سرودهای جنوب هندوکش

از کتاب: تاریخ افغانستان ، فصل دوم

سرودهای معلوم: برعکس سرودهای گمشده و مجهول که بالا از ان بحث کردیم دسته سرودهای دیگری بمارسیده و در دست است که آنرا معمولاً بنام سرودهای معلوم یاد میکنند و با تفرقه مدرسه مدرسه هائی که از ان صحبت خواهیم کرد یک قسمت آن روی همرفته در دامنه ها و وادی های جنوب هندوکش بمیان آمده است. سرودهای معلوم بیشتر خاطره های آن دورۀ حیات آریائی را یاد دهانی میکنند که آریاها از بخدی به جنوب تیغه هندوکش فرود آمده مدتی در وادی ها و دره های دو کوه (یوپائی ری سنا) (هندوکش) و سپیتاگو ناگیری (سپین غر) منتشر و مستقر شدند و از میان آنها شاخه به تدریج از راهای طبیعی مجرای رودخانه های خروشانی که ازین دو کوه بزرگ سرازیر میشود بطرف حوزه رودخانه سندهو (سند) و ماورای شرقی آن مهاجرت کردند. سرودهای معلوم آریائی یک دسته سرودها و منظومه ها و آثار ادبی زیاد و مبسوطی را در بر میگرد که از جنوب هندوکش و وادی های کو بها (کابل) کرومو ( کرم)، گومانی (گومل)، سراسوانی (ارغنداب) راسا (کنر) سواستو (سوات)، شروع شده و بکنار گنگا که بیش از یک دفعه در سرود ها ذکر نشده خاتمه می پذیرد. سرودهای معلوم آریائی که روی همرفته در جنوب آریانا بمیان آمد. همه اش در یک نقطه و بیک عصر ظهور نکرده بلکه مربوط به زمان ومکان مختلف است و قسمت عمده آن بنام سرودهای ویدی یاد میشود و مرکب از چهار کتاب است و قدیمترین آنرا (ریگ وید) گویند و عقب آن یک سلسله کتب وملحقات دیگر می آید. چون مجموع این ادبیات وسیع طرف جمعی از مدققین مطالعه و طبقه بندی شده اول به ذکر نظریات وتقسیمات عمومی پرداخته و پسان از زاویۀ خصوصی تر صحبت می کنیم.

موضوع قدسیت سرود ها و معتقدات آریائیها مبنی براینکه آن را الهام آسمانی تصور مینمودند چیزی است طبعاً بی اساس و خیالی که قدامت زمان در افکار آنها نشانیده بود و الهام آنها را میتوان الهام دل شاعر قیاس کرد که داخل قالب کلمات قشنگ و موزون شده و بشکل پارچه شعر لطیف عرض وجود کرده است. ازین جهت مجموع سرودهای ویدی را دو حصه میکنند یکی سروتی "Cruti" یعنی (الهام شده) و دیگر قسمتی که از ین  خواص بری میباشد.

1- "سروتی" یعنی آن قسمتی که آریائی ها (الهام) تصور می نمودند عبارت از چهار کتاب ( وید) است که آنها را بنام (سانهیتا) Sonhita یعنی (مجموعه) هم یاد میکنند و بواسطۀ مفهوم منظومات خود به اسم عام تر (ریگ وید) (یجوروید)، (سام وید) (اتروید) مشهور شده است.

2- آن قسمتی دوم که جنبه الهام بخود ندارد و بنام "بر همانا Brahmana" باد میشود عبارت از یک سلسله آثار خورد و بزرگی است که عموماً از مراسم و تعبیرات فورمولهای مذهبی بحث میکند و هر یک از چهار کتاب فوق یکعده بر همانا ها بخود ملحق دارد. 

ارانیا کا Aranyaka (تفکرات جنگل) و (یوپا نیشاد) Upanishad (الهامات مخفی) را بعضی ها علیحده و بعضی ها تحت عنوان (بر همانا ها) حساب کرده اند.

نا گفته نماند که بعضی علما تقسیمات دیگری هم در مجموعۀ ادبیات "ویدی" نموده و مخصو صاً (قسمت سروتی) را به سه دسته واضح ومعین ذیل هم تقسیم نموده اند:

1- اصل سرودهای ویدی که قسمت عمده آن در مجموعه (ریگ وید) گرفته شده است. 

2- بقیۀ سرودها که پسان تر سروده شده و سه کتاب دیگر ویدرا تشکیل میدهد بایک عدۀ تعبیرات که در اطراف آنها نوشته شده است.

