سلطنت یونانیان باختر

از کتاب: افغانستان قبل از اسلام ، فصل هفتم

حینیکه آوازۀ وفات اسکندر شیوع یافت قبل از همه باختریها جنبشی نشان داده و با یونانیان که عده شان به بیست هزار پیاده و سه هزار سوار میرسید، یکجا بنای بغاوت را گذاشتند ولی موفقیت حاصل نتوانستند زیرا از میان خود شان بعضی خیانت نموده و "پی تن Peithan" حکمران مدیا به اطفای آتش بغاوت فایق آمده بکتریان، اری و درانجیان همه تحت حکمرانی او قرار گرفت. همین طور وضعیت چند سال دیگر هم دوام کرد تا اینکه "سلوکوس" در بابیلون قد بلند نموده امپراطوری وسیعی بنام خود تشکیل نمود. در عصر سلطنت نواسه اش "انتیوکوش دوم" تا "انتیوکوش توز" که در غرب قوای حکومت مرکزی با شاهان مصری در پیکار بود روح استقلال جوئی و ملیت خواهی باختر موقع مساعد یافته هنوز 30 سال از سلطنت خانواده سلوسیدها نگذشته بود که در شرق امپراطوری اول بلخی ها با "دیودوتوس Diodotus" یا "تئودوس Theodus" حکمران خود آوازه استقلال خواهی بلند نموده و سپس پارتی ها در اثر اقدام "ارساسس" یکی از روئسای بومی باختری صاحب آزادی شدند. چون از این تاریخ بعد باختر حایز حیات سیاسی مستقل میشود ذیلاً به ذکر اسمآ و چگونگی سلطنت شاهان مقتدر آن میپردازیم.


دیودوتوس یا تئودوس - 50 ق.م.

دیودوت که از طرف انتیوکوس اول پسر سلوکوس حکمران باختر بود در حوالی 250 – 256 ق.م. اعلان شاهی نموده بنام خویش سکه زده است. در مسکوکات او تمثال انتیوکوش دوم و تصویر زوس "پروماکس Zeus Pramachos" رب النوعی که حامی خاندان "دیودوت" بود، نمایش داشت.


تئو دوتوس دوم 230 - 245 ق.م.

راجع به حوادث سلطنت "تئودوتوس" دوم معلومات زیادی در دست نیست. اگر چه چند سکه هم که تا حال کشف شده خوب بین پدر و پسر تمیز نمیشود اما از قرائن این قدر معلوم میشود که در عصر او جنبش آزادی خواهی در "اری" (ولایت هرات) هم تاثیر نموده و به تمثال بکتریا آریا هم آزاد گشته دامنه و سلطنت یونانی باختر به تمام مناطق شمال هندوکش منبسط شده باشد. صفحات جنوب سلسله کوه مذكور مخصوصاً علاقه رود "كوفن" (وادی کابل)، گندھارا، سمت مشرقی و جنوبی حالیه و اراکوزی (وادی ارغنداب) هنوز تحت حکمرانی خاندان موریا هندی بود و هندوکش خط سرحدی بین شان بشمار میرفت.


تغییر خانواده سلطنتی 200 - 225 ق.م.

در حوالی 220 ق.م از گوشه شمالی امپراطوری یونانی باختر، از ولایت "سغدیان" (بخارا و سمرقند) "ایوتیدم Euthdeme" که از طرف انتیوکوش حکمران مقرر شده بود بنای بغاوت را گذاشته و به تفصیلی که خودش بیان میکند «دیودوت دوم را از سلطنت خلع و خود به تخت باختر جلوس نمود.

«ایوتیدم» به تعبیر خود بغاوتی را که روی کار آورده بود جایز دانسته و میگوید که علت شورش او گوشمالی و توبیخ خانواده بود که اصلاً مقصر این عمل بودند و این خانواده عبارت از خاندان "دیودت" بود که بار اول سلطنت یونانی را در باختر تشکیل نمود.


ایوتیدم (200 – 230 ق.م.)

