32

رسم الخط عربي

از کتاب: تاریخ خط و نوشته های کهن افغانستان از عصر قبل التاریخ تا کنون ، فصل خط و کتاب دوره اسلامی
10 May 1931

 ما در شکل 7 نشان دادیم که خط عربی مأخوذ از خط نبطي متاخر و از ریشه آرامی است که در قرن پنجم رواج داشت و نمونه قدیمتر این خط بر لوحه بنای کلیسایی در مخروبۀ زبد بين قنسرین و در یی فرات یافته شده که تاریخ آن ٥١١ م باشد.

 و به زبان یونانی و سریانی نیز نامهای بانیان کلیسا نوشته شده است (شکل 33 ) و در آغاز آن کلمه ( الاله )عربی و نامهای شر حو – سعدو – سترو - شریحو دیده میشود. اما خط بسیار شبیه به عربی در حران شمالی جبل در روز شام برسنگی بالای درب کلیسا به زبان یونانی و عربی موجود است ، که تاریخ آن سنه ٥٦٨ م است (شکل34) و خوانش آن چنین است : اناشر حيل بن ظلمو ( ظالم ) بنيت ذالمرطول سنت (سنه)46٣ بعــــد مفسد خيبر بعم ( بعام )، این نوشته نزدیکترین خطی است به


خطوط عربی قرن اول هجری (1) و روشن میسازد که خط عربی پنجاه سال پیش از هجرت چگونه بوده است . چون كتيبۀ قديمترى بعلم نبطی متاخر و شبیه به عربی بر مدفن امری القیس بن عمر و ملک حيره در نماره درسنه 3۲۸م نوشته شده ، بنابرین مستشرقان، زمان پیدایش خط غربی قدیم را بین سال ۳۲۸ و ۵۱۱ در قرن چهارم و پنجم میلادی در شبه جزیره طورسینا میدانند. (2) در عصر نبوی خط عربی با همان سادگی ابتدائی خود باقی بود که نمونه های کهن ترعصر اسلامی آن در فرامین حضور پیامبر بنام ملوک موجود است و از آن جمله نامه مبارک نبویست بنام نجاشی ملک حبشه که هم دنلوپ مستشرق سکا تلندی اصل آنرا یافته و در مجله آسیایی شاهی انگلستان (جنوری ١٩٤٠م ) نشر داد (شکل 35) نامه مبارک دوم به مقوقس عظیم قبط است که در کلیسای اخميم صعيد مصر بدست آمده و در مجلۀ الهلال قاهره در ١٩٠٤م طبع شده (شکل ٣٦) - سوم نامۀ آن حضرت است به منذربن ساوی (شکل 37) که از دمشق بدست آمده و در مجلهٔ مستشرقین آلمان ZDMG  جلد ۱۷ سال ۱۸٦٣ انتشار یافته (3) و علاوه از این دو کتیبه عربی در جنوب کوه سلع مدینه موجود است که بهمین نوع خط « انا على بن ابو طالب » و نامهای پیامبر و ابو یکر وعمرنوشته شده و هم کتیبه یی از حضرت عمر در آنجا دیده میشود(4) از نوشته های عصر نبوی قرآنی بود بخط حضرت علی که برخی از اوراق آن ضایع گشته و تا حدود قرن چهارم هجری در خاندان امام حسن باقی بود و خود این ندیم آنرا نزد ابویعلی حمزه حسنی دیده بود (5) قدیمترین نوشته سنگی عربی که تاکنون بدست آمده ، لوحۀ سنگ مزاریست در موزۀ قاهره که در سنه ۳۱ هـ ٦٥١ نقر شده و خط همان نسخی ممزوج به کوفی نامزین است (شکل ۳۸) که آنر چنین خوانده اند :


سطر اول : بسم الله الر حمن الرحيم هذالقبر 

سطر 2 : لعبد الله بن خير (جبر ؟) الحجرى (الحجازی؟) اللهم اغفرله. 