3- آثاریکه دران افکار فلسفی بیشتر تمرکز دارد مانند ار نیا کا Araniyaka و یوپا نیشاد Upanishad که معمولاً آنها را بعد از برهما ناها قرار میدهند.


ریگ وید و تقسیمات آن:

درمیان سرودهای معلوم آریائی وادب عصر ویدی قدیمترین همه مجموعه ایست که بنام سرودهای ریگ وید یاد میشود و قرار تقسیماتی که گذشت جزء ادبیات (سروتی) است قدیم ترین حصۀ و آن را تشکیل میدهد مجموع سرودهای "ریگ وید" قرار نظریه مدرسۀ "سا کالاکا" که منحصر به فرد است مشتمل بر ۱۰۲۸ "سروده" است که آن را روی هم رفته به ده کتاب یا قرار اصطلاح "ویدی" به ده دایره "ماندالا Mandala" تقسیم نموده اند. نا گفته نماند که در تقسیمات سرود "ریگ وید" رویۀ مصنوعی و تازه تر دیگری را هم اتخاذ کرده اند که مجموع سرودها را به هشت برخه (هشتانه Ashtata) و هر برخه را به هشت ادیانا Adhyana و هر حصه اخیرا لذکر را به پارچه های دیگر تقسیم میکنند ولی این تقسیمات اساسی ندارد و مصنوعی است و در کتابهای که در آن معمولاً سرودهای "ریگ وید" را ترجمه نموده اند همان اصول اولا اذکر وتقسیمات دهگانه مراعات شده است تقسیمات ده گانه سرودهای (ریگ وید) به این جهت اساسی شمرده میشود که از ان بعضی ملاحظات و نتایج تاریخی هم بدست می آید قرار دقتی که مطالعین و ارباب تحقیق در متن سرودهای "ریگ وید" و معنی و مفهوم و ساختمان کلمات و لهجه و آهنگ جملات و غیره نموده اند به این نتیجه رسیده اند که شعرای آریائی که آنها را (ریشی richi) میگفتند به دسته دسته یا خانواده خانواده بزرگ تقسیم شده بود ند وهر دسته یا خانواده شعرا اشعار و منظومات یک کتاب را سروده اند بلی چون آریائی ها بیشتر از مادیات به محافظه معنویات اهمیت میدادند هر شاعر کوشش نموده است که آثار خود را در خانواده خود محفوظ دارد و به این ترتیب هر کتاب به خانواده تعلق گرفته است قرار مطالعۀ متن سرودها این مطلب تصریح یافته است که ده کتاب سرودهای "ریگ وید"، بصورت عمومی خواص مشترک ندارند معذلک شش کتاب آن که از دوم تا هفتم باشد با وجود یکه اثر خانواده های علیحده واحفاد آنها میباشد و اجد نقاط مشترکی هم است. این شش کتاب یا حصه ریگ وید بهر خانواده هائیکه تعلق داشت در میان احفاد همان خانواده سینه به سینه نگاه شده رفته زیرا طوریکه گفتیم هر خانواده آن را (وراثت) خویش گفته محافظه نموده است و ازین جهت آنها را (کتاب های خانواده) نیز گویند معذلک آنچه در آنها مشترک است پلان متحدالشکل است که در مابقی حصص (سرود ریگ وید) دیده نمیشود درین شش کتاب سرود ها بترتیب ارباب انواع قید شده و همیشه اوائل کتب مذکور به سرودهای (اگنی) رب النوع آتش و (اندرا) رب النوع جنگ شروع میشود و به تدریج کم شده سرودهای ما بعد متن هر کتاب کوتاه شده میرود و حتی تعداد افراد - مصرع وتعداد حرکات و سیلاب ها هم کم میشود. اما تعداد خود سرود ها در هر کتاب به ترتیب کسب زیادت میکند. ازین پلان و ترتیب واحد استنباط میکنند که این (شش کتاب) مجموعۀ اولیه ی بوده که در اول و آخر آن کتاب اول و هشتم علاوه شده است سرودهای این دو حصه کار خانواده های واحد نیست وعده زیاد و مختلفی دران دست زده اند سپس کتاب نهم درین مجموعه علاوه شد. این کتاب یا فصل سراسر وقف سرودهائی است که بتوصیف (سوما) تخصیص دارد بالاخره کتاب دهم حصه ایست که در آن سرودهای تازه و قدیمتر هر دو جمع است و قرار بعضی نظریه ها عبارت از مجموع سرودهای میباشد که در تقسیمات فوق نیامده است. طوریکه پیشتر اشاره شد بعضی ها کتاب دهم واول و هشتم را درین حساب آوردهاند برای اینکه دقیق تر ماهیت کتب سرودهای ریگ وید معلوم شود قدری داخل جزئیات می شویم:

