تاریخ
اعراب در زمان قبل از اسلام تاریخ منظمی نداشتند و تنها به حفظ روایات اسلاف و انساب و ایام می کوشیدند و آن هم بطور عنعنه و وروایت در سینه هیا مردم حفظ می شد و راویان و داستان گویان عرب قدیم،مقید بقوانین تاریخ صحیح نبوده اند ولی در اوقات تأسیس دولت عربی ووسعت آن باین کار هم متوجه شدند و جاحظ میگفت : « علم نسب و خبر علم ملوکست.»
از اوایل دورۀ عباسی در عربی کتب وقایع و غزوات و فتوح و جنگهای عرب و فتنه ها بوجود امدند و بقول گلود زیهر ظهور این علم در عرب نتیجۀ آشنایی ایشان با کتاب عجمی بود مانند خوذای نامگ ساسانی یا کتب تاریخ رومی و تالیفات مسحیان سریانی و غیره . ۲
مسلمانان در حفظ و روایت و اسناد احادیث نبوی احوال مغازی و سیر اورا هم عینا با همان دقت و امانتی که در ضبط حدیث فرمودند فراهم آوردند و علاوه بر کتب خاص ، در صحاح کتب حدیث هم ابوابی برای آن تخصیص دادند مانند کتاب المغازی در بخاری و کتاب الجهاد و السیر در صحیح مسلم و کتاب المغازی در مسند امام احمد و اولین کسانیکه در مدینه به تالیف مغازی پرداختند عبارت بودند از
ابان بن عثمان بن عفان (متوفی ۱۰۵هـ۷۲۳م) و عروه بن زبیر مدنی (متوفی ۹۲هـ۷۱۰م) و شرحیبیل بن سعد مدنی (متوفی ۱۲۳هـ۷۴۰ م) ووهب بن منبته یمنی (متوفی ۱۱۰هـ۷۲۸م)
۱بروکلمان ۳/۷بحوالت المزهر سیوطی ۱/۳۵۷ و ایام العرب در اسلامیکا۳/۱۹۹
۲بروکلمان ۳/۸
و بعد از ایشان دو طبقۀ دیگر نیز از مورخان سیرت گذشته اند. که مشهور ترین ایاشن محمد بن اسحاق مدنی (متوفی در حدود ۱۵۲هـ۷۶۹ م ) است.که ابن هشام صاحب سیرت (متوفی ۲۱۸ هـ۷۳۶م) بیک و اسطه شاگرد وراوی اوست . ددیگر محمد بن عمرو واقدی مدنی است که التاریخ الکبیر و فتوح الشام و کتاب الردة و کتاب الطبقات و مغازی او مشهو اند و تولدش ۱۳۰ هـ۷۴۷م و در حدود ۲۰۷ هـ۸۲۲ م از جهان رفته .و شاگردش محمد بن سعد بصری (متوفی در بغداد ۲۳۰هـ۸۴۱م) مشهور به کاتب واقدی البطقات بترتیب طبقات آنها مذکور است .
علاوه بر کتب سیر و مغازی در همین عصر ، کتاب حوادث و جنگها هم فراهم امدند و برخی از وقایع دورل اول اسلامی و عصر خلفای راشدین یکی از مصادر تشریع نیز گشت ؛ مثلا اعمال حضرت عمر (رض) در بلاد مفتوحه و در امور جهاد ووضع خراج و جزیه و عشور و غیره اساسی بود برای فقهای اسلامی که بروفق یا بقیاس آن حکم میکردند.
