مراجعت شاه جهان از کابل

از کتاب: بالاحصار کابل و پیشآمدهای تاریخی

ذو القدر خان قلعه دار کابل

شاه جهان نهم شعبان ۱۰۵۶ از کابل بعزم لاهور برآمد و قبل از ینکه کابل را ترک گوید ذوالقدر خان را به قلعه داری کابل منصوب نمود.


سفر سوم سوم شاه جهان به کابل

شاه جهان بار اول بتاریخ ۲۵ محرم سال ۱۰۴۹ و بار دوم در ربیع الثانی ۱۰۵۶ به کابل آمده و هر دفعه به شرحیکه دیدیم مدتی در کابل اقامت گزید. قراریکه گفته شد هر دو مرتبه مسافرتهای وی به کابل پاره علل سیاسی و نظامی داشت و سفر سوم وی هم از ین علل خالی نبود زیرا با اینکه بلخ و بدخشان را فتح کرده و دو نفر از امرای خود بهادر خان و اصالت خان را در صفحات شمال هندوکش با قوه کافی گذاشته بود معذالک نگرانی هائی داشت در سفر دوم پسرش مراد بخش را با ۵۰ هزار سوار و پیاده بکابل فرستاد دفعه سوم پسر دیگرش محمد و اورنگ زیب را ماموریت داد تا با قوه کافی حرکت کند و خودش ۱۸ صفر ۱۰۵۷ از لاهور برآمده بیست و یکم ربیع الاول به باغ صفا واصل شد و سلخ ربیع الاول به کابل رسید شرح سوقیات نظامی اورنگ زیب پسر شاه جهان در صفحات شمال هندوکش و مقابله با عبدالعزیز خان در بلخ و با نذر محمد خان در حوالی میمنه نذر(محمد خان بعد از شکست سال گذشته از بلخ به شبرغان آمده و از آنجا بغرض استمداد به ایران رفت و به حوالی میمنه به چیچکتو مراجعت کرد) مطالبی است خارج مرام این کتاب و به آن کاری نداریم جز اینکه میگویم مجدداً موفقیت نصیب قوای اعزامی شاه جهان میشود.


جشن وزن قمری سال ۵۷ و ۵۸ عمر شاه جهان در دولتخانه کابل

پادشاهان مغلی هند عادت داشتند که در موقع تجدید سال حیات خویش جشن میگرفتند و خود را وزن میکردند و معادل وزن خود به مستحقان پول میدادند. برخی این عمل را بحساب شمسی و قمری سنین عمر خویش انجام میدادند. شاه جهان در موقع جشن قمری تحویل عمرش از ۵۷ به ۵۸ که مصادف به روز سه شنبه هشتم ربیع الثانی سال ۱۰۲۷ هجری قمری بود، در کابل بود. قراریکه متون تاریخی مینگارند، عمل وزن و جشن در دولتخانه خاص دولت سرای کابل صورت گرفت. قراریکه قبل برین دیدیم شاه جهان در طی سفر اول خود به کابل امر تعمیر دولتخانه خاص و عام را در اورته باغ و باغ مهتاب که هر دو در بالاحصار وقوع داشتند داده بود در سفر دوم کار آن تمام و مختصر باقی مانده که در ظرف چند روز به پایه اکمال رسید و شاه مغلی بعد از چند روز توقف در منزل علیمردان خان بدانجا رحل اقامت افگند در سفر سوم او دولتخانه های عام و خاص بالاحصار آماده پذیرائی بود و شاه در آنجا نزول نمود و جشن پنجاه و هشتمین سال عمر او در همین جا برگذار شد اینک شهادت متون :

"روز سه شنبه هشتم ربیع الثانی سال هزار و پنجاه و هفتم موافق بیست چهارم اردیبهشت در دولتخانه خاص دولت سرای کابل خجسته بزم وزن مقدس انتهای سال پنجاه و هفتم و ابتدای سال پنجاه و هشتم قمری از زندگانی جاودانی خاقانی خاقان زمان ترتیب یافت و آن ذات پاک به طلا و دیگر اجناس مقرره سنجیده آمد ز گروهی از اهل احتیاج دارالملک کابل کامیاب امید گردیدند(۱۶۹)

"... روز سه شنبه هشتم ربیع الثانی سال هزار و پنجاه و هفت موافق بیست چهارم اردی بهشت (ثور) محفل جشن وزن قمری آغاز سال پنجاه و هشتم از عمر بیشمار خدیو روزگار بآئین هر ساله آذین و تزئین یافته بدستور معهود سایر رسوم این روز مسرت اندوز بظهور رسید و گروهی از اهل احتیاج کابل بانعام زر سرخ و سفید دامن امید بر آموده کامیاب طلب گردیدند. (۱۷۰)