در یکنوع سکه اسم شاه با هیکل "هرکول" ایستاده یا نشسته بطرف چپ معلوم میشود. در یک سکه دیگر در طرف چپه شکل اسپ وحشی بکتریا با اسم شاه نقش است و در طرف چپه هر دو سکه رخ راست شاه را نشان میدهد و عنوان هر دو ایوتیدموس بازیلیوس دیده شده است.

استقرار او به تخت سلطنت باختر مصادف به عصر قشونکشی انتیوکوش سوم مدت 9 سال طول کشید یعنی از 212 تا 204 ق.م. و محاربات او با "ارساسس" شاه پارتیا میباشد. شاه باختر چون تازه به سلطنت رسیده از طرفی هم بین حکومت باختر و شاهان پارتی الیانسی [اتحاد] قایم بود مایل نبود که در محاربات ممالک همجوار مداخله نماید و به این اساس "انتیوکوش" را بر علیه "ارساسس" کمک ننموده و در نتیجه چون "اتیوکوش" بر "پارتیا" غالب آمد، شاه باختر در مقابل قوای متحد شامی و پارتی مصادف شده پس پا گردید (208 ق.م.) جنگ کنار رود "اریوس" (هری رود) بمیان آمده و آیوتیدم با سربازان دلاور باختری مدت دو سال مقاومت نمودند بدین قرار انتیوکوش سوم در طی حملات و لشکر کشی های 9 ساله خود که از 212 ق.م تا 204 ق.م. دوام نمود، اقتدار خانواده "سلوسید" را دوباره در آسیای علیا برقرار نمود کسیکه فتوحاتی نمود که قابل مقایسه با پیشرفتهای مؤسس خانواده "سلوسید" میباشد، برعلاوه مشارالیه از معاهدات سیاسی و رفتار اعتدالانه خود همکاری زیادی گرفته اگرچه به "ایوتیدم" و یونانیان باختر فایق هم آمد ولی برای اینکه روحاً یونانیان آسیا از هم مجزی نشده و در مقابل خطر "سیتی" قوی باشند خویشاوندی را با خانواده شاهی باختر قایم نموده و باختر را برای آنها واگذاشت چنانکه تفصیلات آن ذیلاً دیده میشود.

مینویسند که "ایوتیدم" شاه باختر پس از مقاومت دو ساله کنار رود هریرود به "هزار اسپ" (شهر بلخ یا قریب آن) پس پا شده و از آنجا بدست پسر خود "دمتریوس Demtrius" که جوان دلاور و وجیهی بود پیغامی به انتیوکوش فرستاده به او حالی نمود که مقصد از بغاوت و لشکر کشی اولیه او طغیان و قطع علاقه از امپراطوری یونانی شامی نبوده بلکه میخواسته خانواده را که مقصر این عمل بودند (یعنی خانواده دیودت) توبیخ نماید از طرف دیگر چون انتیوکوش و ایوتیدم هر دو نژاداً یونانی بودند مفاد انتیوکوش در ین بود که عوض ضعیف ساختن یک شاه یونانی نژاد او را قوی و طرفدار خود سازد و بدین منوال به تقویت او بکوشد تا اینکه یونانیها بیش از پیش در مقابل سیتی که ارساسس شاه پارتی بکمک خود دعوت نموده بود مقابله بتوانند چنانکه این مطلب را "دمیتریوس" به شاه یونانی شامی بیان نمود و در نتیجه انتیوکوش قانع شده با ایوتیدم شاه باختر اتحادی قائم نموده دختر خود را به پسرش "دمتریوس" قاصد جوان داد. در اثر معاضدت شاه باختر قشون "انتیوکوش" از بکتریا و راه های کوهستانات شمال به دره کابل که در آن وقت "سوفاگاسنس Sophagaseunas" نام از طرف خاندان موریا هندی در آن حکمرانی میکرد فرود آمده و دره کابل گندهارا تا پنجاب غربی را متصرف شده و نفوذ خاندان موریای هندی را به پنجاب شرقی محدود ساخت.