کتاب ٢-٣-٤-٥-٦-٧ هر یک مشتمل از یک سلسله سرود هائی است که تعداد آنها به ترتیب زیاد میشود وحدت شکل واشتراک وخواص عمومی آنها حکم میکند که هسته "ریگ وید" همین ها و مابقی کتب دیگر به آنها علاوه شده باشد. کتاب اول "ریگ وید" در خور دقت است زیرا از سر تا اخیر آن بیک پیرایه نمیباشد و در آن هم دو حصه قایل شده اند و میگویند که ۹ مجموعه کوتاه که حصۀ دوم آن را تشکیل میدهد به رویه وسبک (کتب خانوادگی) ترکیب شده و تقریباً براى کتب فوق الذکر یکنوع تمهید و نمونه گردیده است. در کتاب هشتم، سرودها به آن ترتیب و ارتباطیکه در (کتب خانوادگی) دیده میشود نیامده اند و ارتباط سرودهای آن بین یکدیگر بیشتر به این قسم است که بعضی فقره ها و پارچه ها تکرار در آنها ذکر شده اند اگر چه نام خانواده "کانوا Kanva" دران عمومیت دارد ولی کثرت شکل قطعه بندی اشعار آن به آن مقام علیحده میدهد حصۀ دوم کتاب اول طوریکه ذکر شد به جمع کتب خانوادگی در آمد حصۀ اول آن که از سرود اول تا 5۰ را در بر میگیرد خواصی دارد که به کتاب هشتم شباهت بهم میرساند و بواسطۀ شکل قطعه بندی اشعار آن که از اختصاصات مدرسۀ ادبی خانوادۀ (کانوا) است بیش از مناصفه سرودهای آن به این خانواده تعلق میگیرد. معذلک ما بین این دو حصه هم چیزهای مشترکی است. 

کتاب نهم مشتمل بر سرودهائی است که همه در اطراف صفات (سو ما) سروده شده. درین شبهه نیست که سرودهای این کتاب وقتی بشکل مجموعه در آمده است که هشت کتاب دیگر جنبۀ واحدی بخود گرفته از روی اشکال طبقه بندی اشعار معلوم میشود که همان خانواده هائیکه در تصنیف کتب ۲ تا هفت دست داشتند در کتاب نهم هم بی مدخلیت نیستند از طرف دیگر سرودهای (سوما) که مقصد از مندرجات این کتاب باشد با کتاب اول و هشتم هم شباهت بهم میرساند. چنین معلوم میشود که در زمانیکه سرودهای خانواده های مختلف را دسته بندی نمود. کتابهای علیحده تشکیل میدادند ند سرود های مخصوص سوما را از میان همه کشیده وکتاب علیحده ساخته اند ولی ملتفت باید بود که این نظریه به جدید بودن این کتاب دلالت نمیکند زیرا اگر بعضی سرودهای آن به عصر ظهور کتب مذکور نسبت میشود بعضی سرودهای دیگری دارد که با مندرجات اوستا خیلی شبیه است و این مسئله کار سرود های مذکور را به عصری میکشاند که قبایل آریائی هنوز از کانون باختر بطرف هند و فارس نرفته بودند و این خود کمال قدامت آن را تائید میکند کتاب دهم وقتی بمیان آمده که ۹ کتاب دیگر از ترتیب برآمده. وکاملاً وجود داشته است مصنفین کتاب دهم کسانی اند که با مفهوم مندرجات ۹ کتاب دیگر آشنائی دارند و در فضای معنوی آن کلان شده اند از روی شکل و مواد آن باز نظریاتی راجع به تازگی کتاب دهم بمیان آمده است چنانچه از نقطه نظر اساطیر ارباب انواع بملاحظه میرسانند که به استثنای آنهائیکه حائز مقام و اهمیت بزرگ بودند مانند (اگنی) و (اندرا) بعضی های دیگر مثل ربة النوع صبح از بین رفته اند اگر از نقطه نظر زبان هم ملاحظه شود کتاب دهم نسبت به ۹ کتاب دیگر تازه معلوم میشود. حروف علت در سرودهای آن زیاد شده، و وقفه نادر گردیده است کثرت ( ل ) در عوض (ر) که از خواص سانسکریت تازه تر است در آن عمومیت دارد. صورت جمع کلمات که به ایزاد Asas بعمل می آید رو به روبه کمی گذاشته هکذا لغات قدیمه اکثراً از استعمال برآمده و جای آنها را لغات تازه تر اتخاذ کرده است خلاصه ملاحظات فوق هریک میرساند که کتاب دهم آخرین مرحلۀ ادبی سرودهای ( ریگ وید) است.

