شمع رخش به جای مهٔ شب گُزیده ام
از کتاب: غزلیات هفتگانه
، فصل
، بخش
، غزل
05 February 2016
شمع رخش به جای مهٔ شب گُزیده ام
عشقش به قیمت دل و جانم خریده ام
عشقش به قیمت دل و جانم خریده ام
در آسمان بخت من نا توان عشق
جزماهِ روی دوست جمالی ندیده ام
از شهد وقند بوسهٔ خوبان مگوبه من
گردیده ام شکر؛ زلبش تا گزیده ام
فردوس زیرپای من اُفتاده در مقام
تا گردی گشته وسرراهش خزیده ام
قامت رساچوتیر پریدم به سوی او
همچون کمان به سُجدهٔ پایش خمیده ام
برهرطرف نظر فگنم جلوه ئی ازوست
وز هر زبان کلامی به وصفش شنیده ام
«واهب» مپرس هوش زچی رفته ازسرم
من قطره ئی هلاهُلِ هجرش چشیده ام