شکار رنگ در اطراف ده یعقوب

ده یعقوب و تنگی ده یعقوب در مأخذ مغلی بسیار استعمال شده است. این ده و این تنگی در جنوب کابل واقع بود گمان نمیکنم از ین ده به این نام امروز اثری مانده باشد ولی تنگی موجود است و همان محلی است که رودخانه لوگر در مجاورت سنگ نوشته از آن عبور نموده و وارد جلگه کابل میشود طبیعی نام قدیم در مورد تنگی هم امروز از استعمال افتاده است طبق مندرجات صفحه ۶۸۳ جلد دوم پادشاه نامه، شاه جهان به : "چارم جمادی الاولى (۱۰۵۷) بشکار رنگ که در طرف ده یعقوب قمرغه کرده بودند متوجه گشتند دوازده به تفنگ خاصه صید فرمودند و یازده را پادشاهزاده نیک اختر محمد شاه شجاع بهادر و برخی از اهل تقرب بحکم اقدس شکار نمودند و بیست و یک را دیگر سعادت اندوزان حضور سراسر طور زنده گرفتند."


سنگ ریزه از قطرات آب

مولف پادشاه نامه ذکر میکند که حینی که شاه جهان در کابل بود، فایم بیگ داروغه نقاره خانه که بدیدن راه خواجه زید مامور شده بود، بعد از انجام وظیفه به کابل برگشته سنگ ریزههای صافی با خود آورد و حین تقدیم به شاه اظهار میکرد که در دو کروهی آنسوی غوربند از طرف راست نزدیک ده قپچاق کوهی است و از آن ابشاری به بلندی دونیم گز ریزش دارد و از قطرات آب سنگ ریزه های خورد و کلان شفاف تشکیل میشود.

وفات شیخ ناظر، پیش نماز خصوصی شاه جهان و

تدفین موقتی او در کوه عقابین

معاودت شاه جهان از کابل بطرف لاهور

باغ نمله یا نیمله یا باغ فرح افزا

باغ صفا و باغ وفا، چراغان شب برات


شب سیزدهم جمادی الاول شیخ ناظر امام خصوصی شاه مغلی که بصورت شباروزی در دولتخانه خاص بسر میبرد شاه نماز شام و خفتن را به امامت وی ادا میکرد، وفات کرد. جسد وی را موقتی در دامان کوه عقابین که به جنوب کابل واقع است، دفن کرد تا بعد طبق وصیتش به اکبر آباد برده شود.

دوره اقامت سوم شاه جهان به کابل در اواخر ماه رجب ۱۰۵۷ هجری قمری به پایان رسیده و سلخ ماه مذکور از بت خاک گذشته پسرش شجاع را امر داد تا زمانی در کابل باشد که برادرش اورنگ زیب بیاید و آنگاه به هند معاودت نماید. دهم ماه مذکور به باغ نمله یا (نیمله) رسید سه دست عمارتی که سال گذشته در آنجا امر تعمیر داده بود به پایان رسید و طرف استعمال قرار گرفت. قراریکه محمد صالح کتبو لاهوری در جلد سوم عمل صالح ،مینگارد، باغ نیمله در همین وقت از طرف شاه جهان به باغ (فرح افزا) موسوم گردید چهاردهم رجب به باغ صفا وارد شد. این باغ قراریکه در گذارش واقعات عصر بابر دیدیم از طرف سر سلسله مغلیه یعنی بابر احداث شده بود شاه جهان شب برات سال ۱۰۵۷ را در این باغ در "فروغ چراغان که در کنار نهر آن ترتیب" یافته بود، گذرانید. عمل صالح در ین موقع از باغ های (صفا) و (وفا) و انار آن چنین تذکر میدهد : " انار این هر دو باغ صفا و وفا که برنگینی و شادابی مشهور آفاق است بکمال رسیده حلاوت پیرای ذایقه خاص و عام شد" ذکر شدن باغ صفا و وفا در مسیر حرکت شاه جهان بعد از باغ نمله از نظر تعیین موقعیت این باغها که قبل برین در ین اثر راجع به هر کدام تذکراتی داده شده خالی از دلچسپی نیست. شاه جهان بتاریخ ۲۶ رجب به پشاور و بتاریخ پنجم شوال سال مذکور به لاهور رسید.


تفویض بلخ به نذر محمد خان مراجعت شهزاده اورنگ زیب به کابل

نذر محمد خان والی بلخ بعد از شکست و فرار از بلخ به شبرغان، راه ایران پیش گرفت و به دربار صفوی متوسل گردید. سپس به وطن برگشته به میمنه آمد و بعد با ارسال نامه به شهزاده اورنگ زیب زمینه دوستی تهیه نموده و شاه جهان در اثر مصلحت بینی پسرش حکومت بلخ را مجدداً به وی تفویض نمود. اورنگ زیب از راه قلعه غوری، خواجه زید و یکی از کتلهای هندوکوه و چاریکار به کابل آمد و عفب او امیر الامرا علیمردان خان صوبه دار کابل هم به شهر واصل شد.