138

مختاری غزنوی

از کتاب: سلطنت غزنویان ، فصل شعرای زبان دری

نام وی سراج الدین عثمان و نام پدرش محمد و تخلص او مختاریست ومولد وی شهر غزنه میباشد و از شعرای قصیده سرای است.

در قصاید وی نام مسعود ثالث ، شیرزاد ، ارسلان شاه ، و بهرام شاه دیده میشود که آنهار مدح کرده و در سال ٥٥٤ وفات نمود.

اشعار او سخت شیوا و پخته و دل انگیز است این شعر از اوست:

شاخ مرصع شد از جواهر الوان 

شخ تل یاقوت شد زلاله نعمان 

ابر گهر های گل بسفت هما نا 

خورده الماس گشت قطره باران 

حوض ز نیلوفر و چمن ز گل سرخ 

کوه نشاپور گشت و کان بدخشان 

بود گل نا شگفته بر صفت دل 

باز چو بشگفت گشت برصفت جان 

باغ چو میدان آبگینه شد از خوید 

برگ شکوفه زباد تخت سلیمان 

دامن خود بر کشید سرو چو بلقیس 

کاب گمان کرد آبگینه میدان 

انجیل آغاز کرد بلبل برگل 

چون ز بنفشه بدید حالت رهبان 

شب همه شب کبک زعفران چرد از 

کوه روز همه روز از آن بگردد خندان 

چون شبهی داشت مرغزار بدریا 

لاله بر اطراف او برست چو مرجان 

گوئی در پیش آفتاب نهادند 

آینه در سایهای برگ درختان 

باغ ز ابر آن جمال یافت که مسند 

از پسر کد خدای لشکر سلطان 

مفخر ارباب علم حضرت غزنین 

نازش اصحاب فضل ملک خراسان