اسم "انتیوکوش" در لوحه سنگ "گیرنار Girnar" (12) به عنوان شاه یونانی در حالیکه اهالی را از قتل و شکار حیوانات منع میکند نقش است. در سال 205 ق.م. انتیوکوش از اراکوزی (حوزه ارغنداب) و (کرمانیا) (کرمان) یعنی همان راهی که حین بازگشت اسکندر "کراتروس Craterus" یکی از جنرال های او تعقیب نموده بود، مراجعت نمود قرار معلوم حین مراجعت مشارالیه از طرف اهالی اشکالی ندید بلکه بر عکس اتباع یونانی این مناطق با رضایت تمام عملیات کشور گشائی پادشاه هم نژاد خود شانرا ملاحظه میکردند و از عبور او اخذ قوا و مساعدت مینمودند.

"انتیوکوس" بعد از ملاقات "ایوتیدم" شاه باختر در بلخ و احساس خطر "یوچی" های بربر وضعیت باریک یونانیان را در باختر فهمیده پس از عبور هندوکش بکتریان را دوباره به "ایوتیدم" واگذاشت و پاروپامیزاد و کوفن (ولایت کابل) و سپس "آریا" (ولایت هرات) و اراکوزی (جلگه ارغنداب) را جزء متصرفات او ساخت و پسرش "دمتریوس" داماد خود را حکمران اراکوزی (قندهار) و "درانجیان" (سیستان) مقرر نمود و بدین منوال تمام اراضی که افغانستان امروزی را تشکیل میدهد تا رود اندوس تحت اداره و حکمفرمائی "ایوتیدم" سلطان باختر درآمد (206 ق.م.)


دمتریوس 190- 196 ق.م. یا حوالی 200 ق.م.

وقتیکه انتیوکوش شاه سلوسید شامی در اضطراب و کشمکش های جنگ های رومن ها گرفتار بود دیمتریوس حکمران اراکوزی و سیستان از طرف پدرش "ایوتیدم" مامور شد تا به هند حمله .کند مشارالیه از راه غزنی عازم کابل شده و از طریق گندهارا راه پنجاب را پیش گرفت. در ین وقت در پنجاب شرقی طوریکه قبلاً ذکر رفت خاندان "موریا" حکمفرمائی داشت و امکان میرود که تهاجمات "دمتریوس" با عصر سلطنت چهارمین شاه این خانواده مصادف شده باشد. بهر جهت "دمتریوس" در اثر شجاعت و مردانگی سربازان اراکوزی و کابلستان دامنه تصرفات امپراطوری باختر را در ماورای سواحل چپ اندوس به "گجرات" ، "کچ Kutch" ، "بهروچ Bahrooch" و "سورت Surat" یعنی تمام علاقه های سند و پنجاب امروزی انبساط داد چنانکه تذکره های تاریخی او را فاتح هند یاد نمودهاند مشارالیه دو شهر بنام "دمتریاد Demetriade" یکی در اراکوزی و دیگری در مقام "پتالن Pathalen" کنار سند بنا نهاد و در "ساکالا Sakala" (سیالکوت) شهر "اوتیدمیا Eutydemia" را بنام پدر خویش اعمار نمود.

حینیکه مشارالیه در هند مشغول کشورگشائی بود، پدرش ایوتیدم سلطان باختر وفات نمود و "دمتریوس" فوراً اعلان سلطنت نمود. "دیمتریوس" در مسکوکات خویش "دمتریوس پادشاه" و "دمتریوس بازیلوس" ضرب زده و چپه و راسته آن با مسکوکات پدرش "ایوتیدم" اختلاف زیاد دارد سری که در مسکوکات "دمتریوس" نقش است بعضی اوقات به فیته ئی بسته است و بعضی اوقات کلاه عجیبی دارد که شکل سر فیل در آن نصب میباشد و در یک سکه عوض سر پادشاه سر فیل در طرف راسته سکه منقوش است و این سکه هم دوره حکومت او را در هند ثابت میکند در طرف چپه مسکوکات دمتریوس ارباب الانواع یونانی مثل "هرکول" ، "اپولو" ، "میزو" ، بصورت ایستاده مشاهده میشود و در یک سکه "مرکور" هم بملاحظه میرسد.

