بگرام در عهد کوشان

از کتاب: بگرام ، فصل ششم

ورود کوشانی ها - روابط دربار بگرام بارومائی ها و چینی ها - انتقام گیری از چین - یرغمل های چینی - بزرگترین مبلغ و عالم کاپیسایی "گونا و ارمان" اجتهاد مبلغین کاپیسا در شرق اقصی.

طوریکه در فصول قبل شرح داده شد اگر چه بگرام در عصر یونانی و حتی پیشتر هم آبادی داشت و در سالهای اخیر سلطنت "هلیو کلس" پایتخت شاهان یونانی جنوب هند وکوه و کابلستان گردید ولی دوره شکوه و عظمت آن با ورود کوشانیها شروع شد زیرا اگر در وقت حکفرمائی شاهان اخیر یونانی پایتخت شده بود مرکز قلمر و محدودی شمرده میشد و با کوشانیها خصوصاً "کنیشکای کبیر" مرکز پا پایتخت تابستانی امپراطوری بزرگ و مقتدر آسیا گردید کوشانیها بر خلاف آنچه تا سالهای اخیر مستشرقین اروپائی تصور میکردند و اخیراً تغیر نظریه داده اند شاخه آریائی نژادی است که از سرزمین بومی آریائی حوضه اکسوس مستقیماً بطرف شرق بوادی سر دریا و ما وراى شرقی آن منتشر شد. مانند پیش قراولان نژاد آریائی قرون متمادی با عالم زرد وزرد پوستان مغلی در تصادم ماندند (نا گفته نماند که یکی از علمای مبرز جاپانی پروفیسر "هاندا تورو" پروفیسر فاکولته ادبیات دارالعلوم امپراطوری توکیو به این عقیده است که سلطنت کوشانی را اهالی "تا هیا" یعنی بکتریان قبل از ورود "یوچی" که معمولاً ایشان را اجداد کوشانی مینامند تشکیل داده و ارین استنباط می شود که کوشانی و یوچی دوقوم علیحده بوده واول الذکر بومیان اریائی تخارستان باشد).

بهر جهت چون این مسئله خیلی بزرگ است و عجالتاً نظریات آتی پروفیسر جاپانی در دست نیست و موضوع فعلی کتاب ما هم بحث را درین مورد اجازه نمیدهد به اساس نظریات عمومی که تا حال معمول و مورد قبول است مینگاریم که این شاخۀ آریائی در اثر فشار"هیوانگ نوها" بتدریج از جلگه های سر دریا به آمو دریا انتقال نموده و در حوالی (۷۰ ق م) به بکتریان ریختند و سلطنت یونانی ها را در شمال هندوکوه سقوط دادند کوشانیها چون به بکتریان رسیدند درپنجا قوم تجارت پیشه و متمدنی بود و باش داشت که بنام "تاهیا" یاد شده است بعد از انتشار خود در بکتریان قبایل کوشان آن قطعه را بین قبایل خود به (٥) ایالت تقسیم نموده و مدتی باین منوال در شمال هند و کوه حکمفرمائی نمودند تا اینکه "کو جولا کد فیزس" رئیس یکی از قبایل پنجگانه ایشان موسوم به "کوی - شوانگ" یا "کوشان" مقتدر شده دیگر ها را مطیع خود ساخت و سلطنت کوشانی را تاسیس نمود . باین ترتیب چون قبایل کوشان بهم متحد شده از خود سر و سلطنتی یافتند به یونانیهای که خود را در جنوب هندوکوه "در کاپیسا" محکم نموده بودند بنای حمله را گذاشتند و طوریکه در اخیر فصل پنجم ذکر شد با "هر مایوس" در حوالی (۲۰م) سلطۀ سیاسی یونانی های کاپیسا سقوط نموده و نفوذ کوشانی قایم مقام آن گردید و بتدریج ازین نقطه به چهار طرف انبساط نمود در زمان "کجو لا کد فیزس" چون نفوذ وکوشانی ها بعلاوۀ بکتریان آهسته آهسته در تمام ولایت کابل و قندهار و در سمت مشر فی تا حوالى سند انتشار یافت و بعبارت دیگر چون افغانستان معاصر قلمرو سلطنت او را تشکیل میداد مرکز حکومتش در کاپیسا محتملا همین شهر "بگرام" بود. "کجولا کد فیرس" ابتدا مسکوکات "هر مایوس" را که در "کاپیسا" بضرب رسیده بود تقلید مینمود چنانچه در بعضی مسکوکات او نام خودش "و هر مایوس" هر دو دیده میشود. هکذا مسکوکاتی از و دیده شده که قرار اکثر احتمالات باید از سکه های "آگوست" امپراطوری رومن تقلید شده باشد. نا گفته نماند که "کجو لا کد فیرس" معاصر " آگوست" امپراطوری رومن میباشد و اولین نماینده کوشانی "در باربگرام" درعصر "کجو لا کد فیزس" به روما نرده "آگوست " فرستاده شده بود موسس اولین خاندان سلطنتی کوشان در حوالی (۷۸م) وفات نموده و بعد از او "ویها کد فیزس" پسرش که او را "کد فیزس دوم" هم میگویند بر تخت نشست. چون قلمرو کوشانیها در ینوقت خاک آریانا یعنی افغا نستان فعلی را سراسر فرا گرفته بود "ویها کد فیرس" به انبساط سرحدات خود طرف هند کوشیده پنجاب ، دو آب ، اود و غیره را فتح نموده بنام "فاتح هند" موسوم گردید. مسکوکات او قشنگ و فلز او مس و طلا است. مشار الیه در مسکوکات ، عناوین خیلی با شکوه و جلال را اتخاذ نموده و مانند پدر خود یکطرف سکه رسم الخط یونانی و طرف دیگر رسم الخط بومی خروشتی را استعمال نموده است. قراریکه از منابع تاریخی چین معلوم میشود اولین تصادم بین امپراطوری کوشان و چین در عصر "ویها کد فیزس" واقع شده است. اگر چه علت این تصادم بصورت صریح معلوم نیست باز هم چون جنرال "پان چا او" چینی با قشونی برای فتوحات ختن و کاشغر آمده بود و "ویها کد فیزس" خواستگار مزاوجت دختر شاه چین بود و این مسئله را چینائیها قبولدار نشدند در نتیجه بین کوشانی و چینی در دامنه های شرقی پامیر جنگی و اقع شده "ویها کد فیزس" پس پا گردید. در غرب بر خلاف ، روابط  کوشانیها با امپراطوری رومن محکم ترگردیده و نماینده "کد فیزس دوم" به دربار "تراجان" حضور داشت. روابط  تجارتی امپراطوری کوشان با رومنها انبساط زیاد داشت. مال التجاره از تمام قسمتهای امپراطوری به پیمانه زیاد از راه وادی کابل و کاپیسا به بکتریان و خراسان و از آنجا از میان امپراطوری پارتی بطرف غرب میرفت و رومنها سالانه مبالغ گزافی برای خریداری مال التجاره در امپراطوری کوشان صرف میکردند بعد از "کد فیزس دوم" چون سلطنت در (حوالی120م)  به دست توانای شخص بزرگی چون "کنیشکا" رسید پایتخت تابستانی خود شهر بگرام را تعین نموده به انبساط  قلمرو سیاسی امپراطوری کوشان صرف مساعی زیاد  نمود چنانچه در هند تا "مکدها" و "بنارس" کنار رود گنگا و در ترکستان چین تا کاشغر و بار کند یعنی حوضه رود تارم پیش رفت و به این نوع انتقام متقدمین خود را از چینائیها گرفته پسر امپراطور چین با طوریکه بصحت قریب تر است "شه - آن – پان" (Ch-en-pan) نام یکی از خویشاوندان شاه چینائی کاشغر را با جمع دیگر بطور یرغمل با خود آورده به اعزاز نزد خود نگاه میداشت و در موسم تابستان معبد (شا - لو - کیا) را که عبارت از پوزۀ شترک بگرام باشد برای رهایش آنها تعین نموده بود. کنشکا بزرگترین امپراطور کوشان تنها از نقطه نظر کشور کشائی و پیشرفتهای نظامی قابل تمجید نی بلکه از بسیار پهلوهای معنوی سزاوار ستایش است زیرا عصر زمامداری او دوره ترقی زبان ، ادبیات ، صنعت ، دیانت ، فلسفه ، علم و حکمت است و از این جنبه ها دوره او در تاریخ آریانا نظیر ندارد. چون مقصود ما در ینجا صحبت در اطراف بگرام در عهد کوشان میباشد نگارشات خود را راجع به شاهان کوشان خصوص شخص کنیشکا که مستقلاً یک رساله میخواهد قطع نموده باصل مطلوب می پردازیم. طوریکه در فصول پیشتر نگاشتیم این مسئله حتمی است که پیش از کوشانیها بگرام ابادی داشته زیرا قبل ازین در زمان شاهان اخیر یونانی هم پایتخت شده بود و در طبقات عمیق اراضی وحتی در روی زمین مسکوکات ایشان بکثرت یافت شده چون موسو فوشه احاطه "برج عبدالله" را شهر کوچک شاهی عصر یونانی خوانده احتمال زیاد دارد که شهر بزرگتری که خط حصار با عظمت آن هنوز ته خاک معلوم میشود مربوط به کوشانیها باشد. اشیای سفالی از قبیل کاسه ، کوزه کوچک در دسته ئی یکنوع گیلاسهای پایه دار گلی ، قیف و غیره که در اثر حفریات پارسال و پرارسال پیدا شده  بعد از مطالعات بنظر موسیوها کن مربوط به "اوایل عصر استقرار کوشان" در کاپیسا معلوم میشود. چون بساختمان دوکانهای قدیم این شهر دقت شود از نقطه نظر معماری چندان مهارتی در آنها بکار نرفته و این خود دلیلی است که تعمیر شهر را نه به یونانیها بلکه به کوشانیها متعلق میسازد. بگرام چون در عصر کوشانی تا یک زمان پایتخت و درعصر کنیشکا مرکز تابستانی بود طبعاً از نقطه نظر اجتماعیات در وقت خویش حایز اهمیتی بود چون صنعت (کریک و بودیک) در عصر کوشانی ترقی زیاد داشت در کاپیسا صنعتگران ماهر مصروف تعمیرات معابد و هیکل تراشی بودند. اگرچه در بگرام و سایر نقاط کاپیسا از نقطه نظر دین در عصر کوشان آزادی زیاد وجود داشت و در بگرام بعلاوه پیروان بودائی برهمنی ها وغیره زنده گانی داشتند اما با میلانی که شاهان کوشانی به "بود سیزم" نشان دادند دین بودائی نسبت بدیگر ادیان ترقی نموده و شکل دیانت رسمی بخود گرفته بود در زمان کوشانیها خصوص در عهد کنیشکا معابد و استوپه های زیاد در بگرام و دامنه های حصار کهستانی فشنگ کاپیسا آباد شده بهزارها نفر علما و راهبین در آنها بود و باش داشتند. کنیشکا با علم دوستی و دیانت پروری که داشت بزرگترین علم و دانشمندان وقت را از اقطار امپراطوری بدور خود جمع نموده بود. میگویند که برای بدست آوردن یکنفر ادیب مشهور که به "اسواگوزا" معروف و نزد پادشاه "مگدها" بود مخصوص پاشاه مذکور به جنگ بر آمده و بعد از فتح ادیب را گرفته و با خود آورد و مشاور ادبی خود مقرر نمود. هکذا برای امور مذهبی هم "کنیشکا" مشاوری داشت که اسم او "پارسوا" بود در محفل مذهبی که کنیشکا در پشاور دایر نموده بود در بیان علمای گندهاری کاپیسائی هم زیاد شامل بودند و علمای گند هارا ، کابل ، کاپیسا به اندازۀ  در علوم مذهبی تبحر داشتند که موجد طریقة نوى بتمام "مها یانا" گردیدند. علاوه بین علمای کاپیسا در انتشار بودیزم در چین و سایر نقاط شرق سهم بزرگ گرفته و وقت بوقت با قافله های مبلغین که از کشمیر و گندها را آمده و طرف شمال رهسپار میشد عده زیادی از ایشان هم شامل میشدند. در میان علما و مبلغین کاییسا آنکه در اواخر قرن ۲٤ از همه معروف است و گوناوارمانGunavarinan نام داشت و اصلاً شهزادۀ این دیار بود. مشار الیه بعد