روی هم رفته سرودهای ( ریگ وید ) کاریک روز ویکنفر نیست چندین صد سال گذشته تا این مجموعه را دسته های خانوادهای شعرا و اسلاف آنها بمیان آورده اند.


مدرسه های ادبی و تاریخی ریگ وید:

در میان آثار معلوم ویدی ریگ وید قدیم ترین سرودهای معلوم تنها مجموعه ایست که حصۀ زیاد آن در داخل  خاک آریانا شروده شده و من حیث ادب وزبان و تاریخ وجغرافیه وعنعنات ورسوم وعادات وحیات اجتماعى وغیره بیک دورۀ مهم زندگانی ما و کشو رما روشنی می اندازد، مجموع سرودهای ریگ وید که تقسیمات داخل آنرا مطالعه کردیم من حیث زمان و مکان فرق دارد. چنانچه "وی وین دو سن مارتن" فرانسوی درین مورد می نویسد: "سرود های زیگ وید بلا شبیه به زمان و مکان مختلف بمیان،آمده حین مطالعۀ پارچه های متعد داین مجموعۀ دقت زیاد باید کرد که غیر از اشارات انسابی و پاره چیزهای دیگر که در وسیع خور سنجش است میان سرودهای قدیم تر و آنهائی که بما نزدیک تراند مدت خیلی زیادی گذشته" موسیوواله دو پوسن چنین اظهار میدارد: میدانیم که آریاها میان خود می جنگیدند، بطی حرکت میکردند و در عصر "ریگ" در منتها الیه شمال غربی هند و افغانستان شرقی بودند و در اینجاها انشا در یک قرن ها وقت گرفته است بین سرودهای قدیمه و جدید، بین سرو دجدید و برهماناها صدها سال سپرى شده، تنها اگر به تقسیمات مدارس برهماناها، به السنه سلاله های استادانی که مدارس مذکور به آنها مربوط است و به تذکار استادان ازمنه سابقه نگاه کنیم هر کدام بجای خود ظاهر میسازد که انشاد انها چندین قرن وقت گرفته است مطلب ما اینجا در سرودریگ وید است که به اساس نظریات مد فقین ومحضوصاً انچه بالا ذکر شد میان قدیم ترین پار چهان که در خاک افغا نستان سروده شده وجدید ترین آن که در پنجاب بعل آمده قرنهای طولانی گذاشته و در این میان بعقیده ماکس مولر زبان سرودها پاره تحولاتی نموده که در آن بمناسبت پاره وقایع داستانی و نیمه تاریخی و ادبی میتوان مدارسی تعین کرد. مخصوصاً وادی های رودخانه ها موقف طولانی و صحنه وقوع پاره حوادث مشخصی است که بجاهایش از بعضی از آنها درین فصل صحبت خواهم کرد.


تاریخ سرودهای (ویدی): تعین تاریخ سرودهای (ویدی) چه از نقطه نظر مراحل ادبی چه از پهلوی مراتب مهاجرت از هر نقطه که با شد خیلی مهم است  گذشته از اهمیت عمومی این مسئله تعین تاریخ سرودهای ویدی برای ما اهمیت خاصی دارد زیرا آن طوریکه بیشتر ذکر شد بعلاوه سرودهای مجهول و گمشده که به بخدی نسبت نمودیم قدیمترین حصص سرودهای (ریگ وید) هم در قسمت های جنوب وشرق افغانستان سروده شده است. 

نا گفته نماند که موضوع تعین تاریخ سرودهای ریگ ویدچیز آسان نیست زیرا هیچ چیزی در دست نیست که بصورت مثبت درین راه کمک کندازین جهت این موضوع از مدت مدیدی علما را بخود مشغول ساخته و بجز اختلاف نظر چیز دیگر هنوز بدست نیامده است.

(مکس مولر) سرودهای ویدی را به چهارعصر تقسیم میکنند.

