32

وفات همایون و خصال وی

از کتاب: تاریخ افغانستان در عصر گورکانیان (تیموریان) هند ، فصل دوم

همایون بعد از فتح دهلی دیر نزیست،و هفت ماه پس تاریخ (۵) ربیع الاول (۹۶۳ه‍) از بام کتب خانه افتاده و در (۱۱) ماه مذکور به عمر (۴۹) سالگی از دنیا گذشت، مدت شاهی وی (۲۵) سال بود که از آن جمله (۱۵) سال در صفحات افغانستان بر کابل و قندهار وولایات شمالی حکمرانی کرد(۳۱)، رجوع به منظره نمره ۵) 

همایون مانند پدر شخص زحمت کش و فعالی بود، در مدت حیات خود زحمات زیادی دید، ولی مأیوس نشد، تا عاقبت بعد از جدو جهد فراوان پس امپراطوری هند را بدست آورد ولی همایون بر برادران خود بیرحم بوده، و همه را فدای شاهی خود ساخت، وی از علم و ادب بهره ئی داشت و دیوان اشعارش نیز موجود است، به پارسی و تورکی شهر میگفت (۳۲), ازوست: 

اگر به پرسش عشاق می نهد قدمی 

هزار جان گرامی فدای هر قدمش 

هر گز نکنم یاد تو  تا زار نگریم 

کم یاد کنم از تو که بسیار نگریم 

در عصر همایون افغانستان سالهای دراز صحنۀ تاخت و تاز شهزاده گان جاه طلب بابری گردید، و جنگهای مدهش درین سرزمین بین آنها در گرفت، ودرین گیرودار جز کشت و خون، روی عمران و ترقی را ندید، هر چند شخص همایون و برادرانش مثل بابر ارادتا و مستقیما بتاخت و تاراج ملت پښتون نپرداختند زیرا بامها احتیاج مبرمی را داشتند ولی اعمال مخالفانه شأن  در مقابل یکدیگر سرزمین وطن مارا بخون گلگون کرد، بنابران دورۀ پادشاهی همایون و برادرانش نیز برای ملت پښتون ووطن ما چندان همایون نبود، و میمون نیفتاد.