بعد از دمتریوس جانشینان او "پانتالیون Panthaleon"، "اگاتوکل Agathocle" و "اپولودوت Apollodote" سلطنت نموده اند. بالا گفته شد که حینیکه "دمتریوس" در هند مشغول فتوحات ،بود پدرش "ایوتیدم" در باختر وفات نمود. در ین وقت "ایوکراتیدس" نام یکی از نایبان او از دوری "دمتریوس" استفاده نموده در صفحات شمال هندوکش در بکتریان اعلان سلطنت نمود.


ایوكراتیدس (15 – 17 ق.م.)

"ایوکراتیدس Eucratides" مدتی تنها در منطقه شمال هندوکش در بکتریا و سغدیا (سمرقند و بخارا) سلطنت نموده زیرا مسکوکات دوره اول حکمفرمائی او تنها بزبان صاف یونانی ضرب زده شده و هنوز در ین مسکوکات عنوان "شاه کبیر" را اتخاذ ننموده است. در ین دسته مسکوکات او مانند "دمتریوس" و "ایوتیدموس" در یک طرف یک سر فیته بسته و در طرف چپه سکه نوشته یونانی با هیکل "اپولو" نقش میباشد و مضمون ضرب سکه فقط "ایوکراتیدس پادشاه" میباشد.

در یک دسته مسکوکات دیگر که آنهم در زمانیکه تنها شاه منطقه بکتریا و سغدیا بود بضرب رسیده و در طرف راسته یک سر با کلاه کسک فولادی بدون کدام نوشته یونانی نقش است. این مسکوکات یادگار دوره ده ساله ایست که در طی آن مشارالیه با "دمتریوس" که درین وقت در پنجاب برای استرداد تخت و تاج پدر خود مراجعت نمود و همچنین با اگاتوکلس حکمران پاروپامیزاد مصروف پیکار بود.

یک عده مسکوکات دیگر "ایوکراتیدس" مربع شکل است که و در طرف راسته آن باز شاه با کلاه کسک فولادی خود نمایش یافته و دور آن نوشته یونانی است بطرف چپه بدور هیکل "Dioscuri" مضمون یونانی سمت راسته به زبان پراکریت و رسم الخط خروشتی نوشته شده است در ین موقع شاه در مسکوکات عنوان "شاه کبیر" اتخاذ نموده و چون معمولاً این عنوان وقتی گرفته میشد که شاه مناطق جنوب هندوكش خصوصاً كابلستان را فتح میکرد لذا از روی این عنوان و از روی ضرب اسم شاه بزبان پراکریت و رسم الخط خروشتی که در جنوب هندوکش معمول بود فهمیده میشود که "ایوکراتیدس" بعد از یک سلسله محاربات طولانی "اگاتوکلس" حکمران پاروپامیزاد را که از طرف "ایوتیدم" مقرر شده بود و سپس دمتریوس پسر او را که از هند مراجعت نموده بود شکست داده است. چنانکه "جوستن" مؤرخ یونانی عین این حوادث را در یادداشت های خویش نگاشته است. مشارالیه چنین میگوید:

"تقریباً در همان عصری که میترداتس یا "مهرداد" در پارتیا حکمفرمائی داشت، "ایوکراتیدس" در بلخ سلطنت مینمود و هر دو اشخاص بزرگ بودند. اما باختری ها در ین وقت بمناسبت محاربات متعدد و توجه به کشورگشائی در هند خسته شده بودند. "ایوکراتیدس" با "دمتریوس" جنگهای زیاد نمود. شاه اخیر الذكر با 60 هزار نفر خود مدت چهار ماه او را محاصره کرد و در اثر فشار و مقاومت حریف خود را محاط ساخته و در نتیجه سه صد تن خود را از محاصره نجات داده و عساكر "دمتریوس" را چیزی شکست داده و چیزی را بخود ملحق نمودند و با سپاه زیاد بعد از 5 ماه هند را تسخیر کرد. حین مراجعت از هند توسط پسرش بقتل رسید."