(۱) سوتر اهایا مجموعۀ تشریفات عبادات از 6۰۰ تا ۲۰۰ ق م

(۲) برهمانایا تعبیرات آداب مذهبی از ۸۰۰ تا ٦۰۰ ق م 

(۳) عصر مانتر Mantras یا عصر جدید ریگ وید از ۱۰۰۰ تا ۸۰۰ ق م

(٤) عصر شاندا Chandas یا قدیم ریگ ویداز ۱۲۰۰ تا ۱۰۰۰ ق م 

ولی در جای دیگر بملاحظه میرساند که سرودهای ریگ وید شاید در (۱۰۰۰ - ١٥٠٠) - ( 2000 - 3000) ق م سروده شده باشد هیچ یک قوۀ بشرى بصورت. یقین و دقیق تاریخ آن را معین نمی تواند."

ادمایر Eod Meyer قدیمترین حصه ریگ ویدرا از ۱5۰۰ بلندتر قرار میدهد موسیوو نترنیتس Winternitz در این مورد چنین می نویسد کتیبه های اشوکا نشان میدهد که آریائی ها در قرن سوم ق م به جنوب هند رسیدند و مدرسه های ویدی باندا یانا Bandhayana و غیره مربوط به منطقه جنوب هند است. ازین معلوم میشود که استعمار این منطقه بدست آریائیها به قرن ۷ یا ۸ ق م شروع شده است پس امکان ندارد که آریائی ها را در حوالی 1200 و حتى ۱5۰۰ در شمال غرب هند و افغانستان قرار داد زیرا بیو هلر Buhler میگوید: (فرض نمودن این مسئله که کتله آریائی با وجود مخالفت های داخلی به ٥ یا ٦ یا ۸ قرن ۱۲۳۰۰۰میل مربع زمین هند را اشغال کرده و در آن دولت ها تاسیس نموده باشند بیخردی و مضحکه است".

او ادنبرگ Oldenberg میگوید درست است که ۷ قرن وقت زیادی است و در چهار قرن در آمریکا تبدلات زیاد رخ داده ولی مقابله این دو بهم مورد ندارد. زیرا میدانیم که آریائی ها بین خود میجنگیدند. سیر رفتار آنها بطی ] بود در عصر ریگ وید در منتها الیه شمال غربی هند و افغانستان شرقی مستقر بودند و در آنجا ترکیب سرودها چندین قرن وقت گرفته است. بین زمان انشاء قدیم ترین سرودها وجد بدترین آنها بین جدید ترین آن و بر همانا قرنها گذشته است. در باب برهمانا تقسیم مدرسه ها - سلسلۀ طولانی علما ئی که مدرسه های مذکور به آنها ارتباط دارد، تذکار علمای زمانه های گذشته هر کدام بجای خود ارائه میکند که تکمیل این همه کارها قرن ها و قت گرفته است. بالاخره ایو پا نیشادها هم از یک سلسله زیاد علما بحث میکند و در عصر یکه ایو پانشادها انشاء شده است آریائی ها فقط بریک حصۀ کوچک هند قا بض بودند پس برای تمام این چیزها هفت قرن مدت زیادی نیست. 

پس گفته میتوانیم که عصر ویدی از 5۰۰ یا قرار تحقیقات جدید تر از ۸۰۰ ق م بالاتر در زمان مجهولی انبساط داشت اگر چه معمولاً این عصر را بین(500 - 1200) (500 - 1500) (500 - 2000)  تعین میکند اما هیچ کدام آن برای خود دلیلی ندارد. آنچه واضح است تاریخ اخیر این عصر است که به 5۰۰ یا ۸۰۰ ختم میشود. اوائل آنرا به 2000 یا 3000 ق م پیوست باید نمود.

پرو فیسر کیت Keith بر عکس آنچه ذکر شد عصر ویدی را تازه تر میشمارد شروع بر همانا را به ۸۰۰ ق م و قدیم ترین سرودها را که بطور مثال عبارت از "اسرود شفق" باشد به ۱۲۰۰ نسبت میدهند و میگوید که ازین بالاتر سرودهای ویدی را برده نمیتوانیم زیرا اگر اوستا مربوط به قرن 6 است از نقطۀ نظر زبان بین متن اوستا و سرودهای ریگ وید تشابه خیلی زیادی است. 