از انجام تحصیلات مذهبی وسایر علوم متداوله وقت در علوم دینی تبحر زیاد حاصل نموده آخر اشتیاق خدمت در انتشار دین به این وادارش نمود که از زندگانی با تجمل و آرام شاهی گذشته مانند یکنفر مبلغ بکدام طرف عازم شود چنانچه اول مسافرتی بهند نموده و از انجا بجزیرۀ "سیلان" رفت و بعد از چندى بطرف جزیرۀ "جاوا" که هنوز سرزمین برهمنی بود برای تبلیغ عازم شد و در اثر اجتهاد خود شاه و ملکه آنوقت "جاوا" را بدین بودا داخل نمود. چون آوازه شهرت او در شرق بلند شد امپراطور چین "لیو- یو Ligon-yu که از خانواده شاهی سونگ"Saung " آرزومند ملاقات و شناسائی او شده و در ٤٢٤ به حکمران چینی "تو نکن" هدایات داده تا مبلغ معروف کاپیسائی را به چین دعوت کند. "گونا و ارمان" خواهش امپراطور چین را قبول نموده اول به "کانتن" و از آنجا به "نانکن" رفت. امپراطور چین در جوار قصر امپراطوری معبد مجلل و باشکوهی آباد نموده و عالم کاپیسایی در آنجا تا آخرین د قایق حیات به ترجمه آثار بودائی به چینی اشتغال داشت. از شرح حال عالم فوق الذکر بخوبی معلوم میشود که چراغ علم و معرفت که باشهنشاه بزرگ کوشان در آریانا روشن شده بود اشعه فروزان آن تا اواخر قرن 4 و اوایل قرن 5 یعنی زمان ورود مهاجم هیاطله خاموش نشده به هر نقطه امپراطوری علم صنعت ، هیکل تراشی، نقاشی ، ادبیات و نویسندگی ترقی درخشان داشت از همین نتایج حفریات دو نقطهٔ مختلف شهر کوشانی بگرام که یکی رسته دکانها و دیگر قصری بود معلوم میشود که از نقطه نظر حیات اجتماعی و طرز زندگانی نجبا وعوام کوشانی فرق داشتند و این فرق هم بعد از تهاجم و یغمهای دارائی یونانیها در میان ایشان پیدا شده رؤسا و اشخاص با نفوذى که حین اشغال باختر و تصرف کاپیسا اموال یونانیها را متصرف شدند با آن صاحب ذوق و سلیقه گردیده طرز زندگانی آنها عوض شده است. برعکس عوام چندان تغیر نکرده با همان رو یه زندگانی سادۀ قدیم ادامه داده با ظروف سفالی قناعت مینمودند. معذالک رسته دکانهای ایشان مرتب و دکانهای آنها عموماً منقسم بر دو حصه بوده و "پس دکانی" و "پیش دکانی" که در اولی آزوقه و در دومی اشیائی را که حاضر برای فروش داشتند میگذاشتند. روی جدار دکانهای خود را عموماً با الوان طبیعی معدنی سفید و سرخ و آبی رنگ می نمودند. خارج از محوطه شهر بطرف جنوب در روی جلگه و در اطراف دامنه ها و پوزه های "کوه پهلوان" معابد متعددی آباد بوده هر معبد بذات خود یک مکتب علم و صنایع نفیسه بود زیرا بعلاوۀ اینکه علما و راهبین مشغول ترجمه و تالیف آثار مذهبی بودند درعین زمان بهترین هیکل تراشان و نقاشان هم بشمار میرفتند. در عصر کوشان چون نفوذ امپراطوری در هند تا سواحل رود کنگا انبساط داشت از راه درۀ کابل و گندهارا  و از راه لغمان، تگو و نجرو بین هند و کاپیسا رفت و آمد فوق العاده زیاد بود و همان طوریکه کنیشکا ایام تابستان را در بگرام کنار رود پنجشیر میگذرانید حتماً نجبای کوشانی هم این کار را میکردند و معززین و روحانیون هند هم درین رفت و آمد باسلطان تغیر محل میدادند. خلاصه کاپیسا در عصر تمام شاهان کوشان مخصوصاً در دورۀ  زمامداری سلطان بزرگ کنیشکای کبیر به منتهای عروج خود رسیده بود.