سطر 3 : وادخله في رحمة منک و آتنامعه

سطر 4 : استغفر له اذا قراء هذ الكتب ( الكتاب ) 

سطر 5 : و قل امين وكتب هذاا

سطر 6 : لكتب (الكتاب) في جمدی (جمادی الا 

سطر 7: اخر (الاخره) من سنت (سنة ) احدى و 

سطر ۸ : ثلثين (وثلاثين) (6)

کتیبۀ دیگر قدیمتر در قبه صخر، بیت المقدس در سال ۷۲ هـ ٦٩١ م کشف شده (7) و هم بر اوراق بردی Papyri مصر نوشته های عربي باخط یونانی موجود است که در عصر ابو العباس الوليد بن عبدالملک خليفه اموى (82 – 96 هـ = 705 – 715 م ) بر پوست درخت بردی نوشته شده و عبارت از بسمله وكلمۀ توحید است و بخط یونانی ترجمه آن با نام عبدالله الوليدامير المومنين  

Abdela Aloylit Amiral Moyminin

 

نوشته شده است(8) و خط عربی آن ممزوجی از کوفی و نسخی متمایل به توقیع است ، وا زین هم بر می آید که در اواخر قرن اول هجری ( اوایل قرن 8 م ) همین شیوه ممزوج نسخی و کوفی رواج داشته است (شكل 39 ) ونمونه دیگر آن بر سنگ علامت فا صلـــه Mile Stone ۱۰۹ میلی دمشق موجود است که در عصرعبدالملک 

بن مروان ( 65 – 86 هـ ) آنرا نوشته .اند. (9) (شکل 40) 

از نوشته های خط عربی یکی آنست که درخزانۀ المامون کتاب به خط عبدالمطلب بن هاشم در جلد چرمی موجود بود، وخط آن به خط زنان میماند. و این مطلب را ابن ندیم از کتاب مکه تاليف عمر بن شبه Umar Bin Shabba متوفا 262 هـ = 876 م نقل کرده ، كه يک نسخۀ این کتاب را به خط همین مولف خود ابن ندیم 


دیده بود (10) وازین بر میاید که در قرن اول پیش از اسلام تافرن سوم نوشتن کتابها بهمین خسته رواج داشت و مراد از خط زنانه شاید تحریر به دوابتدایی آن باشد (11) وما از قول البلاذری میدانیم که زنان عصر نبوت خط مینوشتند که ازآن جمله شفاء  Shaffa بنت عبدالله عدویه از قبیله عمربن خطاب در عصر جاهلیت هم کتابت میکرد و حفصه روجه پیامبر از او خط آموخت (12).

نسخ خطی زیاد قرآن بخط کو فی قرن 2 - 3هـ منسوب به اکمه اسلامی اند مثلا: 

1-  جزوقرآن منسوب به خط حضرت عثمان 

 2- جزو قرآن منسوب بخط حضرت علی 

 3- جزوقرآن منسوب بخـط حضرت على  

4 - جزوقرآن منسوب بخط امام حسن (هر چهار در کتابخانه خطی کابل بر چرم اهو)  ( 41 – 14 – 43 – 44 ) 

5- جزوقرآن برچرم با رقم کتیبۀ علی بن ابی طالب 

 6 - جزء قرآن دارای رقم كتبه حسن ابن علی ابن ابی طالب في سنه احدی اربعين .  7- جزو قرآن با رقم کتيبۀ حسين ابن على 

 8- جزو قرآن بارقم کتیبۀ على بن الحسین بن علی بن ابی طالب 

9- جزو قرآن با رقم كتیبۀ على بن موسی ( هر پنج در کتابخانه مشهد بر چرم آهو)

 ( شکل 45 ) اگرچه این نسخ قرآن در همین عصر به خط ائمه كرام منسوبند . ولی خط آن بابقایای خطوطی که از قرن اول اسلامی باقیست مطابقتی ندارد ، وچنین نوشته های دیگر قدیم هم موجود بود . چنانچه سبط ابن جوزی گوید: که یهودیان نامه یی از حضرت محمد بخط حضرت علی نوشته سال 7 هـ 628 م به دربار خليفۀ بغداد آوردند. که مبنی بر معافی یهود از ادای جزیه بود (13) و هم يک عهدنامه منسوب به حضرت علی با یهودیان، در اصفهان موجود ،بود که مجعول بودن آن از روی خط کوفی و سطور نسخی ثلث نما و هم از وضع انشاء سست ركيک آن که غلطی های فراوان نحوی دارد ثابت است (14)


