اولین بکار گیری رسمی اسم افغانستان
میدانم وقت افغان ستیزها این نوشته را میخوانند از اینکه من اسم “دولت افغانستان” را با حوادثی یاد میکنم که در سالهای 1798م رخ داده، یعنی 44 سال قبل از نشر کتاب الفونستون، از عصبانیت نزدیک است موهای سر خودرا بکنند! این آقایان انتظار دارند اسم افغانستان به دولت های سالهای بعد از جنگ اول افغان و انگلیس و کوشش انگلیسها در جهت سوء استفاده از موقف “حایل” این سرزمین اطلاق گردد یا به عبارهء از زمان امیردوست محمد خان و تعدادی هم افغانستان ستیزی را تا جایی پیش میبرند که افغانستان را از زمان امیر عبدالرحمان خان به بعد محسوب میکنند! اما واقعیت آن است که خارجیها از جمله ایرانیها و انگلیسها و هندیها در استفاده از اسم افغانستان در اشاره به سرزمینهایی که امروز کشور افغانستان گفته میشود دست و دل باز تر اند.
اگر برداشت نادرست تغییر حدود اربعه و حتی تغییر اسم مبدا و مقطع کشورها و دولتها حساب گردد هیچ کشور دنیا سابقه تاریخی نخواهند داشت. بطور مثال سریلانکا قبلا سیلون بود و میانمار برما نامیده میشد. هیچ عقل سلیمی سیلون و برما را از مطالعه تاریخ سریلانکا و میانمار حذف نمیکند. برخلاف ادعاهای نادرست مجیب رحیمی که شیوع اسم افغانستان را با نشر کتاب الفونستون درمیانهء قرن نزدهم در سال 1842م مرتبط میسازد، هم دولت زمانشاه، و هم دولت قاجاری ایران از کشور “افغانستان” و متصرفات آن در قرن هژده میلادی در اشاره به سرزمینهای تحت حاکمیت زمانشاه پسر تیمورشاه نام برده اند. سر جان ملکم سفیر انگلیس در تهران در نامهء به تاریخ 2 جون سال 1800م عنوانی سر هنری ونداس به کمپنی هند شرقی مینویسد که:
“پیش از آنکه شاه قاجار به طرف خراسان حرکت کند، به حاجی ابراهیم وزیرش دستور داد که از طرف خود نامهء به وفادار خان وزیر اعظم زمان شاه نبشته و متذکر شود که باید از اشتعال نایرهء جنگ با ترتیباتی که موافق عدل و انصاف باشد جلوگیری شود. شاه ایران بنا بر اصول شرافت و اخلاق، حمایت شهزاده محمودرا که برادر بزرگ زمانشاه به عهده گرفته است؛ ولی در نظر ندارد که اورا به امارت افغانستان برساند، بلکه با واگداری هرات و توابع آن به شهزاده مذکور راضی خواهد بود.”
در پاسخ رسمی که وفاردار خان وزیر اعظم زمانشاه به حاجی ابراهیم وزیر اعظم قاجار ارسال میکند مینویسد که:
“اگر حکمران ایران از حمایت شاهزاده محمود دست بکشد و اطمینان بدهد که به متصرفات افغانستان حمله نخواهد کرد تا زمانشاه بتواند به درستی نقشه اش را در کشور هندوستان تعقیب کند، زمانشاه از حمایت روسای خراسان خودداری خواهد کرد و تمام آن ایالت را تا چند مایلی هرات رها خواهد کرد تا به تصرف شاهان ایران در آید…” (صدیق فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، صفحات 224 و 225).
این نامه ها نشان میدهد که حد اقل 219 سال قبل از امروز اسم افغانستان به سرزمینهایی اطلاق میشد که از مشهد تا کشمیر و از دریای آمو تا خلیج کومبای در گجرات هند وسعت داشت.
اتفاقآ 16 سال قبل از مکتوب رسمی وزیراعظم ایران که در آن از افغانستان اسم میبرد در زمان تیمورشاه هم قلمرو او بنام افغانستان معروف بود. در سالهای 1782 و 1783م یک کارمند کمپنی هند شرقی بنام جورج فورستر با یک قافله از طریق کشمیر، پشاور، کابل، قندهار، و هرات به ایران و روسیه و بالاخره لندن میرود و در عنوان کتاب سفرنامهء خود و در متن آن بدون کدام تردیدی از کشور “افغانستان” نام میبرد و حدود آنرا از مشهد تا کشمیر و از دریای آمو تا خلیج کومبای در گجرات هند متذکر میشود و به مردم آن به عنوان “ملت افغان” خطاب میکند (جورج فورستر، 1798م، لندن). موصوف در کتاب خود به مراتب از افغانستان، افغانها، دولت افغان و امپراطوری افغان یاد میکند
تصویر آتی از کتاب فورستر است که به انگلیسی .قدیم نگاشته شده است.