32

بنيان

از کتاب: طبقات ناصری (جلد ۱/۲) ، فصل تعلیقات ، بخش ترجمۀ مؤلف
01 January 1280

 مؤلف نام اینجا را درطبقه ۲۳ درحدیث نامزد کردن لشکرهای مغل می آورد،که ملك حسن قرلغ درازجا بود،ووقتيكه لشكرمغل بروزدند،اومهنزم ازغزنين وکرمان وبنيان بجانب بلاد ملتان و سند آمد،و نیزمکررآنرا بین کوهسارکنونی افغان و ملتان نام میبرد (رك: به فهرس کتاب)

شرح موقعیت کرمان را در تعليق (۳۷) خواندید،وبنیان نیز باید دراراضي بين غزنه وملتان واقع باشد،وبه فکرنویسنده عاجزعبارت ازبنون موجوده است،که هم ازحيث موقع جغرافي وهم درقرابت نام به بنيان تاریخی مطابقت میرساند،چه بنون کنونی بعد ازکرمان با ينطرف دریای سند واقع و تاکنون بنامیکه خیلی به بنيان نزديك است شهرت دارد.

ضلع بنون موجوده درصوبه شمال غربی هند شامل بود که غربا به کوهساروزیرستان وشرق به ثغورشاہ پورومجاری سند وشمالأ بکوهسارخنك وكوهات وجنوبأ به ضلع داره اسماعيل خان پیوسته است،وطولأ۹۰ میل وعرضأ ازشمال به جنوب ۴۰ میل مساحه دارد (۱)

یکی ازمشاهيراين شهرملك القضاة صدرجهان فيض الله بن زین العابدين بن حسام بذياني است که بدربارمحمود شاه بیگاده ازپادشاهان گجرات نه میسزيت،وبسال ۹۰۳ ھ ازطرف آن پادشاه به محمدآباد دکن بسفارت رفت، وی درهمین سال کتاب مجمع النوادرخود را زبان پارسی مشتمل برنوادرحکايات شاهان، پیغامبران،زهاد،علماء، فلاسفه، وزراءوامراءنوشت،ودر سال ۹۰۷ ه درهمان شهرتاریخ محمود شاهي ياطبقات محمود شاهی رابه تبع طبقات ناصری منهاج سراج وتکمیل وقایع مابعد أن تاليف داشت. مخفی نماند که این بون بنيان راالبلاذری بنام بنه مرادف الهاوربین ملتان وکابل نویسد(۲) درحالیکه فخرمدبرمبارکشاه بشكل (بنو) درمورد شهرکنونی ضبط کرده(۳) وبابرنیزعین همین نام را درشرح سرزمین افغانان بجنوب کابل با فرمل و نغرآورده است (۴) (برای تکمیل این مبحث، رك: ۷۷)

(۱) سات افغانسی ص ۴۷۸ (۲) فتوح الیلدان، ليدن ص ۴۳۳ (۳) آداب الحرب ص ۱۲ (۴) با برنامه ص ۱۱۸