم کنند . خلق خود این ندیدند، بلکه بدانج از نمرود ماند در آویختند ، وقفا بر ملت ابراهیم آوردند: ملة ابيكم ابراهيم انا لله وانا اليه راجعون .
فصل
قال عليه السلم : كرَمُ الكتاب ختمهُ. عز نامه در مهر بسته است ، و هر چه در شبانروزی از طاعت و معصیت که بنده میکند جریده ایست ما يلفظ من قول الا لديه... الآيه . و این و تر ختم جریده است . جریده اسرار بی مهر
قال الشيخ رحمه الله : بقول شافعى وتر ، برخلاف نمازهای دیگرست . دروی مسامحت و مساهلت است . مردم در وی مخیرند. خواهند بر یکی اختصار کنند و خواهند زیادت بکنند ، تا سیزده رکعت روایت میکنند ، ولیکن باید بر طاق ختم کند، و بعضی اصحابرا اختصار برسه رکعت افتاده است، لیکن بیک تشهد ، و اگر در تشهد میانه بعمد بنشيند، نمازش باطل شود. و اگر بسم و بنشیند تباه نشود. همچنانک اگر کسی در نماز بامداد ، برسریک رکعت بعمد بنشیند بقول وی تباه شود ، این نیز بر همین
مثالست .
و وتر بآخر شب اولیست و صدیق رضی الله عنه و ترکردی و آنگاه بخفتی . وعمر رضى الله عنه وتر بآخر شب گزاردی .
ابوبکر بجرم گرفته بود ، و درین روزگار ما ، اقتدا بصديق باید کرد ، وتر ناکرده سر به بالین نباید نهاد.
و آورده اند نیز که رسول عليه السلم پس وتر دو رکعت نماز کردی، بیکی اذا زلزلت خواندی و بدیگری قل یا ایها الکافرون. و بقول شافعی : موضع قنوت از بعد رکوع است . و در نیمه آخرین ماه رمضان خواند بس
باب
الساعات التي يكره فيها صلوة التطوع
قال الشيخ رحمه الله : این اوقات منهیه، آسایشگاه مرکب عاشقانست گویند:
یک ساعت ، عنان مرکب فرو گیرید تا مُمتثلان امر در شما رسند . ممتثلان امر ، غرقه دریای حواس خوداند و اهل معانی از دریای حواس ، عبره کرده اند . حق تعالی این اوقات منهیه را بر راه بداشت تا عنان مرکب عاشقان فروگرفت، تا کسانی که در بند حواس مانده اند ، بایشان رسند.
سيد عليه السلام خبر کرد از حضرت عزت : لا يزال العبد يتقرب إلى بالنوافل حتى أحبه، فاذا احببته كنتُ له سمعاً وبتصراً ویدأ ...الخبر. ممتثلان امر طالباناند و عاشقان مطلوباناند. هر که برود ، باشد که باریابد و باشد که نیابد. لیکن آنرا که ببرند هر آینه بار باشد. هزاران هزار پیراهن ، بخون دل رنگ کردند در آرزوی بویی و نیافتند . تا همچو یعقوب نشوی محرم، بوی نیابی تا عمر در بیت الاحزان نگذاری و دیده در سر کار نکنی، و پشت راست را دوتا نکنی خلعت بوی بمشام تو نفرستند.
مرد از زندان وجود خود که بیرون آید ، بوی بیرون آید .
آن دیوچه رانه بینی، بوی زنده بی بوی رسد، به بوی بیرون آید . زندگانی این جوانمردان ، در بوی بسته است . این کتاب شرح تحمل نکند . رمزی می گوییم و میرویم .
مرد باید توانگريش بدو باشد، مفلس صفات خویش باشد. تا ذوق این حدیث بیابد . گور جهود را که تجصیص کنی و منسوج برو برافگنی ، و برسرگور عود سوزی چه سود دارد چون مرده در آتش بود؟
گر کسی همه مشکلات فقه یاد دارد و مردمانرا بیاموزد و حل کند ، چه سود دارد ، چون مشکل خود را حل نتواند کرد؟ آنچه میباید که یاد دارد فراموش کرد و آنچه میباید که فراموش کند یاد گرفته و خود را عالیم نام کرده . شریعت مصطفی را تبع دانکانه کرده ، نور دیده را بدرد معده فرو کشته ، قام فتوی بدست گرفته ، و بساط تقوی در نوشته . این آیه فرامش کرده : إن أكرمكم عند الله اتقاكم. بسر حرف بازآیم نماز تطوع بسه وقت مکروه بود : از بعد سپیده تا برامدن آفتاب . و از بعد نماز دیگر وسیم در وقتِ زوال . وابو هريره رضی الله عنه روایت کند از رسول صلی الله علیه و آله وسلّم : لاصلوة بعد العصر حتى تغرب الشمس ، ولا صلوة بعد الصبح حتى تطلع الشمس. و بوذر رضى الله عنه زيادت روايت کند : الا بمكة ، الا بمكة ، الا بمكة
باب فضل الجماعة وتركها بالاعذار
قال الشيخ رحمه الله : در جمله بباید دانستن ، که عاشق عذر طلب نبود ، و رخصت جوی نبود . اول ستاره که از آتش عشق بجهد ، قلم مفتیان شرع بسوزد، و آنگه خانه صبر خراب کند.