111

ترانۀ ظفر

از کتاب: درکوچه های سرخ شفق ، معاصر

صبح از کرانه های بنفشین آسمان

بر پاره های سرخ زمین بوسه میگذاشت. 

آنجا میان مجمرۂ خون وخاک ودود

برروی بستری زعلف های خشک كوه

آن گرد انقلاب

سرباز قهرمان

دستی به سر نهاده و با قطره های خون

بار قص پاک ها

بر ساق هر گیاه


بر برگهای آجر" شمیانۀ **" بلند

بر " شوفه .. " و " شها به "۰۰ و "  آر یوه . " پرشکوه

گلواژه های سرخ ظفرهای خویشرا

چون شعر می نگاشت


۲۵/۶/۱۳۶۰