مجل ظهور سرودهای ویدی:

قبل برین سرودهای آریائی را روی هم رفته  به دو دستۀ عمومی تقسیم نمودیم، یکی سرودهای گمشده و مجهول بخدی و دیگر سرودهای معلوم جنوب هندوکش. این تقسیمات تصریح میکند که قدیم ترین سرودهای آریائی در قدیم ترین کانون رهایش و تهذیب آنها در "بخدیم سریرام" یعنی "بخدی زیبا" بمیان آمده. طوریکه پیشتر شرح دادیم این نظریه که آریاها در شمال هندوکش قطعاً سرودی نداشتند غلط محض است و باهیچ منطق ودلیل برا بر نمی آید و متن سرودهای معلوم جنوب هندوکش به اشارات متعدد آنرا تکذیب میکند. درست است که سرودهای قدیم بخدی در دست نیست و از بین رفته ولی همان طوریکه در میان سرودهای شرق سندهو و پنجاب سرود های زیاد دامنه های جنوب هندوکش درج است که گفته میتواند که سرودهای "ریگ وید" که قدیم ترین مجموعه منظومه های ادب ویدی است و حصص قدیم آن در جنوب هندوکش سروده شده شامل بعضی قطعات مدرسه قدیم بخدی نباشد. بعد ازینکه در حوالی ۲۰۰۰ ق م مهاجرت از بخدی شروع شد و یکدسته بزرگ قبایل آریائی به جنوب هند و کش و دره های خوش آب و هوا و وادی های سر سبز و خرم آریانای جنوبی و شرقی منتشر شد ند به اصطلاح خود ریگ وید با تجدید سبک شعرای قدیم دوره جدید ادبی بمیان آمد. شعر او دانایان سخنور یا طوریکه خود آریاها میگفتند ریشی ها در صدد بر آمدند که نقش قدم سلف را تعقیب نموده، ذوق ادبی و سرود گوئی را تجدید نمایند. در نتیجه خانواده هائیکه شعر سرائی میراث اجدادی آنها بود دست بکار زدند، ذوق تجدید یافت و بازار سخن رونق پیدا کرد. بناء علیه میتوان گفت که تجدید روح ادبی شعر سرائی اریائی ویدی در دره های کوبها (کابل)، گومانی (گومل) کرومو ( کرم)، سواستو (سوات) یعنی آریا نای جنوبی و شرقی شروع شد. ازین جهت روی هم رفته محل انشای سرودهای معلوم را به اراضی نسبت میدهند که از کاپیسا تا پنجاب انبساط داشت. مبحث جغرافیائی این فصل که به استناد خود سرودها و تبصره و تحقیقات مدققین بزرگ شرقی و غربی نوشته شده بزبان روشن و فصیح نشان میدهد که صحنه ظهور سرود های آریائی کجا است ؟ ما نمیگوئیم که سرودهای ویدی همه در خاک های تاریخی کشور ما یعنی اینطرف مجرای سندهو (سند) سروده شده. نی این مطلب ما نیست بلکه میخواهیم دو چیز مهم را به ملاحظه برسانیم اول اینکه آریاها خیلی ها پیشتر از عصر مهاجرت و دوره ویدی در کانون قدیم خویش در باختر به سرود سرائی آغاز کرده اند و دوم اینکه سرودهای آنها کار یکروز نیست و همه اش در یک نقطه بمیان نیامده بلکه از روی زمان ومکان شروع و اختتامی داشته که من حیث زمان از کنارا کسوس ( بخدی) تا گنگا را در بر میگیرد. بخدی جائی است که اول زبان سرودها در آنجا پرورش و نشو و نما یافته و بعد از آن ظرفیت کافی ادبی پیدا کرده است. بخدی و ریشی های مقتدر آن خیلی ها زبان خود را مستعد سرودگوئی ساختند و این موضوع از روی پختگی و روانی منظومه های جنوب هندوکش روشن میشود. ریشی های مدرسه کوبها و کرومو و گومانی وراسا وسواستو وسندهو روح تازه ئی درادب آریائی دمیدند و افتخار تجدید سبک و مدرسه قدیم بخدى به ایشان عاید میشود. این کار در اراضی غرب سندهو (سند) محدود نماند بلکه با مهاجرت آریاها به اراضی ماورای شرقی رودخانۀ مذکور ادامه یافت و قسمتی از مجموعه ریگ وید و سه کتاب دیگرویدی که حتماً در آنها سرودها و خاطره های این طرف سندهو به تناسب زیاد موجود است در خاک های پنجاب سروده شده و مخصوصاً تحت انتظام و ترتیب در آمد و قسمت های تازه ئی که زادۀ خود محیط بود مثل یوپانیشاد بر هماناها و رامایانا و غیره به ترتیب بمیان آمد.