دیباچه
به گوش نغمه سنج محفل راز
ز قانون یقین می آید آواز
نام بیدل از سالیان دراز در ذهن و زبان مردمان چیز فهم و دانش دوست و دانشمندان کشور ما زنده است و هر کس که به شعر و کتاب وشاعر و دانشمند معناً وابستگی و علاقه یی داشته باشد بیت یا ابیاتی از بیدل را در حافظه دارد. زیرا بیدل از نگاههای مختلف مورد دلچسپی و توجه دانشمندان و شعر دوستان و مردم ما بوده است.
۱- بیدل مرد عارف است و با انسان و انسانیت بستگی خاص دارد.
۲- اشعار بیدل علاوه بر اینکه از صنعت های عالی شعری سرشار است . مفهوم انسان و انسانیت را به وجه بسیار مستدل در خود نهفته دارد .
۳- بیدل از لحاظ معنی بسیار غنی است و از نگاه لفظ آراستگی خاص دارد .
۴- بیدل شاعری مداح و طماع نیست و برای دریافت صله و خلعت هرگز شعری نه سروده است . بلکه علوهمت ومناعت وجدان و نفس در آثار او تجلی دارد . برای آزادی انسان از ربقه بردگی به گونه های خردمندانه مبارزه کرده است و انسانان در نظر بیدل "خون شان يک رنگ است و اختلاف شان در لباس افتاده است" و بنابران تغییر قیافه ظاهری را دلیلی بر تمایز و برتری نمی شناسد . بیدل کین و کدورت را در انسان به نیش زنبور تشبیه می نماید و می گوید تا آنگاه که "زنبورکین" را از دل بر نیاری به فیض حلاوت و شیرینی محبت و انسانیت خوب پی نمیبری بیدل همه دل آنقدر ناز کخیالی ها دارد و آنچنان نکته سنج است که کمتر کسی را سراغ میتوان کرد که همچون او برموز و حقایق زندگانی پی برده باشد. چنانکه خود گوید :
نه تر نمی ، نه وجدی ، نه تپیدنی ، نه جوشی
به خم سپهر تا کی می نارسیده باشی ؟
جوش و خروش و تلاش و تپش را رمز حیات میداند و خمود و رکود را سبب انعدام ، زیرا انسان تا دمی از نعمت زندگانی بهتر برخوردار میشود که فعالیت بیشتر کند وسعى نمايد تا ثمر کار و کوشش او برای خود و همنوعش برسد. در واقع تپش ، جوشش ، و جد و ترنم نمایانگر زندگی و علاقه انسان به زندگی است. در جایی دیگر گوید :
مطلع همت بلند ، مزرع اقبال سبز
ریشه به نخل آب داد، دانه به خرمن رسید
همت عالی و هدف بزرگ ، همچنانست که مزرع سبز اقبال دانه را به خرمن میرساند و الا مزرع اقبال هرگز روی خرمن را نمی بیند.
درک نكته سنجی ها و باريک نگریهای بیدل کاری آسان نیست و بگفته خودش "کوهست و کوتل دارد و پیمودنش" نفس میسوزاند، و نفس سوزیها و زحمات و تلاش بالاخر پژوهشگر افکار بیدل را به جایی می رساند.
مطالعات و تتبعات متداوم و شوق بی پایان محترم پوهندوی دكتور اسدالله حبیب ره بمنزل مقصود برده است . و دانشمند با استعداد ما توانسته است که با تحقیق پیگیر ، نکات بسیار جالب و حقایق بسیار دقیق را از اشعار و افکار بیدل در يابد، و با عبارات گیرا و شیوا به خوانندگان و متتبعان و علاقمندان عرضه دارد.
دكتور حبیب که در ساحه ادبيات استقصایی لا ينقطع داشته است ابیات بسیار ارزنده بیدل را استادانه تفسیر و توضیح کرده است و نکات جالب و حیاتی افکار بیدل را که با زندگانی مردم و جامعه و انسان پیوند ناگسستنی دارد در یافته است و با اسلوب ویژه و دانشین بقید قلم آورده است .
پوهنځی زبان و ادبیات مسرت دارد که با پیروی از مشی خردمندانه فرهنگی دولت ج . د . ۱ که در بر نامه عمل ح . د . خ .۱ انعکاس یافته است در این فرصت که سه صدو چهلمین سال تولد آن عارف بزرگ و آن انسان دوست کم نظیر تجليل می گردد ، به نشر کتاب و "بیدلی که من میشناسم" . کامگار می آید و خوانندگان دانش دوست را با مطالعه چنین اثر گرانمایه برخوردار و مستفیض می سازد .
برای محترم پوهندوی دوکتور اسدالله حبيب استاد ادبیات معاصر زبان دری - موفقیتهای زیاد در راه خدمت به مردم و انقلاب افغانستان عزیز تمنا داريم . و آرزو داریم که در سایه شگوفانی این سرزمین باستانی و مرد خیز به یمن
انقلاب ظفرمند ثور به پیشرفتهایی چشمگیر نایل آییم.
از محترم زلمی هیواد مل که در تصحيح پروفها وصحافت "آثار و احوال ميرزا عبدالقادر بیدل و بیدل شاعر زمانه ها" کمک نموده است اظهار سپاس می نمایم.
پوهاند شهرستانی
رئیس پوهنځی زبان و ادبیات