این یادداشت جوستن خیلی مهم است زیرا از روی آن معلوم میشود که "ایوکراتیدس" معاصر "میترداتس" یا "مهرداد" شاه پارتیا بوده و از آینجا تاریخ سلطنت او هم بدست میآید اگرچه "بایر Bayer" تاریخ سلطنت او را 181 ق.م. میگوید و پروفیسور "ولسن Wilson" هم آنرا قبول نموده است اما "ویسکونتی Viscouti" 165 ق.م. مینویسد و پروفیسور "لسن Lassen" وسط این هر دو یعنی 175 ق.م. سالی را تعین کرده است که بتاریخ جلوس مهرداد نزدیک میشود زیرا مهرداد اول بجای برادرش فرهاتس اول در 171 ق.م. جلوس نموده است.

پس از اینکه "ایوکراتیدس" به تخت باختر جلوس نمود اول از همه با یک عده حکمرانانی که از طرف دمتریوس در باختر و پاراپامیزاد، منطقه پنجشر و سمت شمالی و کابل و مناطق غربی قریب اندوس مقرر ،بودند، مثل "ایوتیدموس دوم" ، "اگاتوکلس" ، "پانتالئون" و "انتی ماکوس" هر کدام به نوبه خود بمفاد "دمتریوس" با او بنای مقابله را نهادند و پسان تر اعلان شاهی نمودند چنانکه اتیا از ایشان ذکر خواهد رفت. بهر حال "ایوتیدموس" دوم برادر "دمتریوس" حکمران باختر بعد از زد و خورد قلیلی بقتل رسید. سپس "ایوكراتیدس" بجنوب هندوکش با "اگاتوکلس" حکمران "پاروپامیزاد" و "پانتالئون" حکمران مناطق غربی اندوس و خود "دمتریوس" که از پنجاب بقصد امحای حریف خود مراجعت نموده بود، مقابل گردیده و بشرحیکه ذکر رفت در طی محاربات ده ساله ابتدا محصور و بعد از آن رهائی یافته مخالفین خود را مضمحل ساخت و در پاروپامیزاد هم دست تصرف یافت.