ابن ندیم نوید گوید : که کاتبی بنام سعد، مصاحف وشعر واخبار را برای ولید بن عبدالملک می نوشت (حدود 90 هـ 708 م ) وهم اوست که نوشته های آیات سمت قبله مسجد نبوی را به خط زرین نوشته بود (15)

در پرورش خط عربی دست مردم خراسان قدیم (افغانستان کنونی) نیز سهیم بوده است مثلا خاندان برمکیان بلخی به تهذیب و پرورش خط و خطاطان توجهی داشته اند، وحتى از يحيى بن خالد برمکی (متوفا 190 هـ 508 م ) اقوالی در دساتیرخط نویسی مروی است (16) و در عصر عباسيان يک قلم خاصی بنام (الریاسی) شهرت یافت که پرورنده آن وزیر معروف خراسانی فضل بن سهل ذوالر یا ستين (حدود ۲۰۰ هـ ۸۱۵ م ) بود که در همین سال بهمین خط در مروسکه زده است و ابن ندیم گوید که خطر ریاسی یکی از زیباترین خط ها بود ، وازان اقلام دیگر بنام خط ریاسی کبیر وریاسی متوسط وقلم ثلث ومحقق ومنثور و وشی و رقاع ومكاتبات وغبار ونر جس و بیاض برامد (17)

از مطالعۀ این اسناد چنین بر می آید که خط عربی از شکل ابتدایی نسخی شکسته در اوایل قر دوم هجری (9م) آهسته آهسته به کوفی نزدیکتر گردید و « سبک عراقي ، که آنرا محقق و وراقی گفتن در عصر عباسیان بوجود آمد و کاتبان و در باریان مامون به وجودت خطوط پرداختند، و مردم به آن تفاخر کردن، تا که از دستگاه برمکیان

 (بلخی خطاطی بنام احمد بن خالد احول برآمد و دساتیر و قوانین خط نویسی را ترتیب نمود و بصورت عمومی (٢٤) قلم پو جود آمد. (18)

رواج خط عربی ( نسخی - کوفی ) و یا ممزوج هر دو در خراسان از روی اسناد کتبی یعنی مسکوکات و سنگ نوشته های باقیمانده چنین شرح میشود :


1- مسکوکات : امرای مسلمان در نصف اول قرن اول هجری بر مسكوكات روم و فارسیان بنام خود سکه زده اند ، چنانچه خالد بن ولید درسنه ١٥ هـ ٦٣٥م به تقلید سکه رومی با نشان صليب بحروف یونانی وشكل عربی در طبریه سکه زد و هم معاویه بر حاشیه دینار های فارسیان که شکل شاه فارس و آتشکده دارد بسم الله و نام خود را ضرب کرد و بعد از آن در سنه ۲۸ هـ در قصبه هر تک طبرستان سکه خط عربی 

ضرب شد. و هم عبد الملک بن مروان بين 65 – 86 هـ  دینارهای دمشق را تنها به خط عربی ضرب و روا داد ، که از انجمله یکی بخط نسخی کوفی آمیز درسنه (٧٣- هـ ٦٩٢م) در دمشق ضرب شده است. (19) و بر همین سنت در عصر خلفای اموی و عباسی برخی از امرای عربی در خراسان و سیستان سکه زده اند ازان جمله مسكوكات واليان خراسان حميد بن قحطبه طایی ١٥١هـ ٧٦٨م ) و عبدالملک بن يزيد خراسانی (١٥٩ هـ ٧٧٥م ) وجعفر بن محمد (۱۷۱ ، ۷۸۷ م وعلى بن عیسی (۱۸۰هـ ٧٩٦م ) وهرثمه بن اعين (191 هـ 806 م ) وغسان بن عباد(202 هـ 817 م ) موجود است (20) وهم در هم غطریفی در سنه ١٨٥ هـ ۸۰۱م در گوشک ماخک بخارا بنام غط يف بن عطا مامای هارون الرشید ضرب شده بود (21) و ما در موزۀ کابل سکه هایی بهمین خط 