اما خراسان : و مردم اراضی ملحقۀ آن نیز در ترتیب کتب مغازی و سیر و تاریخ شهمی کامل داشته اند و برمکیان بلخی علمای تاریخ را حمایت و پرورش کرده اند چنانچه محمد بن عمرواقدی (۱۳۰/۲۰۷هـ) که امام ابن فن بود بوسیلۀ یحیی بن جهم برمکی منجم و شاعر و مورخ معروف عصر مامون (متوفی در حدود ۲۱۸هـ۸۳۳م) که بسبب تقرب و محشور بودن بدربار برمکیان نسبت برمکی رایافته و اولین مترجم شده است. همچنین ابان بن عبدالحمید لاحقی از پروردگان و رجال علمی دربار برمکیان بود که بسا از کتب تاریخی را از پهلوی ره عربی ترجمه کرد و مادرین کتاب از ان صحبت رانده ایم . اما کسانیه درین رشته علوم نقلی از مردم این سرزمین کار کرده اند چند نفر مشهور تر ایشان عبارتند از :
ابو مشعر نجیح۴ سندی:
پدرش عبدالرحمن مرد گوش بریدۀ خیاطی بود از سند و بنابرین نجیح زبان عربی را شکسته حرف میزد و از موالی بود که در یمن تولد یافت و در مدینه سکونت گزید و در سنه ۱۶۰ هـ۷۷۶ م به بغداد امد در انجا در رمضان ۱۷۰ هـ۷۸۶ م بمرد او از قدیمترین مغازی نگاران و فقهاست که کتاب مغازی او از میان رفته ولی در کتب واقدی
۱تاریخ تمدن اسلامی۳/۹۰
۲بروکلمان ۳/۱۶
۳شاهنامه وفردوسی تالیف تقی زاده ۳۲ طبع تهران ۱۳۲۲ ش
۴به فتحه نون و کسرۀ جیم.
و ابن سعد وطبری قصص و رویاتی از ان موجود است.۱
بعد از ابو معشر پسرش ابو عبدالملک محمد نیز در علم حدیث عالم بلند پایه بود که در بغداد اقامت داشت و کتاب المغازی پدر خود را روایت میکرد و بمعمر ۹۹ سالگی در سنه ۲۴۴ هـ۸۵۸م وفات یافت. ۲
ابن طیفور خراسانی :
در آغاز قرن سوم هجری خراسانیان در نوشتن تاریخ توسیع و براعتی نشان دادند که آنرا تاریخ سیاسی توان گفت . و ازین جمله حصه یی از تاریخ بغداد تالیف ابو الفضل احمد بن طاهر مقب به ظیفور باقیمانده که مشتمل است بر اخبار خلفاء ووزراء. ابن طیفور در سنه ۲۰۴هـ۸۱۹م در بغداد تود یافت و از سلالۀ ملوک خراسان بود که به نویسندگی و شاعری دست زد و تصانیف فراوان در اعبار شعراء دارد. در سنه ۲۸۰ هـ۸۹۳ م درگذشت. و ابن ندیم۴۸ کتاب اورا در الفهرست (ص۱۴۶) ذکر کرده. و یکی از ان تاریخ بغداد است که از مصادر اساسی طبری بوده و جلد ششم آن بسعی کلر دز لپزیک در ۱۹۰۸ م طبع و ترجمه انگلیسی انرا سیلی در نیویارک ۱۹۲۰ م نشر کرده است.
از کتب دیگر او کتاب المنشور و المنظوم (نسخه خطی موزه بر تانیه ۷۵۰۷۴ و موزۀ قاهره ۵۸۷) و کتاب بلاغة النساء (طبع قاهره ۱۹۰۸۵ م) و کتاب فضائل الورد علی النرجس و کتاب المولفین و سرقات الشعراء و سرقات البحتری فضل العرب علی العجم و اخبار بشار بن برد ذکر شده و یاقوت برخی از اشعار لطیف اورا نقل کرده است. ۳
۱المعارف ابن قتبیه ۵۰۶ و نزهة الخواطر ۱/۳۵ تذکرة الحافظ ۱/۲۱۷ و دایرة المعارف اسلامی ۱/۴۰۵ و برو کملان ۳/۱۵ بحوالت الفهرست و خطیب بغدادی د النجوم الزهره
۲تاریخ سند ابو ظفر ندوی ۳۵۹
۳بروکلمان ۳/۲۷و الاعلام ۱/۱۳۸