آخرین امید طرفداران دمتریوس کوششهای "پانتاائون" حکمرانی بود که از طرف "دمتریوس" در علاقه دو طرفه رودبار اندوس مقرر شده بود و از کشمکشهای طولانی استفاده نموده در جلگه رودخانه ئی که زبان سانسکریت در آن مروج بود، اعلان شاهی و مخالفت با "اوکراتیدس" نمود. اما طولی نکشید که ایوکراتیدس با شصت هزار عساکر خود که عموماً از باختری ها تشکیل شده بود، فرا رسیده و آخرین طرفدار دمتریوس را هم پس پا ساخت و دو باره دامنه امپراطوری باختر را از سغدیان تا کنار جیلم انبساط داد. قرار عقیده "رپسن Rapson" "ایوكراتیدس" پس از تصرف صفحات جنوب هندوکش مخالفین خود و دمتریوس و اولاده خانواده او "اپولودوتوس Apollodotus" را به پنجاب شرقی به مناطق سواحل چپ روود جیلم عقب نشاند(165 ق.م.) و دایره نفوذ و آمریت شانرا به حوالی "سکالا Sakala" محدود ساخت و پنجاب غربی را که "تاکزیلا" هم جزء آن باشد متصرف گردید اما بدبختانه این قسمت دوره سلطنت او طولی نکشید زیرا ساک ها پیش قراولان "سیتی" از جانب شمال اکسوس سرکشیدند و ایوکراتیدس یا در گیر و دار آنها یا زمانیکه از پنجاب مراجعت میکرد از دست پسرش بقتل رسید معذالک هیچ یک از مؤرخین نه اسم، نه وقایع حیات پسر او را ذکر نکرده اند تنها "جوستن Justin" اظهار میکند که پسر در امر مملکت داری با پدرش شریک بوده نا گفته نماند که مسکوکات شناسان یک سکه عجیب "ایوکراتیدس" را بدست آورده اند که در طرف راسته آن تصویر "ایوکراتیدس" به وضعیت نشسته با نوشته "ایوکراتیدس بازیلوس مکاس" (ایوکراتیدس شاه كبیر) نقش است و در طرف چپه آن دو سر مرد و زن معلوم میشود. بعضی مستشرقین این سکه عجیب را شاهد قول "جوستن" گرفته میگویند این سکه شراکت ایوکراتیدس و پسرش را در امر مملکت داری ثابت میکند و این دو سر که در آن مشاهد میشود عبارت از نقش سر پدر و پسر میباشند. اما اگر در تصاویر سرهای مذکور دقت شود هیچ کدام آن نه علامه شاهی، نه فیته که آنهم نشان سلطنت است دارند و نه حایز کدام عنوان و صبغت دیگر میباشند. لذا سکه مذکور یا سکه "ایوکراتیدس" است که در طرف چپه صورت پدر و مادرش معلوم میشود و یا قراریکه پروفیسور "ولسن" میگوید مربوط به "هلیوکلس" پسر "ایوکراتیدس" میباشد.

بهر جهت قبل از ینکه نگارش وقایع حیات و امپراطوری این شاه کبیر باختر را خاتمه دهیم باید متذکر شویم : "ایوکراتیدس" اولین شاه یونانی باختر است که در مسکوکات به دو زبان سکه زده است. در دوره اقتدار و عظمت باختر زبان یونانی مخصوص مناطق شمال هندوکش یعنی بکتریا سغدیا (سمرقند و بخارا) و آریا (هرات) بوده و زبان "آریائی" که آنرا "خروشتی" هم خوانده اند در وادی "کوفن" (کابل، گندهارا) و پاروپامیزاد (اراضی متصل دامنه های جنوب هندوکش) رواج داشت. "ایوکراتیدس" پس از اینکه صفحات جنوب هندوکش را از "اگاتوکلس" و "دمتریوس" گرفت در طرف چپه سکه بزبان بومی اهالی یعنی "خروشتی" هم نام خویش را نقش نمود.

در عصر سلطنت این شاه با لشکرکشیهائی که بجانب هند نمود، مدنیت یونانی باختر بیش از پیش به صفحات جنوب هندوکش رسیده و از آنجا به هند منتقل گردید و روح مدنیت باختر از علاقه کوفن و گندهارا به پنجاب سرایت نمود.


ظهور اسکائیها و بحران امپراطوری باختر 135 ق.م.