عربی نسخی کوفی آمیز داریم که در سنه ۹۰ هـ ۷۰۸م در گرمان و مرو و درسنه ۱۱۷ هـ ٧٣٥م  و ۱۳۲ هـ و ۱۸۲ هـ ٧٩٨م و ١٨٥ هـ ٨٠1 م و ١٨٧هـ ۸۰۲م در بلخ و در سنه ۱۹۳ هـ ۸۰۸م در هرات و در سنۀ ١٨٦ هـ ۸۰۲م در زرنج و درسنۀ ٢٠٦ هـ ٨٢١م در هرات و درسنه ۲۱۷ هـ ۸۳۲م د رگزه جزق سیستان ) و در سنه ٢٠١هـ ٨١٦م در سمرقند ضر ب شده اند (22) ولی از تمام نوشته های این مسکوکات روشن میآید ، که در اواخر قرن دوم هجری (۹م) خط شکستۀ ممزوج نسخی کوفی آمیز به طرف کوفی خالص متمایل است چنانچه برسکه فضل بن سهل ذوالریاستین که درسته ٢٠٠هـ ٨١٦م 


در مرو ضرب شده دیده میشود (23) و هم از طرف شاهان اسلامی ماوراء - النهر مسكوكاتي بخط کوفی ضرب شده که از ان جمله سکه سایر بن عبدالله شاه اسرو شنه 

( 280 هـ ) نصر بن على ايلک است و بران نوشته اند: ( ضرب هذا الفلس بفرغانه سنه ست و تسعين وثلثمائه ) ٣٩٦ (24)از ملوک خراسان سکه های طاهر بن حسین 

(٢٠٥ هـ ) وطلحه بن طاهر (۲۰۷هـ ) وعبد الله بن طاهر ( ۲۱۳ هـ ) وطاهر بن عبدالله ( 230 هـ ) و محمد بن طاهر (248 هـ ) شاهان آل طاهر خراسان موجو د است (25) و همچنین از شاهان زرنج سیستان سکه های یعقوب بن لیث (254 هـ ) وعمرو بن ليث (265هـ ) وطاهر بن محمد بن عمر و (۲۸۹هـ ) وليت بن على ليـت (296 هـ ) واحمد بن محمد بن خلف (۳۲۰ هـ ) و از سامانیان بلخی سکه های احمدبن اسد

 ( 204 هـ ) و اسماعيل بن احمد (۲۷۹هـ ) واحمد بن اسماعیل (٢٩٥ هـ ) ونصر بن احمد (۳۰۱ هـ) وغیره ، واز آل بانيجور بلخ واندراب و بامیان سکه های داود بن عباس (۲۳۲ هـ ) ومحمد بن احمد بن بانيجور (٢٦٠هـ ) واحمد بن محمد بن احمد (۲۷۹ هـ ) واحمد بن جعفر بن احمد (۳۷۲ هـ ) و از آل فريقون جوزجان سکه ابو نصر محمد بن فريفون ( ۳۷۷ هـ ) و از امرای اندراب سکه مکتوم بن حرب (359 هـ ) وسيلان بن مكتوم (٣٦٥ هـ ) و از غزنویان قدیم سکه های سبکتگین (٣٦٧ھ ) والب تگین 

(٣٥١ هـ ) موجودند که از مسکوکات قدیم دورۀ اسلامی در خراسان بخط عربی کوفی شمرده میشوند. (26) ورواج کامل خط کوفی را در افغانستان روشن و مدلل می سازند .

2 - سنگ نوشته ها : 

از روی منقورات سنگی قدیم که در شرق افغانستان ووادی سند تاکنون بدست آمده چنین معلو م میشود: با وجودیکه نفوذ خط کوفی در حدود ۲۰۰ هـ ٨١٦م در قلب خراسان ثابت است ، ولی 


در همین اوقات در اراضی شرقی یعنی وادیهای پختیا و گومل و کورم تا دریای سند خطی رواج داشت که شبیه تر با نوشته های نسخی شکسته و ابتدایی فرامین نبوی و کتیبه های جبل سلع مدینه و اوراق بردی مصراست .

 مثلا بر کتیبه های وادی توچی ( شکل 20 ر 24 ) مربوط اواسط قرن نهم که ذکر آن گذشت خط نا زیبای نامهذب نسخی شکسته دیده میشود، در حالیکه همین خط عربی بشکل زیبا و مهذب متمایل به کوفی در کتیبه مسجد بمپور( شکل ۲۸ ) درسته ۱۰۷ هـ 725 م  موجود است و از این برمی آید که نفوذ خط کوفی به وادی سند پیشتر از وادیهای شرقی افغانستان رسیده بود .