عروسی

از کتاب: افغانستان ، فصل سوم ، بخش مدنیت اوستائی

همان طور که در عصر ویدی تاریخ آریانا عروسی یکی از نیکوترین اعمال اجتماعی حتی جزو وظایف مذهبی بشمار میرفت اوستا به مفهوم دقیق تر این اهمیت را برای آن قایل بود. پیشتر گفتیم که سن 15، سن بلوغ شمرده میشد ازین تاریخ به بعد پسر و دختر حتماً مکلف بودند که به اساس عشق و محبت، همسری برای خود انتخاب کنند و نداشتن همسر گناه تلقی میشد مخصوصا از طرف زن، زیر ا عقیده داشتند که مرد با تکرار قرائت اوستا در زندگانی آینده صاحب احفادی خواهد شد ولی زن برای احراز اولاد چاره ئی غیر از این نداشت که شوهر بگیرد. پسر و دختری که در خانه بدون انتخاب همسر و عقد عروسی کلان میشدند مورد طعن همگان واقع میشدند. قراریکه از خلال اوستا معلوم میشود وقتیکه سن دخترها متقاضی میشد شوهران نیرومند و رشید نیاز میکردند. برای خواستگاری به والدین و یا به کسانیکه حامی دختر می بود. مراجعه میشد. در بعضی مواقع به خود دخترها هم مراجعه میکردند و از اینجا آزادی آنها در انتخاب و قبول شوهر معلوم میشود. واضع تشخیص نمیشود که عامل حقیقی عروسی، عشق یا اقتضای طبیعی یا تشکیل خانه و عایله بوده معذالک قراریکه گاتها قدیم ترین قسمت اوستا اشاره میکند "عشق و شفقت" تنها عوامل خوشی زناشوهری تلقی شده است. در عصر اوستائی این طور هم قاعده بود که بعد از موافقت طرفین "عروس خیل" "داماد خیل" عروس به داماد سپرده و اعتماد میشد و این دوره تا زمان انجام عقد عروسی کم و بیش طول میکشید و ممکن چند سالی هم از بین میگذشت. مراسم عقد عروسی به تماس دست عروس و داماد و خواندن دعاهائی از طرف موبد انجام میگرفت و آنگاه عروس با آرایش تمام در طی مراسمی از خانۀ پدربه خانۀ داماد برده میشد ، داماد و عروس در خانه خود در عصر ا و ستائی بیک عنوان "نمانوپاتهنی " و "نمانوپی تی" یعنی صاحب اختیار خانه یاد میشدند و ازین معلوم میشود که زن و شوهر در خانه مقام و اختیارات تقریباً مساوی داشتند. زن مانند شوهر بهمان یک عنوان یاد میشد و امور اداره خانه خود را هر کدام به تقسیم و سهم خود اجرا می نمودند. یعنی کارهای خارج خانه دهقانی، کشت و زراعت، شکار و محاربه کار مرد و تربیۀ اطفال، پختن خوراک ودوختن لباس و مراقبت امور داخلی خانه کار زن بود. زنان عصر اوستائی آریانا مانند زن های عصر ویدی در مراسم مذهبی با مردها شامل میشدند. اولین خواهش شوهر از عروس عفت و پاکی و حفاظه شرف و نام است و جزئی شبه ئی درین راه منجر به طلاق میشد.

در مسئله عروسی یک چیز بارزی که میان عصر ویدی و اوستائی فرق داشت این بود که در عصر ویدی عروسی میان آن خویشاوندانی که اشتراک خون بین خود داشتند ممنوع بود و در عصر اوستائی بر خلاف این قانون رفتار میشد و حتی ضد آنرا ترجیح میدادند این مسئله ناشی از این شده بود که در عصر اوستائی موضوع حفاظت صافی خون و عرق در آریانا به منتها حد خود رسید و این رویه خانواده ها را به اندازه ئی محتاط ساخته بود که باید تنها بین خانواده ها و خویشاوندان خود مزاوحبت کنند راجع به وحدت زوجه و عدد زوجات معلومات صریحی از او ستا بدست نمی آید ولی از پارۀ اشارات غیر مستقیم معلوم میشود که تعدد زوجابت هم ممنوع نبوده.