از واقعات سؤئی که در این وقت رخ میدهد و در نتیجه نفوذ یونانیان در صفحات شمال هندوکش سقوط میکند ظهور اقوام "ساک" یعنی "اسکائی" ها یا "سیتی" ها میباشد که از منتها الیه شمال شرقی از ماورای رود "ایگزارت" (سر دریا) سر کشیده به سغدیان و بکتریان نمودار .میشوند از طرف دیگر از جانب غرب "میتری دات Mithridates" مهرداد اول پارتی از ظهور قبایل اسکائی و توجه شان به باختر بجانب شمال استفاده نموده هرات را به قبضه خود میآورد. در ین گیر و دار که اسکائی ها به سغدیان رسیده و مهرداد هرات را صاحب شده بود ، "ایوکراتیدس" هنوز هم مدتی ولایت بکتریان را در دست داشت سپس مشارالیه در اثر دنباله واقعات سؤ محاربات اسکائی ها بقتل رسید. اگر چه بعد از او پسرش "هلیوکلس" و یکنفر دیگر "انتیماکوس" هم تا چندی در شمال هندوکش هم دست داشتند ولی نفوذ ایشان خیلی بی دوام و موقتی بوده و به این جهت میتوان گفت که بعد از "ایوکراتیدس" نفوذ آمریت یونانیان از صفحات شمال هندوکش چیده شده به جنوب آن منتقل میگردد و پاروپامیزاد کابلستان، گندھارا، پنجاب غربی تا سواحل چپ رود خانه جیلم را در بر میگیرد. علاوه برین چون "دمتریوس" پس از شکست خود در مقابل "اوکراتیدس" به پنجاب شرقی در حوالی "سیالکوت" محدود و متمرکز شده بود، بعد از او اولاده اش "اپولودوتس" و "میناندر" سلطنت علیحده تشکیل میدهند که از آن هم بحث خواهیم نمود. خلاصه این عصر را به عصر بحران بزرگی میتوان تعبیر نمود که اقوام مختلف به صفحات شمال و غرب وطن میریزند و نفوذ یونانیان آهسته آهسته از مناطق شمال هندوکش محو شده به جنوب آن منتقل میشود.

در اثر این وضعیت بحران دیگر که از 160 ق.م. تا 145 ق.م. مدت 25 سال دوام تصرفات یونانی در کشور ما و هند به یک عده حکومات علیحده و مجزا تبدیل میشود و این وضعیت تا سال 40 م.

که "کدفیزس اول" شاه کوشانی ظهور میکند، دوام مینماید.


سلطنت یونانی جنوب هندوکش

هلیوكلس 145 - 165 ق.م. : "هلیوكلس نیکاتور" (هلیوكلس شاه كبیر). قبلاً از روی یادداشت های "جوستن" مؤرخ یونانی متذکر شدیم که "ایوکراتیدس" بعد از مراجعت از هند از دست پسرش بقتل رسید. (اگر چه امکان میرود که در جنگ اسکائیها کشته شده باشد.) بعضی ها فرض میکنند که این پسر مانند پدرش "ایوکراتیدس" نام داشت اما پروفیسور "لسن" چنین عقیده دارد که در میان شاهان مجهول که تا حال اصل و خانواده اش پوره روشن نشده یکی هم "هلیوکلس" است که در حقیقت پسر ایوکراتیدس میباشد. چنانکه پروفیسور "ولسن" هم این نظریه را قبول نموده و تاریخ جلوس او را به سال 147 ق.م. نسبت میدهد. هلیوکلس تنها به زبان یونانی و به دو زبان یونانی و خروشتی هم سکه زده است. زمان سلطنتش اگر چه کوتاه بود ولی از روی صفت "نیکایوش یعنی کبیر" که در مسکوکات خود اتخاذ نموده و چه از استعمال دو زبان یونانی و پراکریت معلوم میشود که با وجود تهاجم اسکائیها و اشغال سغدیانا و رسیدن شان کنار "اکسوس" باز هم تا زمانی به باختر دست داشته ولی بیشتر نفوذ و آمریت او در مناطق جنوب هندوکش تحول نموده است و در آخر سلطنت او اسکائیها بکتریانا را نیز متصرف گردیدند.

در جنوب هندوکش نفوذ او بر "کاپیسا" (حوزهٔ کوهدامن و کوهستان) و "گندهارا" (سمت کابل و سمت مشرقی) و "اودیانا Uddiyana" (سوات و بنیر) انبساط داشت.

انتى ماكوس حوالی 150 تا 130 ق.م. : بعد از "هلیوکلس"، "انتی ماكوس Antimacus" به سلطنت رسیده است. اگر چه بعضی ها عقیده دارند که مشارالیه قبل از اینکه اسکائی ها برسند در شمال هندوکش هم سلطنت داشته ولی آنچه محقق است این است که در جنوب سلسله کوه مذکور در علاقه کوهدامن، پنجشیر نجراب تگاب و کابل حکمفرمائی نموده است.

اگاتوکلس حوالی 185 ق.م. : پروفیسور "لسن" فرض میکند که "اگاتوکلس Agathocles" پادشاهی است که از کابل تا سواحل رود اندوس در گندهارای غربی سلطنت کرده است اگاتوکلس و پانتالئون در مسکوکات خود زبان پالی را استعمال نموده اند.

پانتالئون حوالی 190 ق.م. : چون این پادشاه در بعضی مسکوکات خود زبان سانسکریت عصر "آشوکا" را استعمال نموده چنین فرض میکنند که قلمرو حکمفرمائی او نزدیک سواحل اندوس بوده باشد. بعضی ها مشارالیه و اگاتوکلس هر دو را معاصر همدیگر تصور میکنند. "پانتالئون Pantaleon" به اسم خود جز کلمه "باریلوس = شاه" صفت دیگری علاوه ننموده است.

در حالیکه اسکائی ها صفحات شمال هندوکش را متصرف شده در سیستان فرود آمدند و بعد از اشغال "اراکوزیا" به حوزه اندوس رهسپار شدند. چندین نفر دیگر از احفاد "ایوکراتیدس" در کابلستان و گندهارای غربی به سلطنت رسیده اند که عبارت انر از "دیومدس Diomedes" ، "فیلوگزینوس Philoxenos" ، "ارتیمدوروس Artemidoros" "ارخبوس Arkhebeos" و "هرمایوس

.Hermaios"

هرمایوس 75 ق.م. : آخرین شاه این سلسله "هرمایوس" است که تمام مستشرقین متفقاً او را آخرین شاه یونانی کابلستان و گندهارای ، غربی ، جلال آباد ، هده، پشاور ، و چهارصده خوانده اند که بین 75 و 25 بعد از میلاد اسکائی ها، پهلوا ها و کوشانی ها از چهار طرف او را احاطه نموده و "گندو فارس" سلطنت او را خاتمه میدهد.

از "هرمایوس" آخرین شاه یونانی کابل زمین مسکوکات زیادی بدست آمده است. و میتوان آنها را به چهار نوع مختلف تقسیم نمود اختلاف بین این مسکوکات آنقدر زیاد است که بهضی ها بفکر افتاده میگویند که ممکن به اسم "هرمایوس" دو و حتی سه پادشاه گذشته باشد. بهر جهت اقسام مسکوکات او قرار آتی است:

1- هرمایوس و خانمش "کالیاپ Kalliape" را طوری نشان میدهد که سر شاه و ملکه روی راسته سکه منقوش میباشد این سکه از نقطه نظر ساختمان و علامه ضرب با سائر مسکوکات شاهان یونانی متقدم او مطابقت میکند.

2- به ساخت سکه فوق سکه دیگری از هرمایوس بدست آمده که تنها صورت خودش را نشان میدهد از ین سکه هم قسم نقره ئی و هم مسی آن کشف شده و نوشته های آنها به دو زبان یونانی و خروشتی مضروب است. حروف نوشته آن به الفبای یونانی عصر شاهان "سوتر=ناجی یا منجی" که معاصر به عصر "هرمایوس" در پنجاب غربی سلطنت داشتند، مطابقت میکند.

نا گفته نماند که علی العموم مسکوکات "هرمایوس" از نقطه نظر ساخت صورت ضرب پست و فلز آن اکثراً مس میباشد. از مسکوکات او دو رقم دیگر نیز دیده شده که با دو دسته فوق چهار نوع مختلف مسکوکات او را تکمیل میکند. در روی چپه یکی از این دو دسته اخیرالذکر شکل "ژوپیتر Jupiter" بصورت نشسته و روی دیگر شکل "هرکول Hercules" به وضعیت ایستاده نمایش یافته و است. بطرف راسته این دو دسته مسکوکات سر شاه طوری منقوش است که موهایش با فیته بسته میباشد و اسم شاه در زیر این نوشته "بازیلوس ستروس هرمایوس = شاه منجی هرمایوس" مشاهده میشود.